
غرة الألفاظ و نزهة الألحاظ (رساله پارسی کهن در فن ترسل)
خلاصه
این رسالۀ مختصر و در عین حال مهم، در آداب نامهنگاری و فن ترسّل است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
در کتابخانۀ چستربیتی در ایرلند مجموعهای کهن به شمارۀ 3789 موجود است که شامل دو رساله است: اوّلی رساله فیالبلاغه، از مؤلفی ناشناخته است؛ رسالۀ دوم آن با عنوان غرّة الألفاظ و نزهة الألحاظ، تألیف محمد بن علی بن محمد کاتب سمرقندی، از دانشوران سدۀ پنجم یا ششم هجری قمری است. این نسخه اوّل بار در فهرست آربری (4/11؛ نک: ترجمۀ فهرست آربری، از محمود شاکر سعید 1/465) معرفی شده است. خوشبختانه اخیراً نسخۀ عکسی آن در ایران در کتابخانۀ آیتالله مرعشی نجفی (4/129ـ132) نیز معرفی شد.
این رسالۀ مختصر و در عین حال مهم، در آداب نامهنگاری و فن ترسّل است. نویسنده در مقدمه ضمن تصریح به نام خویش، بیان داشته که آن را برای مطالعۀ ملک الکتاب عمر بن محمد بن ابی نصر نگاشته است. وی به احتمال زیاد همان عمر بن محمد بن علی بن ابی نصر شیرازی سرخسی شافعی (449ـ529 ق) است که صاحب معجم المؤلفین (7/315) از او یاد کرده است. ذهبی در تاریخالاسلام (46/116) از شخصی نام میبرد که در سال 627 ق. در بغداد وفات یافته و نام وی عمر بن محمد بن عمر بن محمد بن ابی نصر است که حنفی بوده و لقب و کنیۀ علامه و ابو حفص داشته و اصلاً اهل فرغانه بوده، بعید نیست که از احفاد وی بوده باشد!
به هر حال مؤلف این رساله از دانشوران و کاتبان اواخر سدۀ پنجم و اوایل سدۀ ششم هجری است. هر چند که در فهرست کتابخانۀ آستان قدس (25/114) ضمن معرفی نسخۀ دیگری از این رساله به شمارۀ 25572 مؤلف آن را از دانشوران سدۀ یازدهم تخمین زده که البته نادرست است.
مؤلف در مواردی از اشعار عنصری بلخی (متوفی 431 یا 441)، ملک الشعرای دربار محمود غزنوی، شاهد میآورد. علاوه بر آن نسخه از لحاظ نگارش و کتابت خود گویای قدمت خویش است. سوای خط نسخ کهن مجموعه، نحوۀ نگارش الفاظ از آن جمله کتابت «که» به صورت کهن آن «کی»؛ «بود» به صورت «بوذ»؛ «پ» به صورت «ب» در کلماتی همچون: ببیراست، بیرایه و ... و نظایر ان از وجوه امتیاز آن است.
نویسنده در قسمتی از مقدمه آورده است: در این مجموع الفاظ عذب و مستعملات کتب فارس آوردم و از غریب و وحشی احتراز نمودم.
اوّل بیان لغتها کی ائمۀ این علم کردهاند، آوردهام؛ باز در الفاظ شروع کردم، نخست دو حرفی منفصل که معنا یکی بود یا نزدیک به معنا چون مواعظ و نصایح، موانع و زواجر؛ باز دو حرفی متصل چون فضای واسع و صحرای بایع و استعمال معانی و اصطلاح مبانی؛ باز دو حرفی متضاد و منفصل چون قلیل و کثیر و خیر و شرّ؛ باز سه حرفی مرکّب چون وسایل عالم اجسام و وسایط عالم ارواح و موالید عالم سفلی و نتایج اسطقسات اربعه؛ باز چهار حرفی و پنج حرفی چون منبع افاضت اجرام آسمان و مرجع افادت تأثیر اختران، ثمرۀ شجرۀ بستان صنع الهی و معنی خط افتر ملکوت پادشاهی و جمله این الفاظ جفتجفت نگاه داشتم تا شره مبتدی زیادت گردد.
پربازدید ها بیشتر ...

شوش: کاوشهای باستانشناسی در شهر پانزدهم دوره عیلام میانی
احسان (اسماعیل) یغماییاین کتاب یکی از معدود پژوهشهای باستانشناسی ایرانی است درباره شوش؛ این شهر پر رمزوراز که پارهای از

داستانسرایی فارسی در شبه قاره در دورۀ تیموریان
طاهره صدیقیزبان و ادبیات فارسی که در شبه قاره تاریخی هزارساله دارد، آثار گرانبهایی از داستانهای منظوم فارسی ر
منابع مشابه بیشتر ...

مکاتبات شاه و جناب آقا: مجموعه مکاتبات ناصرالدین شاه و مستوفی الممالک
به کوشش حوریه سعیدیاین کتاب جلد دوم از مجموعۀ نامهها و دستخطهایی است که بین ناصرالدین شاه و میرزا یوسفی مستوفی الممال

برخی مکاتبات استاد سیدجلالالدین آشتیانی با استاد دکتر احمد مهدوی دامغانی
به کوشش منوچهر صدوقی سهااین کتاب مجموعۀ سیزده نامه از استاد سیدجلالالدین آشتیانی به استاد احمد مهدوی دامغانی است که از سوی
نظری یافت نشد.