۲۲۱۷
۴۱۷
آذرخشی از جنبش‌های ناگهان: آنتولوژی شعر دهۀ چهل و پنجاه (موج‌نو، شعر دیگر، شعر حجم، شعر موج ناب)

آذرخشی از جنبش‌های ناگهان: آنتولوژی شعر دهۀ چهل و پنجاه (موج‌نو، شعر دیگر، شعر حجم، شعر موج ناب)

پدیدآور: سیدحمید شریف‌نیا، ابراهیم رئیسی ناشر: بوتیمارتاریخ چاپ: ۱۳۹۳مکان چاپ: مشهدتیراژ: ۱۰۰۰شابک: 0ـ58ـ7556ـ600ـ978 تعداد صفحات: ۷۵۲

خلاصه

این کتاب گزیده شعر ۵۵ شاعر معاصر را که در جریانات شعری موج نو، شعر دیگر، شعر حجم و شعر موج ناب از سال‌های دهه ۴۰ و ۵۰ شعر سروده‌اند، شامل می‌شود.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.

 

این کتاب گزیده شعر ۵۵ شاعر معاصر را که در جریانات شعری موج نو، شعر دیگر، شعر حجم و شعر موج ناب از سال‌های دهه ۴۰ و ۵۰ شعر سروده‌اند، شامل می‌شود.

در مقدمه کتاب آمده است: در این گردآوری معرفتی در عرضه است که بیشتر جمال‌شناسان در گرد شده‌ها، در پی آن می‌گردند و زوایا و خبایای آن را در می‌یابند و حاجتی به تکمله‌ها و حاشیه‌ها، مقدمه‌ها و مؤخره‌ها ندارند. اما در بسط این معرفت نیز باید نکتی نموده آید تا اهل فن ما را اهل تفنن نینگارند اگر چه در نصب حق، مصیبت نباشیم. اما اهل تحقیق می‌دانند که وجوب این دیباچه صورت‌بندی آن چیزی‌ست در گردآوری؛ که می‌خواهیم بدان معرفت تأسیسی، واقف شویم و واقف کنیم که در ساختن، ساخته می‌شویم. روش ما تا آنجا که بخواهیم به زیر عنوان بودن‌شناسی شعر در مطبوعات دهۀ چهل و پنجاه وفادار بمانیم، رعایت انتخاب‌هامان از برگزیدگانی بود که به حوزۀ جمال‌شناختی معطوف به معرفت ما کمک می‌کرده است و نه تمامی شعرها یا شاعران ممکن که از حوصلۀ تحقیق و کتاب خارج بود و در بسیاری موارد به مطلوب کمکی نمی‌کرد. بیش می‌دانید که در آن دهه‌ها تولید شعر و شاعر به مرز انبوهی رسیده بود؛ که مثلاً سال 1346 تقریباً 300 شاعر در یک جریده معرفی شد. بنابراین در این یک مورد محق هستیم که به دنبال نخ و رشته‌ای باشیم که ساحت معرفتی ما را از آن دهه مستفید می‌کند.

دو دیگر که کار ما با آذرخش‌ها بود، ماندگارها؛ مؤثر‌ها، آنها که پیشرو بودند شاید فرصت و مقامی دیگر در مجلدی دیگر بشود به پیروان آنها پرداخت که الحق رگه‌های تاریخی و ادبی مهمی محسوب می‌شوند. اما نه در این مجلد که غایت روش‌شناسانه‌اش، قصد تفکیک، تلخیص و تعریف و بازتعریف سره‌ای است به جا مانده از خروار خروار غلط‌ها و اغماض‌ها و سکوت‌های مسأله برانگیز.

سه دیگر، اینکه مطمئنیم چه می‌خواهیم. جریان‌های راستینی از شعر که پس از پنجاه سال هنوز اصالت خود را از دست نداده‌اند. دو تای آن نقریباً خیلی پرداخته شده بی آنکه پرداخت شود: "موج‌نو" و "شعر حجم" یکی در سکوت روشنفکری و تن ندادن به دبستان‌های ادبی روز، مهجور ماند ـ "شعر دیگر"؛ و یکی اگر چه زود جنبید ولی در ضعف گفتمان و اثر، دیر نطفه بست و لیدر (پیشوای) تئوریکش فرصت نیافت تا بیانیه‌ای که در اقتراح و تقریر بود به سرانجام برساند: "شعر موج ناب".

