تراژدی در اساطیر ایران و جهان
خلاصه
پژوهش حاضر با عنوان «تراژدی در اساطیر و جهان» (به گونۀ تطبیقی)، تلاشی است برای نشاندادن شمهای از عظمت گذشتۀ باستانی ایران بزرگ.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را در بالای صفحه ببینید.
اساطیر ایران نه تنها کمتر از اساطیر یونان و روم و جهان نیستند حتی در اغلب موارد آنها ارجحیت دارند؛ زیرا همیشه در اساطیر ایران، مسائل اخلاقی و ملی جایگاه خاصی دارند و حرف اول را میزنند در حالی که اگر از این دیدگاه به اساطیر یونان و روم و جهان بنگریم در خیلی از موارد ضداخلاق محسوب میشوند. موضوع اساطیر یونان و روم و جهان «زن» است. البته نه در ستایش زن، بلکه ربودن زنی زیبا حتی از نزد همسرش، ربودن دختران زیبا، اغفال زنان، تجاوز و آزار زنان و ... خدایان یونان، حتی خدای شمارۀ یک آنان، زئوس، برای همبستری با زنان شوهردار به هیئت شوهر آنان مبدل میشود گاهی خود را به شکل گاو، قو و ... در میآورد تا بتواند کام بگیرد و ... اخلاق برای خدایان آنان معنایی ندارد و آنان پایبند هیچ نوع اصول اخلاقی نیستند. اصولاً خدایان یونان در بند خود هستند، به خود میاندیشند؛ گویی مردمان برایشان اهمیتی ندارند.
اما در اساطیر ایران اینگونه نیست، خدایان نگران انسانند، نگران حملۀ اهریمن به نوع بشر. حتی زمانی که اهریمن به گاو نخستین حمله میبرد و او را بیمار میسازد، اورمزد با خوراندن تریاق به گاو نخستین درصدد این است که از درد او بکاهد ... زروان چون عهد بسته که حکومت را به کسی بدهد که اول بار از زهدان او بیرون میآید، بر سر عهد میماند؛ حتی اگر فرزند اولین اهریمن باشد و ... شما ذرهای ناپاکی در اخلاق خدایان و بزرگان در اساطیر ایران مشاهده نمیکنید.
شاید یکی از دلایل شهرت و اهمیت اساطیر یونان و روم در جهان، میان نویسندگان جهانی این باشد که همواره تلاش شده تا اساطیر آنان در سطح وسیعی معرفی و شناخته شوند. از کتب و مقالات بیشمار گرفته تا سایتهای مختلف اینترنتی، فیلمهای گران و پرهزینه با حضور هنرپیشههای بزرگ و ستارگان سینمایی حتی بازیهای رایانهای برای کودکان و نوجوانان و ... در حالی که ما کمتر در این زمینه تلاش کردیم، کمتر نوشتیم، کمتر در سطح جهانی کار کردیم، کمتر به این مقوله پرداختیم ... .
در این پژوهش همه تراژدیها فراخور موضوع، نامگذاری شدهاند تا دستهبندی و گنجاندن آنها زیر یک سرفصل بهتر صورت پذیرد. گاهی یک تراژدی را میشد در چند فصل جای داد و دربارۀ آن بحث کرد که برای پرهیز از تکرار در یک بخش آورده شد.
شیوۀ کار بدینگونه بوده است که ابتدا تراژدی ایران یا هر کشور دیگری توضیح داده شد، سپس با شخصیت مشابه به صورت تطبیقی بررسی گردید. سعی شده امانت رعایت شود و هر منبع ایرانی و خارجی مورد استفاده با ذکر مشخصات کامل نقل شود.
تراژدی tragedi (سوگندنامه یا غمنامه) عبارت است از اعمال جدی و غمانگیز که موضوع آن معمولاً از سرگذشت شاهان، بزرگان، پهلوانان، مردان بزرگ، قدّیسان و رجال مذهبی اخذ شده است و حادثهای شگرف و بزرگ را مجسم میسازد. تراژدی با نشاندادن دردی جانکاه و اندوه فراوان، روح آدمی را سخت تحت تأثیر قرار میدهد.
