موسیقی و شعر: تفاوت و طبقهبندی
خلاصه
موضوع اصلی کتاب ناموسیقاییبودن شعر است، موضوعی که به دریافت نادرست موسیقیبودن شعر میپردازد. نویسنده کتاب معتقد است صوت موسیقی به ذات هنری صوتی قائم است که آن را موسیقی میکند و شعر هرگز در آن جایی ندارد. طبق گفته نویسنده، این کتاب براساس تعاریف «موسیقیپژوهی» و «رابطه زبان و موسیقی» و از زاویه تفاوت حسآمیزی در شعر و موسیقی و از دید زیباییشناسی فلسفه تفاوت شعر و موسیقی را نشان میدهد.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را در بالای صفحه ببینید.
شعر و موسیقی از نمودهای پرارج فرهنگ ایرانند. این دو نمود پیوند پیچیدهای با زبان فارسی دارند که بنیان فرهنگ ایران بر آن استوار است. شعر با زبان و اندیشه ایرانیان پیوندی ناگسستنی دارد. در شعر پژوهشهای فراوانی صورت گرفته و زوایای نا شناخته آن تا حدی روشن شده است. اما موسیقی ایرانی همچنان ناشناخته مانده است. آنگاه که آثار فردوسی و مولانا و سعدی و حافظ را میخوانیم، تصور میکنیم همه چیز را به کمال گفتهاند و گفته دیگری نیست که بر آنها افزوده شود؛ اما آنگاه که به قطعهای از موسیقی ایرانی گوش فرا میدهیم، بیشتر بر جنبههای آرامبخش آن تمرکز میکنیم و کمتر به محتوای اجتماعی، فرهنگی یا تاریخیاش میاندیشیم. پژوهش در تاریخ و سایر عرصهها از جمله زبانشناسی، سازشناسی و ادبیات دورههای مختلف میتواند بخشی از کلاف سردرگم تاریخ موسیقی یا موسیقیشناسی و حتی رابطهاش با زبان و ادبیات ایران روشن کند.
بخشهای نخستین این کتاب بیشتر دربارۀ تفاوت زبان و شعر و موسیقی و پژوهش آنها است و به طور کلی توضیحاتی دربارۀ تعریف موسیقی و بیگانگی بنیادی آن از زاویۀ صوتشناسی با شعر را دربر میگیرد. گفتارهای اول به دریافت نادرست موسیقیبودن شعر میپردازد. در نوشتههای شعرشناسان و موسیقیشناسان ایرانی بر این نکته تکیه شده که شعر حاوی عنصر موسیقی است و موسیقی را هم میتوان با وزن و صنعتهای شعری سنجید. از آنجا که چنین موضوعی از جانب سرآمدان شعرشناسی ایرانی به اصلی انکارناپذیر بدل شده و تاکنون گفتگویی نقدگونه دربارۀ موسیقایی بودن شعر نوشته نشده، در اینجا تا حد امکان چنین گفتاری دربارۀ این خطا مطرح میشود. در سراسر کتاب تفاوت موسیقی و شعر بررسی شده و بنیان این تفاوت بر این اصل که صوت موسیقی به ذات هنری صوتی قائم است که آن را موسیقی میکند و شعر هرگز در آن دایره جایی ندارد.
بخش دیگر کتاب به رابطۀ زبان و ادبیات فارسی با موسیقی ایرانی اختصاص دارد و در بخش سوم کتاب به مباحث زیباشناسی موسیقی ایران پرداخته شده است. موضوع اصلی کتاب «ناموسیقایی بودن» شعر است که در پی آن به رابطۀ زبان و موسیقی نیز پرداخته و جایگاه زبان فارسی را در کنار موسیقی دستگاهی به اختصار توضیح داده است. چند فصل آغازین بر تفاوت موسیقی و شعر تکیه دارد و فصلهای پایانی به جایگاه موسیقی و شعر در طبقهبندی هنرها میپردازد. مباحث چند فصل میانی با نقش دوگانۀ موسیقی و شعر، در خدمت توضیح «تفاوت و طبقهبندی» هنر موسیقی و شعر ایران است. هدف نهایی کتاب تعریف موسیقی از جنبههایی است که بتوان به درستی آن را از شعر ایرانی تفکیک کرد.
در این کتاب کوشیده شده بر اساس تعاریف موسیقیپژوهی و رابطۀ زبان با موسیقی و از زاویۀ حسآمیزی در شعر و موسیقی و از دید زیباشناسی فلسفه، تفاوتهای شعر و موسیقی نشان داده شود. مشخصاتی که بر تعریف شعر مترتب است، در دایرۀ موسیقی جای نمیگیرند.