و آخر اینکه از میان آثار این شاعران؛ آثاری برگزیده یا انتخاب شده که با توجه به منابع ممکن و موجود، تا حد امکان در مطبوعات چاپ شده باشد. مثلاً اگر شعری از یک شاعر که در کتابش درج شده و اصلش مثلاً در "بازار ادبی" رشت یا "فردوسی" یا "تماشا" یا "دفترهای روزن" یا "آیندگان ادبی" و الخ (که فهرست قابل ملاحظه بود و در پایان به آن‌ا اشاره شده)، ما به آن چاپ و ارائۀ مطبوعاتی توجه و التفات دادیم چون ممکن بود (که بود) شعر در تربیت شاعر یا نشر ناشر یا تدوین مدون، به جرح و تعدیلی یا کاست و افزونی تن داده باشد که به زعم فاعل، پالوده‌تر عرضه بشود مدّ‌ نظر ما نبود. زیرا این پالایش در بازبینی سیر تاریخی‌اش حفره‌ای بود که توضیحش سخت می‌نمود.

اکثر شعرای موج‌نو در پی ارائه نوعی "بینش جدید" هستند و می‌کوشند تا راه‌های تازه‌ای برای بیان "روابط" موجود در اطراف خود بیابند به همین علت دست به تجربه‌های فروان می‌زنند.

موج‌نو توانسته است یک ظرف جدید را بعد از شعر نو و به‌خصوص "شعر نیمایی" بیاورد. شعر موج نویی‌ها در عداد شعر شاعران نوسرا در نمی‌آید و برای خودش دارای قلمرو مستقلی است. یعنی یکی از حرکت‌های داخل شعر نو نیست بلکه خارج از شعر نو قرار دارد. شاعران شعر نو بیشتر تلاش کردند تمام نقایص شعر قدیم را چه از نظر شکل و چه از نظر تبعیضی که به کلمات می‌شد جبران کنند اما شعر آنها هیچ وقت خارج از آن ظرفیتی که زبان شعر قدیم ـ پیش از نیما ـ ارائه داده بود قرار نگرفت.

غالب شعرهای این جریان از عرف زبان تخطی می‌کرد، بیان تصویری داشت و از یک مرکز‌گرایی و منطق درونی مألوف و مرسوم پیروی نمی‌کرد.

"یکی از مشخصات شعر این گروه تخطی از عرف زبان است. مثلاً از راه دادن صفاتی به اشیا که تا کنون مرسوم نبوده است. این صفات اغلب با وجود ظاهر ناهماهنگ‌شان شدت عواطف و احساسات شاعر را به نحو بارزی بیان می‌کند. گاه این تخطی تا حد تغییراتی در نحوۀ استعمال کلمات از لحاظ دشواری [دستوری] پیش می‌رود.

الهی در تمثیل هم راه سلف خود را نمی‌رود. اگر نیما به سوی ققنوس می‌رود تا سیمرغ او باشد که به درام شکل بدهد و به تمثیل می‌رسد، او به سوی تراخم، سل، عقاقیر می‌رود تا ادبیات را از واژه‌های ادبی خالی کند و تمثیل‌ها در گفت‌وگویی باشند با حکمت تجربی و با Dupin Detects تن به پارودی بزند تا اگر خود و دوستانش در جای‌جای کارهای خویش سودای شطح دارند، هوای بازگشت تعبیر نشود.

شعر حجم در رؤیایی به یک تکنیک نخبه‌گرا می‌رسد، یک رفتار در هندسۀ کلام که رعایت مناظر و مرایا، کمپوزیسیونی ارائه می‌دهد که آن لذت دیداری و شنیداری به صورت ذوقی، خواننده را به حظ می‌رساند. این تکنیک واجد ارائۀ یک روش و بیشتر منش در "تکنیک و بیان" است که حیطۀ صناعات، بدایع و بدعت‌هایش در یک دایرۀ تعریف‌شدنی، تبدیل به حوزه‌ای با قابلیت کاربرد و تکرار می‌شود. پس بیش بدانید که رفتار حجم، در شعرهای دیگران (غیر از رویایی)؛ رفتاری تکنیکی‌ست که اگر چه قابلیت تعمیم خویش را حفظ می‌کند؛ اما این ایراد نیز بدان وارد است که در درخشان‌ترین بارقه نیز، "سایه‌های از رویا" را در خود بنمایاند.