ارسطو در فن شعر تراژدی را اینگونه تعریف میکند: «تراژدی عبارت است از تقلید یک حادثۀ جدی و کامل و دارای وسعت معیّن، با بیانی زیبا که زیبایی آن در تمام قسمتها به یک اندازه باشد و دارای شکل نمایش باشد نه داستان و حکایت و با استفاده از وحشت و ترحم، عواطف را پاک و منزه سازد.» همچنین ارسطو اعتقاد دارد: «تراژدی عالیترین نوع ادبی جهان است».
هستۀ داستان در تراژدی فاجعه است؛ فاجعهای که مرگ رنجبار قهرمان تراژدی را به دنبال دارد، مرگی که در نتیجۀ مستقیم و منطقی حوادث داستان شکل میپذیرد و تقدیر پیوسته در تراژدی نقش اساسی را بر عهده دارد. قهرمان تراژدی به اینکه از افراد بالای اجتماع است ناگهان بر اثر تقدیر از سعادت به شقاوت فرو میافتد. در بیشتر اوقات در تراژدی پیشگویی حضور فعال دارد و به دنبال پیشگویی محتوم، تقدیر نمایان میشود.
اما حماسه به طور عموم براساس وصف کردار و اعمال پهلوانی و مردانگی قومی و فردی است. حماسه سرگذشت همۀ افراد یک ملت است. در اشعار حماسی کارهای پهلوانی معمولاً به صورت داستان و افسانه در میآید. حادثه در تراژدی معمولاً از تاریخ یا افسانه یا اسطوره استخراج میشود. اسطوره در معنای خیالی و غیر واقعی به کار میرود حتی فرهنگ انگلیسی آکسفور، اسطوره را روایتی میداند که جنبۀ افسانهای محض دارد، صرفاً تخیلی است که معمولاً اشخاص اعمال یا رویدادهای ماوراء طبیعی را شامل میشود و برخی تصورات متداول مربوط به پدیدههای طبیعی و تاریخی را تجسم میبخشد. اما چیزی که هست این است که اسطوره هر چند در ظاهر شبیه افسانه است؛ اما زمانی حقیقت داشته و مبتنی بر تاریخ بوده است. به عبارت دیگر اسطوره تاریخی میباشد که شکل داستان به خود گرفته است. هر چند شخصیتهای تاریخی اسطوره صورت نمادین دارند و برای انسانهای دوران باستان مبین آفرینش و آداب و رسوم اجتماعی بودند؛ به همین دلیل هم است که اسطوره با باورهای مردم پیوند نزدیک دارد. هر اسطوره نوع خاصی از داستان دربارۀ خدایان، الههها، قهرمانان جستجوگر و ... است و نیز دربارۀ منشأ آفرینش و پدیدههای طبیعی، دربارۀ زمانهای از یاد رفته و سرنوشت غایی و احتمالی میباشد. داستانهای متحیر از گشودن معنا و مقصود اسطوره هستند.
واژۀ story[داستان] از ریشۀ یونانی Istoria به معنای جستجو است و اساطیر در واقع داستانهایی هستند که در واقعیت روزمره کاوش و آنها را ماوراء طبیعی تصور میکنند. آنچه در اسطوره مهم است صحت یا سقم تاریخی داستانها نیست، بلکه مفهومی است که برای معتقدان آنها در بر دارد. به طور مثال وقتی داستانهای کلیله و دمنه را میخوانیم که از زبان حیوانات نقل شدهاند، مهم نیست داستان از نظر واقعیت داشتن صحیح است یا غلط؟ آنچه در داستانهای کلیله و دمنه اهمیت دارد معنا و مفهوم اخلاقی و تعلیمی آن است؛ اسطورهها نیز همینگونهاند. اعتقاد دینی و اساطیر هیچ ملتی را نمیتوان جدا از بافت تاریخی آن دریافت.
در این پژوهش موضوع مورد نظر آن منبع غنی شعر و نثر و فرهنگ عامه و اسطورههایی است که بیشتر باورهای ایران باستان را تشکیل داده است.
نخست شاید بتوان تراژدی ایران و جهان را به دو دستۀ بزرگ عمدی و غیرعمدی تقسیم کرد و همۀ موارد را در این محور گنجاند. با مطالعه در تراژدیهای ایران و جهان به نظر میرسد در غالب موارد، نقطۀ ضعف flaw روحی جزء شخصیت افراد تراژدی است، از آنها جدا نمیشود. گویی در نهاد و ذات آنهاست. گویی اینگونه آفریده شدهاند.
