۵۹۳۶
۱۶۱۲
با نیروی عشق: گزیدۀ اشعار

با نیروی عشق: گزیدۀ اشعار

پدیدآور: پل الوار ناشر: نگاهتاریخ چاپ: ۱۳۹۳مترجم: جواد فرید مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۱۱۰۰شابک: 0ـ882ـ351ـ964ـ978 تعداد صفحات: ۴۹۶

خلاصه

در این کتاب گزیده‌ای از پنج کتاب پل الوار آورده شده است.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.

 

پل الوار (۱۹۵۲- ۱۸۹۵) نام مستعار اوژن گرندل شاعر فرانسوى است که در خانواده‌اى متوسط زاده شد و تحصیلات مقدماتى را در دبیرستان کولبر (Colebert) انجام داد و در ۱۹۱۱ به علت ابتلا به بیمارى، تحصیل را رها کرد و براى استراحت به کوهستان‌هاى سوئیس رفت و یک سال و نیم آنجا ماند. پس از بهبود و بازگشت به پاریس، به شعر دلبستگى یافت و براى اولین بار چند قطعه از اشعار خود را در مجلات ادبى فرانسه به چاپ رساند.

پل الوار یکی از شاعران نام‌آور نیمۀ اول قرن بیستم فرانسه است. مجموعۀ اشعار الوار همچون منشوری است که هر یک از وجوه آن، نوری ویژه را می‌تاباند. این منشور فقط نشانگر تحول اندیشه و گسترش دنیای شعری شاعر نیست، بلکه در عین حال پژواک جنبش‌های ادبی، اجتماعی و حتی سیاسی زمانۀ شاعر را نشان می‌دهد.

شعر الوار زمانی وارد عمل شد که به‌رغم تاثیر آپولینر هنوز قیوداتی از نوع انتظام شعری مالارمه، تجربه‌های آزاد شاعرانه را به بند کشیده بود و این معنا و مفهوم نسبتا صریحی را که امروزه از شعر انتظار داریم در پرده پوشانده بود. در همان زمان آندره ژید می‌گفت "پنجره‌ها را باید بر روی جهان گشود". و الوار در گشودن این پنجره‌ها بر روی جهان نقش قاطعی ایفا کرده است.

درس‌های مکتب اونانیمیسم و آموزه‌های شعری والت ویتمن شاید در ابتدای کار توانستند در مقیاسی مهم برای الوار سرنوشت‌ساز باشند، از آن‌رو که در سال 1913، به الوار جوان عطا کردند آنچه را که به شدت نیازمندشان بود. این آموزه‌ها برای الوار به مثابۀ مدخل پهناوری بر روی ماجراهای انسانی بود، همچون سیر و سیاحتی در سرزمین‌های عشق، برادری، زندگی غریزی، فعالیت‌های انسانی و شبانروزان مشترک درگذر. اما با سوررئالیسم است که الوار سرنوشت شعری خود را رقم می‌زند، همچنان که سوررئالیسم نیز با الوار طبیعی‌ترین شاعر خود را باز می‌یابد. سوررئالیسم که در ابتدا بر آن است سعادت را به خشونت، شادی را به سرسام و آزادی را به شورش بکشاند، به یمن حضور الوار، رنگ دیگری در شعر به خود می‌گیرد. ماجراهای الوار در دل جنبش سوررئالیسم، حتی ماجراهای کاملا شخصی‌اش، جنبه‌ای عمومی و همگانی می‌یابند و یک من همگانی در سرتاسر شعر الوار حضور پیدا می‌کند که شاعر و منتقدی چون پی‌یر امانوئل بسیار بر آن تاکید می‌ورزد. حتی هنگامی که عشق شاعر کاملا شخصی است یا شاعر به روایت تجربه‌ای نهان و خصوصی می‌پردازد، به دلیل وجود و حضور این من همگانی، رابطۀ عاطفی صمیمانه‌ای بین شاعر و خوانندۀ شعر یا شنوندۀ آن برقرار می‌شود. الوار در میل شدید تداوم بر آن است تضادهایی را که موجب تقابل فرد با همگان یا با دنیای اطراف او می‌شود از میان بردارد و فراتر از آنها برود و تنهایی جهان را درهم شکند و زیبایی‌های آن را بیش از پیش شکوفا کند. انسان تنها برای الوار سلطۀ سرسام است و همگان سلطۀ نظمی برقرار. ضروری است پلی بین این دو برقرار شود این پل نمی‌تواند غیر از شعر باشد. شعر الوار در برهه‌ای چنین وظیفه‌ای یعنی پیوستن فرد بر همگان را بر عهده می‌گیرد و آن‌گاه شعر او سرشار چشم‌انداز و نگاه می‌شود، آینه‌ای به کمال می‌شود که فرد در آن به تعدد تکثیر می‌شود و این در واقع دیالکتیک زندگی است. توانمندی بار آورانۀ چنین شعری می‌تواند ماده را شگفت‌انگیز نماید و شگفتی را به صورت مادی درآورد، رؤیا را به واقعیت بپیوندد همچنان که تاریکی را به روشنایی سوق دهد و در پرتو آن دیوانه‌ای، فرزانه گردد. این حجت و برهانی که بر شعر الوار حکم می‌راند همان برهان سوزانی است که پیش‌تر آپولینر پیدایش و ظهور آن را اعلام کرده بود.

