۲۶۵۲
۵۴۶
هفت منظر

هفت منظر

پدیدآور: هاتفی خرجردی مصحح: حسن ذوالفقاری، سیاوش مرندی ناشر: رشدآورانتاریخ چاپ: ۱۳۹۲مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۷۰۰شابک: 9ـ7ـ92993ـ600ـ978 تعداد صفحات: ۲۳۲

خلاصه

این کتاب یک مثنوی از هاتفی خرجردی است که به تقلید از «هفت پیکر» نظامی سروده شده است. این اثر دومین تقلید او از «خمسه» نظامی محسوب می‌شود و حدود 2 هزار و 466 بیت را شامل می‌شود.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را در بالای صفحه ببینید.

 

داستان‌های عاشقانه از جمله موضوعات و مضامین ادب غنای فارسی است که تعداد زیادی از شاعران فارسی‌زبان به آنها رغبت نشان داده‌اند. بی‌شک این گرایش و توجه به دلیل جاذبه و کشش اینگونه داستان‌ها است. تجلّی عمدۀ داستان‌های عاشقانه بیشتر در قالب مثنوی است و به دلیل ساختار این منظومه‌ها همۀ انواع ادبی چون مدح، پند، هجو، وصف، مناجات و ... را در خود جمع کرده است.

منظومه‌های عاشقانه بسط‌یافتۀ شعر غنایی است. در غزل مفهوم عشق به اشاراتی بیان می‌شود؛ امّا در منظومۀ عاشقانه همان مضمون باز و گسترده شده، در قالب داستانی کمال می‌یابد. آنچه در غزل انتزاعی و حکمی است در منظومۀ عاشقانه صورت عینی و تفصیلی به خود می‌گیرد.

سرمنشأ اینگونه داستان‌ها به‌طور دقیق بر ما معلوم نیست، داستان‌سرایی در ایران پیش از اسلام وجود داشته و یکی از درون‌مایه‌های مهم این داستان‌ها عشق بوده است. نمونه‌های آن روایت‌هایی از داستان بیژن و منیژه و زال و رودابه است که فردوسی آنها را بازآفرینی کرده است یا ویس و رامین که منشئی پارتی دارد و با برداشت‌هایی در دورۀ اسلامی به نظم کشیده شده است، امّا پس از اسلام داستان‌های عشقی عربی چون ورقه و گلشاه و لیلی و مجنون را شاعران فارسی‌زبان از اصل روایت‌های کوتاه عربی آن گرفته و بازآفرینی کرده‌اند و در قالبی کاملاً متفاوت و هنرمندانه عرضه داشته‌اند. قرآن نیز با داستان‌هایی چون یوسف و زلیخا و سلمان و بلقیس الهام‌بخش شاعران فارسی‌زبان در خلق اینگونه داستان‌ها بوده است. جز منابع عربی و اسلامی از طریق ترجمه و آشنایی با سنت‌های یونانی برخی از داستان‌ها چون سلامان و ابسال و وامق و عذرا نیز بازآفرینی و به نظم کشیده شد. همچنین با گسترش زبان‌ فارسی در شبه‌قارّۀ هند و آشنایی با ایرانیان با داستان‌های عشقی هند برخی از داستان‌های هندی نیز به فارسی منظوم کردید. در مجموع از حیث منشأ، داستان‌های عاشقانه چهار دسته‌اند:

الف) ایرانی: خسرو و شیرین، ویس و رامین.

ب) سامی: ورقه و گلشاه، لیلی و مجنون.

پ) هندی: هیرورانجها، نل و دمن.

ت) یونانی: وامق و عذرا، سلامان و ابسال.

میان داستان‌های عاشقانۀ ایرانی برخی دارای جنبه‌های ادبی بالایی هستند؛ مثل خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، یوسف و زلیخا و برخی برگرفته از داستان‌های شفاهی و عامیانه است که ارزش هنری خود را دارند؛ مثل حیدربیک و صنمبر، فلک‌نازنامه، بهرام و گلندام. برخی داستان‌های عاشقانه براساس حادثه‌ای تاریخی و کاملاً واقعی شکل گرفته‌اند، مثل واله و سلطان.

از مقایسۀ داستان‌های عشقی عربی با فارسی در می‌یابیم که داستان‌های فارسی داری شکوه و عظمتی خاص است. داستان تنها بیان یک ماجرای عاشقانه نیست، بلکه بیان عواطف انسانی، مسائل روانی و درونی و نشان دادن هنرهای کلامی و در نهایت ایجاد روح التذاذ ادبی است.

