۱۷۵۴
۴۵۳
ابن هندو پزشک و فیلسوف طبرستانی و کتاب مفتاح الطب او با مقدمه‌ای دربارۀ علم پزشکی در اسلام و ایران

ابن هندو پزشک و فیلسوف طبرستانی و کتاب مفتاح الطب او با مقدمه‌ای دربارۀ علم پزشکی در اسلام و ایران

پدیدآور: ابن هندو مصحح: مهدی محقق ناشر: انجمن آثار و مفاخر فرهنگیتاریخ چاپ: ۱۳۹۳مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۱۰۰۰شابک: 0ـ220ـ528ـ964ـ978 تعداد صفحات: ۱۴۸

خلاصه

از میان آثار این هندو کتاب «مفتاح الطب» او بیش از همه از شهرت برخوردار بوده و این بدان جهت است که کمتر کتابی با این وجازت و اختصار و با این حال دارای مطلبی گوناگون، در تاریخ طب و آداب دانشجویان این فن نوشته شده است.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.

 

ابوالفرج علی بن الحسین بن هندو پزشک و فیلسوف و شاعر و نویسنده و ادیب و طنزگوی از دانشمندان معروف نیمه دوم قرن چهارم و اوائل قرن پنجم هجری بوده است.

ابن هندو کتب فلسفه و علوم اوائل را در شهر نیشابور نزد ابوالحسن الوائلی یا ابوالحسن العامری فرا گرفت و سپس پزشکی را نزد ابوالخیر خمار آموخت و در زمان ابوغالب بن خلف وزیر فخرالملک به بغداد آمد و پس از سال چهارصد مدتی در گرگان قامت گزید و در همان شهر در سال چهارصد و بیست از دنیا رفت و در خانه‌ای که ملک او بود مدفون گردید.

ابن هندو در نویسندگی و کتابت مهارتی بسزا داشت و در صید معانی و تهذیب الفاظ و تقریب اغراض توانا بود و مدتی در دیوان انشاء عضدالدولۀ دیلمی سمت منشی را داشته و مدتی نیز از کاتبان سیّده خاتون مادر مجدالدوله بوده است و حتی پس از سال چهارصد به عنوان کاتب در شهر گرگان شهرت داشته است.

او مردی خوش‌طبع و طنز‌گوی و هزّال بود و از همین جهت صاحب بن عبّاد او را به مجاورت و مصاحبت خود برگزید و او هم قصائدی برای او سرود که به «صاحبیّات» معروف است و شاید از همین جهت ابوالفضل ابن العمید با او دشمنی می‌ورزیده و درصدد آزار او بوده است.

گذشته از مقام نویسندگی و کتابت در شعر و شاعری نیز استادی والامقام بود، چنان‌که او را فرمانروای نظم و نثر می‌گفتند و دانشمندان می‌کوشیدند تا به دیوان او یا به پاره‌ای از آن دست یابند.

پس از او بسیاری از اشعار او مورد اقتباس شاعران قرارگرفته و نیز به بسیاری از اشعار او استشهاد و تمثّل جسته می‌شده است. ابن هندو مدرسی توانا بود و در حلقه درس او شاگردان او نواحی مختلف بلاد گرد می‌آمدند و نزد او شعر و ادب و فلسفه می‌آموختند و خود در منظومه‌ای که با این مطلع آغاز می‌کند:

مجالسی صیاقل الألباب                             تجلی بها عرائس الآداب

در توصیف دروس و دانشجویان خود می‌گوید:

فدارس رسائلی المحبّره                              و دارس أشعاری المعطّره

و دارس فلسفه دقیقة                                  و دارس طبا نحا تحقیقه

من علم سقراط و رسطاطالیس                     و علم بقراط و جالینوس

آثاری که از ابن هندو یاد کرده‌اند عبارتست از:

1. دیوان 2.رسائل 3. انموذج الحکمة 4. الرسالة المشوّقه فی المدخل الی الفلسفه 5. النفس 6. الکم الروحانیة من الحکم الیونانیة 7. الوساطة بین الزّناة والسّلاطة 8. مفتاح الطب 9. البغة من مجمل الحکمة 10. نزهة العقول 11. الفرق بین المدکّر و الؤنث 12. المساحة.

از میان آثار این هندو کتاب «مفتاح الطب» او بیش از همه از شهرت برخوردار بوده و این بدان جهت است که کمتر کتابی با این وجازت و اختصار و با این حال دارای مطلبی گوناگون، در تاریخ طب و آداب دانشجویان این فن نوشته شده است و ظهیرالدین بیهمی آنجا که می‌گوید:

«در شرافت و فوائد علم پزشکی کتابی همچون مفتاح الطب او نیافته‌ام». در گفتار خود راست‌گویی و صادق بوده‌ است.

ابن هندو کتاب خود را در ده باب باین ترتیب قرار داده است:

باب اوّل: در تشویق آموختن علم عموماً و علم پزشکی خصوصاً؛

باب دوم: در اثبات علم پزشکی؛

باب سوم: در تعریف علم پزشکی؛

باب چهارم: در شرافت علم پزشکی؛

باب پنجم: در اقسام علم پزشکی؛

باب ششم: در فرقه‌های علم پزشکی؛

باب هفتم: در بیان روش‌ها و طریقه‌هایی که علم پزشکی با آن دریافت می‌شود؛

باب هشتم: در برشمردن علومی که پزشک باید بداند تا در فن و حرفه خود کامل شود؛

باب نهم: در کیفیت پیشرفت تدریجی دانشجوی پزشکی و ذکر مراتب کتاب‌های آن علم؛

باب دهم: در تعبیرات و تعریفات و اصطلاحات علم پزشکی.

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

آیین های ایل شاهسون بغدادی

آیین های ایل شاهسون بغدادی

یعقوبعلی دارابی

در این کتاب ضمن معرفی ایل شاهسون بغدادی در گذر تاریخ، آیین‌های دینی و آداب و رسوم اجتماعی این ایل بر

زندگی‌نامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی‌ بهار (ملک‌الشعراء)

زندگی‌نامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی‌ بهار (ملک‌الشعراء)

جمعی از نویسندگان زیرنظر کاوه خورابه

بی‌شک در ساحت ادبیات و فرهنگ ایران معاصر، به‌ویژه در زمینۀ ارتباط با ادبیات کهن و پربار ما که بزرگان