شخصیتهای اصلی در آثار کافکا
خلاصه
نویسنده در این کتاب با بررسی اجمالی سه رمان (گمشده، محاکمه و قصر) و تعدادی از داستانهای کوتاه و تمثیلات کافکا، ویژگیهای شخصیتهای داستانی کافکا را دستهبندی و تحلیل کرده است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
نویسنده در این کتاب با بررسی اجمالی سه رمان (گمشده، محاکمه و قصر) و تعدادی از داستانهای کوتاه و تمثیلات کافکا، ویژگیهای شخصیتهای داستانی کافکا را دستهبندی و تحلیل کرده است.
در تحلیل ابعاد گوناگون آثار کافکا تمکین به کلیشههای رایج از یکسو و گرایش به اسطورهسازیهای مرسوم از سوی دیگر، میتوانند خواننده یا منتقد را از درک آثار کافکا و تنوع فضاهای داستانی او بازدارند. از جمله کلیشههای مشهور، انتساب نگرشهای پوچگرا به آثار کافکاست. این همان ستمی است که بر ساموئل بکت، اوژن یونسکو، ادوارد آلبی، هارولد پینتر، آدامف و بسیاری دیگر نیز رفته است. این سوء تفاهم، راه مشاهده، تحلیل و کشف آثار ادبی را مسدود میکند و خواننده را از لذت ناشی از قرائت منشوری و پویای آثار ادبی باز میدارد.
در نتیجهای که نویسنده از مباحث کتاب در باب شخصیتهای داستانهای کافکا به دست میآورد، این موارد استخراج شده است:
1. برخی از شخصیتهای داستانی کافکا، بازتابی از زندگانی خود نویسنده به شمار میآیند.
2. تأثیرپذیری برخی از داستانهای کافکا از زندگی خود نویسنده به طرزی نامحسوس و چنان است که امکان تأویل متن همچنان برای خواننده باقی میماند. این امکان به دلیل فاصلهگیری متن از رئالیسم و طرح درونمایه آن در چارچوب واقعی آن است.
3. شخصیتهای داستانی کافکا عمدتاً در سایهاند و وضوح تصویری و شناسنامهای ندارند.
4. در داستانهای کافکا بیش از تأکید بر خصوصیات ظاهری و فیزیکی شخصیتهای اصلی، بر موقعیت بغرنجی تأکید میشود که این شخصیتها در آن گرفتار شدهاند.
5. شخصیتهای داستانی کافکا عمدتاً برای نیل به هدف، شناخت پدیدهها و ماهیت آنها، هرچند بیثمر تلاش میکنند.
6. شخصیتهای داستانی کافکا عمدتاً از درک واقعیات پیچیدۀ پیرامون خود عاجزند.
7. حیوانات شخصیت اصلی برخی از داستانهای کافکا را شکل میدهند و کنایهای از لایههای ذهنی خود نویسنده به شمار میآیند.
8. هراس از دیگران، تلاشی سخت و بیثمر در شناخت، حضور در وضعیت بغرنج ذهنی و عینی و ناکامی نهایی از ویژگیهای عمده شخصیتهای داستانی کافکا است.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
در داستانهای کافکا، پدران به تنبیه پسران خود کفایت نمیکنند، بلکه آنان را میکشند. در داستان «داوری»، پسر از جانب پدر به مرگ محکوم میشود. در مسخ نیز چنین است. تغییر شکل سامسا به یک حشره و تلاش او در توضیح وضعیت خود، نتیجه ناگواری در بر دارد. پدر با پرتاب سیب به طرف گرگور و زخمی کردن او باعث مرگش میشود. ظاهرا گرگور، به دلیل تغییر شکل خود، عرف رایج اجتماعی را نادیده گرفته و از تمکین به شرایط موجود و تحمل فشار سنگین جسمی ـ روحی سر باز زده است. محکومیت به مرگ نیز تاوان این عرفشکنی است. در این حال، خانواده گرگور به عنوان کارگزاران نظم نمادین اجتماعی، به جسد او همچون آشغالی نگاه میکنند که بایدش دور ریخت تا برای زندگی راحت، جایی باز شود. بازتاب این تصویر، به گونهای در یکی از نامههای مشهور کافکا به فلیسه دیده میشود .... .
شخصیتهای اصلی این داستانهای کافکا در این کتاب بررسی شدهاند: گمشده(آمریکا)، محاکمه، قصر، پزشک دهکده، خواب، نگرانی پدر خانواده، گزارشی برای یک آکادمی، هنرمند گرسنگی، پژوهشهای یک سگ، مسخ، داوری، همسایهام، جلوی قانون، یوزفینه آوازخوان یا مردم موش، آشوب معمولی، پوسیدون، نقب، عزیمت، گراکوس شکارچی، در اردوگاه کیفری، نگاهی پرت از پنجره، رهگذران، سطلسوار، بازگشت به خانه، ولش کن!، زن و شوهر.
پربازدید ها بیشتر ...
پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون
مجید مصطفوینیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفقترین و محبوبترین نمایشنامهنویسان جهان و یکی از بهت
زبان ملت، هستی ملت
امامعلی رحمانزبان تاجیکستان با استقلال وطن پیوند ناگسستنی دارد؛ یعنی وقتی که وطن آزاد و مستقل بوده است، زبان هم ش
منابع مشابه بیشتر ...
چشمهایش و ملکوت: بزرگ علوی و بهرام صادقی: مروری بر همۀ داستانها
جعفر مدرس صادقیدر این کتاب پس از مقدمهای در بیان زندگی بزرگ علوی و بهرام صادقی، به بررسی ادبیات داستانی این دو نوی
موش و گربۀ عبید زاکانی: پیشینه، دگردیسی، روایتها
فرزام حقیقیاین کتاب برای نخستین بار نشان میدهد ادبیات و فرهنگ ما با یک موش و گربه مواجه نبوده است، بلکه کاتبان
نظری یافت نشد.