داستان‌‌های عاشقانۀ فارسی اغلب به دلیل روح حماسه و حماسه‌سرایی و پیشینۀ بسیار کهن آن در ایران با این نوع ادبی در‌می‌آمیزد و بزم و رزم در کنار هم شکل می‌گیرد. حتی در داستان‌های رزمی نیز بارقه‌های عشق به خوبی مشاهده می‌شود. تولد رستم حاصل یک ماجرای عشقی است؛ عشق رودابه به زال. اما عشق در این نوع داستان‌ها هدفی عالی‌تر را دنبال می‌کند. عشق‌های حماسی آثار و نتایج بزرگی برای مردم به ارمغان می‌آورد. عشق‌های حماسی همچنین مایه‌های اصلی داستان‌های عاشقانه چون هجران، فراق، وفاداری، وسوسه، عشق، حسد و گاه وصل را نیز دربردارد.

در سیر تکوین داستان عاشقانه پس از ورقه و گلشاه عیّقی عنصری با سه منظومۀ وامق و عذرا؛ خِنگ‌بت و سخ‌بت و شادبحر و عین‌الحیات قرار می‌گیرد که جز بخشی بازیافته از وامق و عذرا از بقیّه اطلاعی نداریم. پس از آن ویس و رامین فخر‌الدّین اسعد گرگانی است که اولین داستان بلند عاشقانه است که ارزش‌های ادبی و هنری والایی دارد.

نظامی گنجوی با داستان‌های عاشقانۀ خود، خسرو و شیرین؛ لیلی و مجنون و هفت پیکر، یک قرن بعد مکتبی را بنا نهاد که ادبیات عاشقانه را به مرز بلوغ رساند و پیروان بسیاری یافت؛ از جمله امیرخسرو دهلوی با ابتکار در آفرینش داستان‌های خود، بسیاری از شاعران هندی از جمله فیضی دکنی را تحت‌تأثیر قرار داد.

اوج داستان عاشقانه، قرن نهم تا دوازدهم است. در قرن نهم منظومه‌هایی چون سلامان و ابسال جامی، حُسن و دل فتُاحی نیشابوری و شمس و قمر خواجه مسعود قمی نوعی خاص از داستان‌های عاشقانه را با عنوان داستان‌های عاشقانۀ رمزی، تمثیلی و استهاری بنیان می‌نهند.

در قرن دهم به لحاظ کمّی تعداد منظومه‌ها و نظیره‌ها به طور چشمگیری افزایش می‌یابد. در کنار داستان‌هایی که به رغم تنوّع نام‌ها، اسامی، ماجراها و اشتراکات بسیار فراوان در بُن‌مایه‌ها دارند، برخی تفنّن‌ها و گونه‌های حاشیه‌ای نیز چون منظومه‌های سوزوگداز، رازونیاز، قضاوقدر و سراپانامه با مضامین عاشقانه شکل می‌گیرد.

به طور کلی منظومه‌های پس از نظامی، یا تقلیدی از نظامی است یا متأثر از داستان‌های ایرانی و یا برگرفته از داستان‌های قرآنی که هیچ‌گاه به پای منظومه‌های نظامی نمی‌رسند.

از دورۀ بازگشت به بعد منظومه‌های عاشقانه رو به افول می‌نهد و با شکل‌گیری ادبیات دوران جدید داستان‌های منظوم عاشقانه جای خود را به رمان‌های تاریخی و داستان کوتاه و رمان اجتماعی می‌دهند.

در تمامی این داستان‌ها خصایص و بُن‌مایه‌های مشترکی می‌توان یافت؛ از جمله تولد عشّاق که با معجزه یا سختی همراه است. سختی‌ها و خطرات بر سر راه رسیدن عاشق به معشوق، خواب دیدن و حل مشکلات و آغاز عشق در خواب، حالت رزمی و جنگی گرفتن داستان هنگام دفاع عاشق از کشور معشوق یا جنگ با خانوادۀ معشوق، موجودات و دشمنان س راه، بیماری عاشق و درمان‌ناپذیری آن و دیوانگی و جنون عاشق و سر به بیابان نهادن و انس با وحشیان و سکونت در غار، وجود موانع فراوان بر سر راهِ معشوق چون موانع طبیعی، دینی و فرهنگی، خانوادگی و طبقاتی، به هم ریختگی و نامشخص بودن زمان و مکان، وجود واسطه، نیروی کمکی، خوارق عادات، اتفاق، آغاز و پایان، مشابه داستان‌های چون مرگ در ناکامی و ناجوانمردانه کشته شدن، دسیسه، خودسوزی، خودکشی عشّاق، آزمایش، سفر، رقیب، هراه، داستان‌های میان‌پیوندی، عشق‌های مثلّث و حاشیه‌ای، نامه‌نگاری، دیدار پنهانی، غزل‌گویی، شکار، مرگ همزمان عاشق و معشوق و...

