داستانها و پیامهای حکیم سنایی در حدیقةالحقیقه
خلاصه
در این کتاب ضمن نگاهی گذرا به زندگی و آثار «مجدود بن آدم سنایی» (473ـ 525 ق) شاعر قرن ششم و معرفی کتاب «حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه» او، گزیدهای از داستانهای این کتاب بازنویسی شده است.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را در بالای صفحه ببینید.
حکیم ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی در اوایل نیمۀ دوم قرن پنجم هجری در غزنین زاده شد. پس از اتمام تحصیلات به چکامهسرایی روی آورد و در مدح شاهان غزنوی، مسعودبن ابراهیم (متوفّی 481 هـ) و بهرامشاه غزنوی (متوفّی 544 هـ) اشعار بسیاری سرود، اما از آنجا که خداوند یارش بود، آنان به او توجّهی نکردند و نومید و مستمند، به کنج عزلت نشست و با خدایش خلوت گزید و دادارش به او جلوه کرد و دلش را به نور عرفان و روحش را به صَفوَت تصوّف بیاراست و قدمش را در راه ایمان، مستحکم داشت، جمال یار را دید و غیر را فراموش کرد، عزم سفر در او پدید آمد و راهی بلخ، مرکز فرهنگ و عرفان گردید، از همانجا عزم مکه نمود و از سرخس و مرو و نیشابور نیز گذر کرد و خود را به مکه رسانید. در همین سفرها بود که به حضور عارف بزرگ زمانش خواجه یوسف همدانی و شیخ احمد غزالی رسید و یافت آنچه را یافت.
آثار سنایی جملگی آینهای از درون پاک، وسعت اندیشه، زهد، تقوا و عشق او به اهل بیت پیامبر و اولیای خداست. اگر چه در سالهای 535 ـ 545 هجری وفات یافت، مضامین کلامش راهگشای عارفانی بزرگ چون شیخ عطار و جلالالدین مولوی گردید.
کاملترین و پختهترین اشعار و عمیقترین اندیشههای حکیمسنایی در کتاب حدیقةالحقیقه آمده است که تعداد آن را سنایی دههزار بیت ذکر کرده، میگوید:
آنچه زین نظم در شمار آمد عدد بیت ده هزار آمد
حدیقةالحقیقه که نامهای دیگر آن الهینامه و فخرینامه است، منظومهای است در توحید، عرفان و اخلاق که در جزالت و استواری سخن، حُسن سبک، اشتمال بر معانی عمیق و ارسال امثال فراوان، تحسینبرانگیز است. دکتر عبدالحسین زرّینکوب در با کاروان حلّه مینویسد: «در نظم حدیقه، آیات و اخار با حکمت و عرفان به هم درآمیخته و کثرت امثال و حکایات که برخی از آنها لطف و زیبایی عمیق دارد نیز آن همه را چاشنی خاصّی بخشیده است».
در کتاب حدیقه خواننده با شعر تعلیمی آشنا میگردد و سنایی که گویندۀ این اشعار است، چونان معلمی است که همگان را به بازگشت به درون و پرهیز از ظاهرپرستی فرا میخواند. او نیز مانند سایر اکابر صوفیه، در پی نشاندادن راه حقیقی به ره گمکردگان است و برای حصول این مقصود عالیترین معانی توحید، عرفان، زهد و اخلاق را در قالب الفاظی استوار به خوانندۀ عرضه میدارد، از اینرو سنایی، حدیقه را در ده باب به شرح زیر ترتیب داده است:
1. باب اول: در بیان حمد و ستایش باریتعالی است. این باب به فصولی از جمله وحدت و شرح عظمت، تنریه، صفا و اخلاص، حفظ و مراقبت، حکمت و سبب رزق روزی ده، هدایت، مجاهده، صنع و قدرت، ذکر و یادکرد، وجود و عدم، بیداری، حب و محبت، توکل، اتحاد، زهد و زاهد، حب دنیا، فقر و تحیّر، اخلاص، توبه، قضا و قدر، رضا و تسلیم، کرامت و بندگی و ... مزیّن گردیده است.
2. باب دوم: در یادکرد کلام خداوند، عزّ و علاست و سنایی در ضمن این باب، مطالبی نظیر جلال قرآن، سرّ قرآن، اعجاز قرآن، هدایت، عزّت، حجّت، تلاوت و سماع قرآن را نیز به خوانندگان ارائه میدهد.