شعر "شعر موج نو" این خصیصه را دارد که زبان شعر در آن پالوده است. دیگر به ولنگاری، سطرپردازی و زیاده گویی‌های موج نو تن نمی‌دهد و خواهش فرم در آن به شیفتگی حجم نیست. اما پیشنهادهای شعر دیگر را رعایت می‌کند. در عمل، آن پیچیدگی غیر طبیعی و رمزگان پیچیده از آن عاری می‌شود و شعر به زیبایی شناسی منطقی در خود می‌رسد. نگرش شاعر شعر موج ناب به هستی، تلألو تزکیه یافته جهان خرد است، جهانی که از انفاس خمود آدمی سرشار است و در باطن شعر شهود و شعوری می‌یابد که باطن روحانی را محترق می‌سازد. تلألؤی که دید مادی و قیاسی (پوزیتیویستی) را به نگاهی طبیعت گرایانه مبدل می‌سازد و در چارچوب موقعیت زندگی شکل می‌گیرد. شعری که سرشار از حس‌های آمیخته با طبیعت است. گویی طبیعت خودِ زندگی شاعر است. زیستی عاطفی که با خلاقیت زبانی همراه شده شعر را به سمت شعر موج ناب پیش می‌برد. شعری که پیوستگی و روابط معنایی بین اشیا و پدیدها می‌افریند که نهایتاً مخلوق تصاویر و آفاق پرسشگری می‌شود. محتوای اصلی بر پایۀ حس ذرونی و عاطفی که شاعر با جهان اطرافش دارد شکل می‌گیرد. به عبارت دیگر شکل‌گیری فرم در شعر موج ناب یک حادثه ذهنی است که موجب انعقاد موقعیتی تازه و نو از ایجاد ارتباط با جهان پیرامون است. موقعیت تازه ایجاد شده به وضعیتی تبدیل می‌شود که از حالت استعاری ترکیب را به هویت مستقل و تازه‌ای بدل می‌کند. این خصیصه پیش‌ساز و گاهی کاتالیزور خلق موقعیت می‌شود. به طوری که گاهی زمینه ایجاد اسپاسمان می‌شود.

شاعرانی که گزیده شعرشان در این کتاب به چاپ رسیده به ترتیب، عبارت اند از:

ا.فرجام، احمدرضا چه کنی، احمدرضا احمدی، احمد سینا، ایرج کیانی، آریا آریاپور، بتول عزیزپور، بهرام اردبیلی، بیژن الهی، پرویز اسلامپور، پرویز کریمی، حبیب الله قلیش لی، حمید عرفان، راحا محمد سینا، رضا زاهد، سیاوش مطهری، سیروس آتابای، سیروس رادمنش، شاپور بنیاد، شهرام شاهرختاش، طاهره باره ئی، صفورا نیری، عبدالله کوثری، علی اکبر مهجوریان، علی قلیچ خانی‌ف. غروب، فرامرز سلیمانی، فیروز ناجی، فیروزه میزانی، قاسم هاشمی نژاد، کریم محمودی، م.موید، م.نوفل، مجید فروتن، مجید نفیسی، محمدرضا اصلانی، محمدرضا فشاهی، محمد مالمیر، محمدمهدی مصلحی، محمود سجادی، محمود شجاعی، محمود مومنی، منصور خورشیدی، منوچهر آتشی، منوچهر غفوریان، منوچهر یکتایی، مهشید درگهی، هرمز علیپور، هوتن نجات، هوشنگ آزادی ور، هوشنگ بادیه نشین، هوشنگ چالنگی، هوشنگ صهبا، یارمحمد اسدپور و یدالله رویایی.

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

سنت زیباشناسی آلمانی

سنت زیباشناسی آلمانی

کای همرمایستر

در اواسط قرن هجدهم در آلمان رشتۀ فلسفه نوینی پدید آمد مبتنی بر افکار و ایده‌هایی از بریتانیایی‌ها و

بازخوانی انتقادی سیاست‌گذاری‌های آموزشی در ایران معاصر

بازخوانی انتقادی سیاست‌گذاری‌های آموزشی در ایران معاصر

سیدجواد میری، مهرنوش خرمی‌نژاد

ضروری است که فهم ما از جایگاه آموزش و پرورش به صورت بنیادی و از منظر ارزش‌گذاری اجتماعی تغییر کند؛ ز

منابع مشابه

حجم‌گرایی و قدرت؛ تحلیل نقش نهادهای قدرت در حیات تاریخی بیانیۀ شعر حجم

حجم‌گرایی و قدرت؛ تحلیل نقش نهادهای قدرت در حیات تاریخی بیانیۀ شعر حجم

علیرضا رعیت حسن‌آبادی

در این کتاب، تأثیر و نقش سه نهاد قدرت رسانه، دانشگاه و نهاد سیاسی حاکم بر حیات تاریخی بیانیۀ حجم‌گرا

شاعران حجم، شاعران دیگر

شاعران حجم، شاعران دیگر

حنیف خورشیدی

شاعران حجم، گروهی از نوسرایان بودند که در دهۀ چهل شمسی با انتشار و بیانیه‌ای اعلام موجودیت کردند.