عاشق و معشوق بیشتر دو انسان (مذکر و مؤنت) هستند. در تعداد اندکی از داستان‌ها عشلق مذکّرند؛ مثل سام و بهرام، محمود و ایاز یا شاه و درویش. گاه طرفین غیرانسان هستند مثل سرو و تذرو یا گل و بلبل که یکی حیوان و دیگری رستنی است. شاعران در انتخاب عشاق نیز ذوق به خرج داده، جز رعایت تناسب و آهنگ به لطافت معنا نیز توجه داشته‌اند؛ چنان‌که مهر و وفا هر دو اسم معنی و شمس و قمر که از اسمامی فلکی است.

این طرفین در هر حال زیبا، دور از دسترس، پاکدامن، وفادار، نیک‌منش، خردمند، اهل بزم و رزم هستند که گاه جنس مذکّر در اظهار عشق مقدّم است؛ مثل خسرو، فرهاد، وامق و گاه جنس مؤنّث؛ مثل رابعه، ویس و گلندام.

در اغلب داستان‌ها، عشق دو‌سویه و مساوی است؛ به همان اندازه که عاشق درد و هجران می‌کشد و فراق را تحمل می‌کند، معشوق نیز چنین است و کمتر اتفاق می‌افتد که مثل سودابه یا زلیخا عشق آنها یک‌سویه باشد. جریان عشق میان عشّاق تا پای جان است مگر در داستان‌هایی مانند «رستم و سهراب» که عشق سهراب به گردآفرید آنی، نافرجام و فرعی است.

عشّاق معمولاً به لحاظ طبقۀ اجتماعی هم‌سطح و بیشتر از میان شاهزادگان وزیران، امیران و بزرگان هستند. در برخی موار چون عشق فرهاد به شیرین، عاشق از طبقه‌ای دیگر است. داستان‌هایی که عشّاق از طبقات عادی هستند، مثل سعد و همایون اندک است. گاه نیز دو طبقۀ مخالف مثل شاه و درویش به عنوان عاشق و معشوق انتخاب می‌شوند. معشوقان بیشتر از سرزمین‌های دور و نقاط دیگر چون چین، روم، یمن و هند انتخاب می‌شوند. در این صورت عاشق برای دیدار معشوق باید راهی دراز را طی کند.

مولانا عبدالله هاتِفی خَرجـِردی خراسانی‌یا هاتفی جامی، به باور بسیاری از منتقدان و ادیبان، مهم‌ترین مثنوی‌سرای سده دهم است. او خواهرزاده عبدالرحمن جامی، شاعر، ادیب، موسیقی‌دان و صوفی مشهور سده 9 هجری بود و در شعر از پیروان نظامی گنجوی به شمار می‌رفت.

هاتفی هفت منظر را در برابر هفت پیکر نظامی و پس از شیرین و خسرو و بعد از بازگشت از سفر سروده است. هفت منظر به بحر خفیف و ابیات آن 2466 بیت است. شاعر پس از مقدمات و نصیحت به فرزند، داستان بهرام را طبق روایت‌های معمول می‌آورد و سپس داستان بهرام را با هفت زیبارو نقل می‌کند. هفت منظر تاکنون چاپ نشده و نسخه‌های خطی آن متعدد است.

در مقایسه با هفت پیکر نظامی، هاتفی در هفت منظر نوآوری‌هایی انجام داده است و به جزئیات زندگی بهرام به تفصیل نظامی نپرداخته است. هفت داستان هاتفی در برخی موارد از هفت پیکر نظامی و «هشت بهشت» امیرخسرو دهلوی تاثیر گرفته‌اند. این داستان‌ها از نظر داستان‌پردازی، بیشتر بر محور دزدی و راه‌زنی است و این بن‌مایه نسبت به دیگر بن‌مایه‌ها، بیشتر تکرار می‌شود. در تمام افسانه‌ها حتما یکی از حوادث راه قهرمان، گرفتاری در دست راهزنان است.

نظر شما ۱ نظر
  • مدیر۳۸ ماه پیش
    سلام وقتتون بخیر فایل پی دی اف کامل هفت منظر رو میخوام امکان داره برام بفرستید ممنون میشم

پربازدید ها بیشتر ...

چکادنشین والا: واکاوی نمایشنامه‌های مدرن ایبسن

چکادنشین والا: واکاوی نمایشنامه‌های مدرن ایبسن

میرمجید عمرانی

این کتاب درنگی است در درون و پیرامون هنریک ایبسن، یکی از بزرگ‌ترین هنرمندان و اندیشمندان جهان. در وا

فرهنگ نام‌های کهن و باستانی استان مازندران

فرهنگ نام‌های کهن و باستانی استان مازندران

مصطفی پاشنگ

1160 نام کهن و باستانی در استان مازندران شناسایی و ریشه‌یابی شده که در این کتاب گزارش شده است، استوا