3. باب سوم: در نعت و ستایش پیامبر (ص) و چهار خلیفه و مذمّت دشمنان و حاسدان آنها و همچنین امام حسن و امام حسین (ع) و واقعۀ کربلاست، ضمن اینکه سنایی، در زهد و حکمت، مجاهده، اجتهاد و طلب تقوا نیز مطالبی ارائه نموده است.
4. باب چهارم: در وصف عقل است. مطالبی نظیر نفس و عقل، روح حیوانی، کال عقل، عزّت عقل، جمال عقل، مراتب عقل، آفرینش جهان و جمع بین عقل و شرع نی این باب را به خود آراستهاند.
5. باب پنجم: به فضیلت علم، اختصاص یافته است. توصیف عشق، اشراق عشق، درجات دل و جان و وصف پرورش دل نیز مطالبی است که در این فصل ارائه میگردد.
6. باب ششم: در یادکرد نفس کلّی و احوال آن است. سنایی در این باب مجالی مییابد تا در مذمت حب دنیا، مذمت مال دوستی، مذمت شراب، در ترک دنیا و ریاضت نفس، مذمت بددلی و بددل و نکوهش شکمخواری، عقاید خود را ابراز دارد.
7. باب هفتم: در یادکرد غرور و غفلت و نسیان است. در این باب، از مرگ، بقا و فنای جسم و جانف نکوهش این جهان، زهد ریایی، نکوهش حرص و شهوت، محبت و دوستی خالص، صفت اهل تصوّف و حقیقت تصوّف سخن میگوید.
8. باب هشتم: به مدح سلطان بهرامشاه مسعود اختصاص دارد. در این باب، سنایی فرصت را مغتنم میشمارد تا در عدل، حلم و سیاست، کفایت و رای، عفو پادشاه، حسن سیرت و حفظ و بخشش، نظریات خود را ارائه دهد.
9. باب نهم: در توصیف راه سعادت است. این باب به مطالبی نظیر حقیقت و طریقت، برتری آخرت بر دنیا، وصف جاهطلبان و ... آراسته گردیده است.
10. باب دهم: در عذر سخن است. سنایی در این باب، از ضعف و پیری و تغییر حال خود سخن میگوید.
حدیقه، در حقیقت، یک دوره حکمت علمی است که سرمشق زندگی و راهنمای اخلاق فردی و اجتماعی بشر است. حکیم در این کتاب، مردم را به خداپرستی، نیکوکاری، شجاعت، عفّت، بزرگمنشی، عشق و محبت، رضا، تسلیم دعوت و طرز معامله مردم را با یکدیگر آموخته است. همچنین به پادشاهان، وزرا و طبقۀ حاکم و قضات، آیین کشورداری و رعیّتپروری و عدالتگستری را با فصاحتی تمام، تعلیم داده است.
کتاب حدیقهای که مورد استناد نگارنده است، حدیقةالحقیقه به تصحیح مرحوم استاد مدرّس رضوی و چاپ انتشارات دانشگاه تهران در سال 1359 است.
پربازدید ها بیشتر ...
چکادنشین والا: واکاوی نمایشنامههای مدرن ایبسن
میرمجید عمرانیاین کتاب درنگی است در درون و پیرامون هنریک ایبسن، یکی از بزرگترین هنرمندان و اندیشمندان جهان. در وا
فرهنگ نامهای کهن و باستانی استان مازندران
مصطفی پاشنگ1160 نام کهن و باستانی در استان مازندران شناسایی و ریشهیابی شده که در این کتاب گزارش شده است، استوا
منابع مشابه بیشتر ...
دربارۀ تجدد ادبی: به انضمام سیویک متن برگزیده دربارۀ تجدد ادبی از نویسندگان مختلف
عیسی امنخانیدر روایتی که در این کتاب از تجدد ارائه شده است، الف) تاریخ تجدد ادبی نه تا ظهور نیما، بلکه تا سالها
ادبیات و زندگی: شانزده مقاله دربارۀ مهمترین آموزههای نویسندگان جهان برای زندگی بهتر
گروهی از نویسندگان به ویراستاری آلن دوباتناین کتاب مجموعهای است از شانزده مقاله دربارۀ مهمترین آموزههای نویسندگان جهان برای بهزیستی؛ زندگی