زندگی و زمانۀ پروین اعتصامی
خلاصه
این کتاب پژوهشی نو، در زندگی خانوادگی و اجتماعی شاعره نامدار ایرانی است و دربردارندۀ فصول مختلفی از زندگانی پروین از یوسف اعتصامی پدر پروین تا مادر، برادرانش، ازدواجش، نقاشیها، موافقان و مخلفان اوست.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را در بالای صفحه ببینید.
این کتاب پژوهشی نو، در زندگی خانوادگی و اجتماعی شاعره نامدار ایرانی است و دربردارندۀ فصول مختلفی از زندگانی پروین از یوسف اعتصامی پدر پروین تا مادر، برادرانش، ازدواجش، نقاشیها، موافقان و مخلفان اوست.
در بخش اول کتاب به زندگانی پدر پروین پرداخته شده است از تولد تا زمان عزیمت به تهران و ورود به مجلس شورای ملی. در بخش بعد از مادر پروین سخن رانده شده است و از ازدواج او با یوسف اعتصامی. در بخش بعد به زندگانی برادران وی پرداخته شده است. بخش بعدی گفتگویی با حسین شاهمرادی مقدم از نزدیکان و دوستان این خانواده است. در بخش بعدی در سه قسمت جداگانه به نام پروین اشاره شده که آیا پروین بوده یا رخشنده، سپس دربارۀ سال ورودش به تهران همراه با خانواده پرداخته شده و در آخر به بررسی تحصیل پروین پرداخته شده است.
در بخش بعدی به مسئلۀ ازدواج پروین و طلاق او از فضل الله ارتا پرداخته شده و اینکه فضل الله آرتا کیست و دلیل طلاق چه بوده است؟
بخش بعدی اختصاص به زندگی سرور مهکامه محصص دارد که از دوست بسیار نزدیک پروین بود که در سال 1307 با پروین آشنا شد و گویا پروین از طریق جراید آن روزگار با وی آشنا شده بود و با آنکه بسیار سخت با دیگران ارتباط برقرار میکرد، به هنگام مسافرت به شهر رشت، در معیت پدر به دیدار او رفت.
در بخش بعدی تعدادی از نامههای پروین به مهکامه آورده شده است و همچنین ازدواج پروین در این بخش بررسی شده است.
بخش بعدی مربوط به اشتغال پروین در دانشسرای عالی است و اینکه چه کسانی او را در آنجا دیدهاند و در چه سالی پروین کار در دانشسرا را به پایان برد سخن رانده شده است. پروین در تاریخ دوم خرداد سال 1315 به استخدام این کتابخانه در آمد و تا پایان سال 1315 نیز در محل کار خود حاضر شد؛ اما از ابتدای سال 1316 و پایانیافتن قرارداد فیمابین از حضور در محل کار خودداری کرد. مرحوم فضل الله گرکانی، سعید نفیسی و سیمین دانشور از چگونگی دیدار خود با پروین در کتابخانۀ دانشسرای عالی گفته و نوشتهاند.
فخری عظمی (ارغون) یکی از فعالان حقوق اجتماعی و فرهنگی بانوان بود و فرزندانش به ویژه سیمین بهبهانی به تبعیت از مادر و پدران خود دستی در شعر و ادبیات و کارهای اجتماعی داشتند و سیمین بهبهانی بسیار دقیق از نحوۀ ملاقات خود با پروین میگوید و حداقل دو نکته از این نوشته استفاده میشود: اول تمایل پروین به ملاقات با دوستان، همگنان و همفکرانش و دوم تشویق کسانی که دوستدار شعر و ادبیات بودند و اگر آن شاعر از همجنسان او بود، حتی اگر مثل سیمین بهبهانی 13 ـ 14 ساله بود، نزد او بسیار والاتر و ارزشمندتر بودند. در این بخش به ارتباط پروین با فخری ارغون و کانون بانوان پرداخته شده است.
