چشمهای الزا (مجموعه اشعار)
خلاصه
این کتاب دربردارندۀ تعداد زیادی از عاشقانههای آراگون است که از میان هفت کتاب او برگزیده شده است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را در بالای صفحه ببینید.
به زعم هلنا لوئیس ـ یکی از زندگینامهنویسان آراگون ـ او از جملۀ نویسندگانی است که مردم بیش از آنچه آثارش را بخوانند، دربارهاش حرف میزنند. البته این مطلب در محیطهایی مانند کشورهای اروپایی و آمریکایی گفته شده که در آنها در حال حاضر نیز کتابها، رسالهها و مقالههای بیشماری دربارۀ زندگی و آثار آراگون نگاشته میشوند و کتابهایش با وجود گذشت بیش از سی سال از مرگش، هنوز در فرانسه تجدید چاپ و منتشر میشوند.
آراگون به شهادت آثار خود یکی از جذابترین نثرنویسان و یکی از بزرگترین شاعران قرن بیستم به شمار میرود. ممکن است بسیاری چه در زمان حیات آراگون و چه در حال حاضر با تفکرات و راه و رسم سیاسی وی موافق نباشند؛ اما همگان به درستی به بزرگی و زیبایی اشعار عاشقانه و میهنی وی که فارغ از تعلقات مسلکی سروده شده، معترفاند.
لویی آراگون در سوم اکتبر 1897 در پاریس زاده شد و از همان زمان کودکی عشق به ادبیات و به ویژه شعر را آشکار کرد و بسیار زود به خواندن کتاب روی آورد. تحصیلات متوسطه را در دبیرستان کارنو به پایان برد و در سال 1916 دیپلم خود را گرفت. وارد دانشگاه پاریس شد و به تحصیل پزشکی پرداخت و آن را نیمهتمام رها کرد. در جنگ جهانی اول به عنوان پزشکیار وارد خدمت نظام شد و در همین زمان با «آندره بروتون» آشنا شد. پس از پایان جنگ ضمن پیوستن به جنبش دادائیسم، در سال 1919 با همکاری بروتون و فیلیپ سوپو مجلۀ ادبیات را بنیان نهاد.
هنرمندان دادائیست آزرده از جنگ و عواقب فلاکتبار ناشی از آن، بر آن بودند که جنبش خود و مجلۀ ادبیات ارگان آن را به محملی برای اعتراض به نظام فاسد حاکم دربیاورند؛ اما رفتارهای غریب هنرمندان دادا و آشفتگیهای درون جنبش، سرانجام نهضت دادا را به سوی شکست سوق داد، به گونهای که بروتون و آراگون و تنی چند از هنرمندان و شاعران و نویسندگان از آن بریدند و جنبش سوررئالیسم را در سال 1923 پایه گزاردند و نخستین بیانیۀ آن را در سال 1924 منتشر کردند.
در سال 1930 سفری به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی آن زمان کرد. رهآوردش از این سفر شعر «جبهۀ سرخ» بود که در سال 1931 چاپ و منتشر شد و بیش از پیش موجب رنجش دوستان سوررئالیست شاعر شد. این شعر که تحت تأثیر ولادیمیر مایاکوفسکی سروده شده بود، در واقع بیشتر تبلیغ بود تا شعر. روژه گارودی که آن زمان از اعضای بانفوذ حزب بود، این شعر را بسیار بد توصیف کرد، موضوعی که 45 سال بعد خود آراگون بر آن صحه گذاشت.
مهمترین رویداد زندگی آراگون بیشک آشناییاش با «الزا تریوله» در سال 1928 است. الزا و خواهرش لیلی در سالهای نخست قرن در تبوتاب انقلاب روسیه درگیر شده و به جنبش پیشرو فوتوریستهای روسیه پیوسته بودند. رهبر فوتوریستها، ولادیمیر مایاکوفسکی مرشد الزا و دلدادۀ لیلی بود. الزا در این سال تازه از همسر فرانسوی خود جدا شده بود و آراگون نیز به رابطۀ عشقی خود با نانسی کونار پایان داده بود. هر دو شکستخورده از پیوندهای عاطفی پیشین، همدیگر را یافتند؛ دوستی و عشق عمیقی بین آنها برقرار شد که به ازدواجشان در سال 1939 منجر شد. عشق به الزا انقلابی عظیم در آراگون پدید آورد. جدایی از دوستان سوررئالیست، تحکیم عقاید کمونیستی، وطندوستی و میهنخواهی، فمینیسم آگاهانه از تأثیرهای اساسی الزا بر آراگون بود. آراگون از این پس دیگر به هیچ زنی دل بست و به هیچ چیز جز حضور دلدار نیندیشید.