در شعر الوار حضور قاطعانۀ شعور و وجدان خلاق انسانیتی معصوم به چشم می‌آید. شعر او تصویرگر واقعیت‌ها و اجسام مادی پیرامون آنهاست. الوار کیمیاگری است که عناصر چهارگانه و اجزای مادی را با جوهر شعر به هم می‌آمیزد. باد و باران و آب و آفتاب، جاندار و طبیعی در شعرش جا خوش می‌کنند.

در گذر از سوررئالیسم به نهضت مقاومت نیز الوار ویژگی‌های اساسی شعر خود از جمله توصیف غنایی طبیعت، کیمیاگری عناصر و من شخصی خود را از دست نمی‌دهد. تداوم و پیوستگی الوار در این برهه از زندگی‌اش همان است که پیش‌تر شنیده شده است. با همان لحن برادرانه از تکرار این مضمون که انسان‌ها حق دارند نور و نان را به قدر درخور و کفایت داشته باشند، دست برنمی‌دارد و بر آن می‌کوشد تا از افق یک انسان تنها درگذرد و به افق همگان راه یابد.

در یک کلام الوار شاعر عشق است با زبان زلالی که مسحور می‌کند، با مهربانی، نیرو، گرما و شیوه‌ای که ویژۀ اوست از عشق دلدار می‌گوید، چشم‌اندازهای زیبای طبیعی را رویاروی دید خوانندگان یا شنوندگان شعرش می‌گشاید، آنها را به دلخواه خود رنگ می‌زند یا از اجزایی که دوست دارد، می‌انبارد. نگاهی برادرانه بر روی زیبایی‌های جهان دارد و تا لحظۀ درگذشت، مردی پروقار و مهربان و جوانی سرکش باقی می‌ماند با دلی خشم‌آگین در برابر ناراستان.

بر روی دفترهای مشق‌ام
بر روی درخت‌ها و میز تحریرم
بر برف و بر شن
می‌نویسم نامت را

روی تمام اوراق خوانده
بر اوراق سپید مانده
سنگ، خون، کاغذ یا خاکستر
می نویسم نامت را
بر تصاویر فاخر/ روی سلاح جنگیان/
بر تاج شاهان
می‌نویسم نامت را .....

فهرست مطالب کتاب:

سخن مترجم

مقدمه‌ای بر اشعار پل الوار

گاه‌شمار زندگی پل الوار

1. زمین نیلی است همچون پرتقالی

2. من زنم، شویش و کودک‌شان

3. مرا نمی‌توان شناخت بهتر از آنکه تو شناخته‌ای

4. من زاده شدم تا تو را بشناسم تا تو را بنامم

5. شما را می‌شناسم من، رنگ مردان و زنان

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

منابع مشابه بیشتر ...

فرهاد دفتری و مطالعات اسماعیلیه

فرهاد دفتری و مطالعات اسماعیلیه

فریبا عباس‌پور

در این کتاب کوشیده شده است روش‌شناسی عام و خاص فرهاد دفتری در مطالعات اسماعیلیه بررسی و تحقیق شود. م

سفرنامۀ عتبات عالیات و هند

سفرنامۀ عتبات عالیات و هند

میرزا محمدحسین شمس‌العلماء گرکانی

شمس‌العلماء در سال 1304 قمری برای تدریس آقاخان سوم، نوۀ آقاخان محلاتی رهبر اسماعیلیه به هند رفت .در