استدلال و تعاریف این کتاب بیشتر بر محور تعریف موسیقی و بر اساس تعریف صوت نغمه است. در اینجا به اثبات موسیقی بودن گوهر نغمگی پرداخته شده که این امر خودبهخود به نفی موسیقایی بودن شعر منجر میشود. با اینکه از جنبههای سلبی موسیقیت در شعر سخن گفته شده، اما نهایتاً اصل بر این نهاده شده که با تعریف موسیقی، جنبههای نغمگی موسیقی که هیچ راهی به شعریت ندارد، برجسته شود.
در ابتدای فصل اول (آیا شعرموسیقی است؟) چنین آمده است:
این حکم کلی به تواتر در میان شعرا و ادیبان و موسیقیدانان ایرانی جا افتاده که شعر، موسیقی است و اجزاء سازنده کلام خیالانگیز آن دارای موسیقیهای بیرونی و درونی و معنوی است. شعر، موسیقی نیست؛ شعر تا زمانی که با ویژگیهای قافیه و وزن و تخیل سروکار دارد، در دایره شعر جای دارد و هیچ نشانی از موسیقاییبودن در آن دیده نمیشود. صورت شعر با واژگان و محتوای آن با موضوعات خیالانگیز درگیر است. آوای موسیقی از جنسی ویژه، از اندیشه هنری که آن را نغمه (تُن) میگویند ساخته میشود. موسیقی استمرار نغمههای خاصی است که صورت و محتوایشان هیچ سنخیتی با شعر ندارد. فصل مشترک گفتار شاعرانه و آوای موسیقی، صوت است. صوتی که حاوی گفتار شاعرانه است، واژگان آن معنی دارند و از راه تفهیم معانی واژگان و نهایتاً ترکیب و درک مفاهیم، پی به اسراری که در پس آن صوت نهفته است میبریم. صوت موسیقی فاقد معنا است، به هیچروی نمیتوان آوای موسیقی را معنی کرد یا جملات آن را ترجمه نمود. از اینرو صوت موسیقی تنها منحصر به موسیقی است. شعر با زبان گفتاری و اندیشه همراه است. اندیشههای که با شعر بیان میشوند، هرگز با موسیقی قابل تببین نیستند و اندیشههایی که با موسیقی قابل بیاناند، به هیچ راه دیگری قابل تببین نیستند.
فهرست مطالب کتاب بدین ترتیب است:
پیشگفتار
آیا شعر موسیقی است؟
تفاوت شعر و موسیقی
زبان فارسی و موسیقی دستگاهی
شعر فارسی در قلمرو موسیقی؛ تاریخ و جغرافیا
تفاوت حسآمیزی در شعر و موسیقی
دستان و پرده؛ موسیقایی و عرفانی
آواز، دستگاه و صوت آوا
جبر و آزادی، درونگرایی در موسیقی ایرانی
پایان سخن
پیوست 1: پرده و موسیقی و عرفان ایران
پیوست 2: طبقهبندی هنر موسیقی و شعر ایرانی
پربازدید ها بیشتر ...
مطالعات ادبی هرمنوتیک متنشناختی
مهیار علویمقدمتأویل و رویکرد هرمنوتیکی، باعث افزایش بهرهگیری هر چه بیشتر خواننده از ارزشهای شناختهنشدۀ متن میش
پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون
مجید مصطفوینیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفقترین و محبوبترین نمایشنامهنویسان جهان و یکی از بهت
منابع مشابه بیشتر ...
وزن در موسیقی ایران
فرهاد فخرالدینیشعر و موسیقی از قدیم ریشۀ مشترکی در وزن داشته و در کنار هم به سیر تکاملی خود ادامه دادهاند؛ این وزن
ترجمه و متن کتاب الشفاء: بخش ریاضیات، فن سوم: جوامع علم موسیقی
شرفالملک شیخالرئیس ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینااین کتاب دربردارندۀ ترجمه و تعلیقه بر «جوامع علم موسیقی» از کتاب «شفاء» به قلم زندهیاد سیدعبدالله ا
دیگر آثار نویسنده
مردمشناسی و موسیقی؛ گزیده مقالات (1888 ـ 1995)
گردآوری و برگردان: محسن حجاریانانتخاب عنوان «مردمشناسی و موسیقی» برای این کتاب تأکید بر رابطه مردمشناسی با موسیقیشناسی قومی است.
نظری یافت نشد.