پیوند آراگون با الزا چهل سال تمام تا سال درگذشت الزا (1970) برقرار بود و حتی پس از مرگ الزا، آتش عشق آراگون را خاکستر نکرد. عشق به الزا در مجموعههای شعری متعدد آراگون مانند چشمهای الزا (1942)، الزا (1959)، دیوانۀ الزا (1963) و پاریس برایم جز الزا نیست (1964) متجلی است. افزون بر اینها آراگون در مجموعههای دیگری که نام الزا در عناوین آنها نیامده، مانند دلتنگی (1941)، چشمان و خاطره (1954)، کاروانهای من و اشعاری دیگر (1954)، رمان ناتمام (1956) و شاعران (1960) همچنان از الزا و عشق پرشور خود به او سخن رانده و شعر سروده است.
در سالهای پایانی عمر با انتقادهای شدید روشنفکران مخالف اندیشههای کمونیستی روبرو بود و کم و بیش به گونهای بیمارگون میکوشید تا در پاسخ این منتقدان، مواضع مسلکی خود را توضیح دهد. با توجه به تعطیلی نشریۀ ادبیات فرانسوی در سال 1972، فرصت آن را یافت تا بار دیگر به ریشههای سوررئالیستی خود برگردد. رمان هانری ماتیس و مجموعۀ اشعار بدرودها ثمرۀ تلاش آراگون در سالهای واپسین عمر است.
در 24 دسامبر 1982 درگذشت. پیکرش در ملک شخصیاش در سن ـ آرنو ـ آن ـ ایولین و در کنار آرامگاه الزا به خاک سپرده شد.
چشمهای الزا یکی از چند مجموعۀ اشعار است که به الزا تقدیم شده است. شعر معروف «چشمهای الزا» در نخستین صفحات این کتاب آمده است:
چشمان تو چنان ژرفند که چون برای نوشیدن به سویشان خم شدم
همۀ خورشیدها را در آنها جلوهگر دیدم
و همۀ نومیدان خود را در آنها میافکنند تا بمیرند
چشمان تو چنان ژرفاند که هوشمندیام را در آنها از دست میدهم
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار
زندگی و آثار لویی آراگون
چشمهای الزا
ترانههایی برای الزا
دیوانۀ الزا
الزا
رمان ناتمام
از واژههای اندک دوستداشتن
پاریس برایم جز الزا نیست
آثار لویی آراگون و اشعارش به فارسی
پربازدید ها بیشتر ...
ایران در آینۀ شعر روس
میخاییل سینلنیکوفاین کتاب برگرفته از کتاب «ایران و درونمایههای ایرانی در شعر شاعران روس» اثر میخاییل سینلنیکوف شاعر
گزارشهایی دربارۀ مختصر عملیاتی در جنوب ایران: رویارویی نظامی بریتانیا و ایل قشقایی در بهار و تابستان 1918 م/ 1336 هـ.ق
سر پرسی سایکس، کلنل ای.اف. اورتون و دیگرانآنچه در این کتاب آمده، مجموعهای از گزارشهای فرماندهان بریتانیایی رشتهعملیاتی است که در بهار و تاب
منابع مشابه بیشتر ...
زخمی به او بزن عمیقتر از انزوا: پژوهشی دربارۀ اثرپذیری شاملو از شاعران معاصر فرانسه
اویس محمدیهدف از نگارش این کتاب، نمایش اقتباسهای شاملو از شاعران فرانسوی نیست، بلکه تبیین الهامگیریهای هنرم
مجموعه اشعار ژاک پرهور
ژاک پرهورآثار پرهور با واژگونی شگفتانگیز چشمانداز هنری وی روبروست. برای عموم مردم، مؤلف فیلم مقدم بر شاعر
نظری یافت نشد.