نقطه ضعف در تراژدی اهمیت یادی دارد، زیرا موجبات مرگ قهرمان تراژیک را فراهم میآورد. گاهی نقطه ضعف نه تنها موجب مرگ و نابودی قهرمان ترازدی را فراهم میآورد، بلکه باعث میشود همۀ همراهان، سپاهیان و حتی مردم کشور یک قهرمان تراژیک نیز نابود شوند و به خطر بیفتند. مثلاً نقطۀ ضعف غرور در رولان، قهرمان حماسی فرانسه موجب میشود نه تنها خود او بلکه همۀ افراد سپاهش کشته شوند یا نقطه ضعف غرور جمشید نه تنها جمشید را نابود کرد، بلکه مردم کشور ایران را به مخاطره انداخت ... .
شاید بتوان گفت تراژدیها در ایران و جهان از چهار قلمرو بزرگ سرچشمه میگیرند. یعنی همه تراژدیها را میتوان در این چهار بستر بررسی کرد یا به عبارت دیگر در این چهار محور اتفاق میافتند:
1. در قلمرو حکومت، قدرت سیاسی و نظامی شاهان و ...؛ 2. در قلمرو دینی، مغان، پیشگویان، معبّران، عالمان و روحانیان و ...؛ 3. در روابط اجتماعی و خانوادگی، عشق، خیانت و ...؛ 4. تجربۀ زمینی همۀ انسانها یعنی واقعیت مرگ و ... .
به هر حال زیبا بودن اساطیر نیازی به تفسیر ندارد. آنان واقعاً انسان را جادو میکنند آنان از دغدغههای فکری، اجتماعی و انسانی ما میگویند. آنان از رنج ما میگویند، در واقع اساطیر جهان را میسازند، زندگی بدون این افسانههای شگرف و عظیم زیبا نیست، اساطیر گذشته، هویت ملی ملل هان هستند. این افسانهها در زمانهای دور در بین اقوام و ملل مشهور بودهاند سپس به وسیلۀ ادبیات شفاهی، سینه به سینه به شاعران، حماسهسرایان و راویان رسیدند و مدون شدند. نکتۀ درخور توجه و تأمل این است که اساطیر از همسانی و تضاد لبریزند. همسانیها به دلیل آمیختگی اساطیر اقوام مختلف با یکدیگر و تأثیرپذیری آنها از هم میباشد یا به دلیل اینکه از خانوادۀ اساطیر آریایی و هند و اروپایی هستند. تضاد نیز در اسطوره و حماسه شگفت است.
فهرست مطالب کتاب بدین قرار است:
مقدمه
فصل اول: تراژدی فرزندکشی
فصل دوم: اسطوره گیاهان
فصل سوم: تراژدیهای کودکان رهاشده
فصل چهارم: تراژدی درد و رنج فراوان
فصل پنجم: تراژدی رویینتنی (مرگ سرانجام کار آدمی)
فصل ششم: تراژدی پدرکشی
فصل هفتم: تراژدی برادرکشی
فصل هشتم: تراژدی غرور
فصل نهم: تراژدی همسرکشی
پربازدید ها بیشتر ...
سنت زیباشناسی آلمانی
کای همرمایستردر اواسط قرن هجدهم در آلمان رشتۀ فلسفه نوینی پدید آمد مبتنی بر افکار و ایدههایی از بریتانیاییها و
بازخوانی انتقادی سیاستگذاریهای آموزشی در ایران معاصر
سیدجواد میری، مهرنوش خرمینژادضروری است که فهم ما از جایگاه آموزش و پرورش به صورت بنیادی و از منظر ارزشگذاری اجتماعی تغییر کند؛ ز
منابع مشابه بیشتر ...
فیروزشاهنامه: دنبالۀ دارابنامه بر اساس روایت محمد بیغمی (ویراست جدید)
ناشناساین متن در شرح جهانگیری و جنگهای فیروزشاه پسر داراب و برادر دارای دارایان است. در این مجلد بخشی بسی
شاهنامه و هنر نقالی: داستان سیاوش در سه روایت
علی تقویاین کتاب به تحلیل و بررسی تعامل شاهنامه با یکی از مردمیترین هنرهای ایرانی، یعنی هنر نقالی میپردازد
نظری یافت نشد.