در بخش بعدی به موضوع پروین، زن و حجاب پرداخته شده است. در این بخش آمده است: نگاه پروین به جامعۀ زنان آن روزگار، نگاهی بعضاً متفاوت ار بسیاری کسانی است که برای زنان به گونهای با قلم خود همراهی میکردند. از مرحوم دهخدا گرفته همچون «اسیر الجوال» و «تا نیمی از طایفه محبوس جوالند» و «کفن سیاه» عشقی و قلم بیپروای ایرج میرزا و در نقطۀ مقابل برخی نشریات کاملاً زنانه که مشی خود را چنین اعلام میداشتند: «روزنامهای است اخلاقی، علم خانهداری، بچهداری، شوهرداری. مفید به حال دختران و نسوان و به کلی از پلتیک و سیاست مملکتی سخن نمیراند».
بخش بعدی دربارۀ پروین و پهلویها است. در این بخش دربارۀ ارتباط پروین و پهلویها سخنانی آورده شده است.
بخش بعدی «پروین و دیار باقی» است. در این بخش پیرامون مرگ پروین سخن رانده شده است. در این بخش آمده است: بیماری پروین از همان ابتدا حصبه تشخیص داده شد و هیچ سرّ و ابهامی در کار نبود. در چمد روزۀ بیماری پروین مانند همیشه آرام و متین و موقر بود. با آنکه در تب مداوم حصبه میسوخت، کمترین ترس و اضطراب یا بیصبری یا سوز و گداز از خود نشان نداد. هرگز و هرگز از درد ننالید و هیچگاه گریه نکرد. جز در چند ساعت آخر عمر دچار اغما و بیهوشی نشدو مطلقاً هذیان نگفت.... فقط در آخرین روز که وخامت حالش آشکار شد، از دایی خود که هر روز بر بالین او حضور مییافت، از برای خود درخواست دعا کرد و نیز از درگاه خداوند برای مادر تیرهبختش طلب صبر و استقامت نمود. از این لحظه به بعد، بیهوشی قبل از مرگ او را فراگرفت تا نیمه شب جمعه 15 فروردین 1320 در آغوش مادر جان به جانآفرین تسلیم کرد.
بخش بعد دربارۀ عبدالله احمدیه است. عبدالله احمدیه پزشک بود و ابوالفتح اعتصامی ادعا میکند با وجود استغاثۀ مادر پروین از آمدن بر سر بالین پروین امتناع نمودند و در به روی فرستادۀ وی بستند. این بخش به این موضوع اختصاص یافته است. همچنین در این بخش گفتگویی پیرامون این موضوع با دختران دکتر احمدیه (آذر و منیژه) صورت گرفته است.
بخش بعدی «پروین و دیگران» است. در این بخش از موافقان پروین سخن گفته شده است. نویسنده سرآمد تمجیدکنندگان پروین را محمدتقی بهار و دهخدا میداند که با شجاعتی بینظیر در روزگاری که زنان از حق و حقوق اجتماعی چندانی برخوردار نبودند، وی را ستودهاند.
بخش بعدی دربارۀ مخالفان پروین اعتصامی است که سرآمد آنها فضل الله گرکانی است. وی کتابی سراسر تهمت نسبت به پروین نوشت و با مطالعۀ کتاب او نمیتوان دریافت این دشمنی کور و انکار آفتاب وجود پروین علت و سببش چیست؟ وی معتقد است آنچه از اشعار به نام پروین چاپ شده، از وی نیست و از سرودههای دهخدا است که این سخنان در زمان حضور وی نقض شد.
بخش انتهایی کتاب «پروین و ...» است. در این بخش ابتدا ویژگیهایی از پروین گفته شده و دو غزل که در چاپ اول دیوان به چاپ نرسیده، آورده شده است و در پایان به هنر دیگری از پروین پرداخته شده که نقاشیهای پروین است.
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار
پدر: یوسف اعتصامی (1258ـ 1316 شمسی)
مادر: اخترالملوک فتوحی تبریزی (1263ـ1352 شمسی)
برادران: ابراهیم، ابوالقاسم، ابوالفتح، نصرالله و سعید اعتصامی
گفتوگو با آقای حسین شاهمرادی مقدم
پروین اعتصامی
پروین و ازدواج
سرور مهکامه محصص
نامههای پروین به سرور مهکامه
پروین و اشتغال در کتابخانۀ دانشسرای عالی
پروین، کانون بانوان و فخری ارغون
پروین، زن و حجاب
پروین و پهلویها
پروین و دیار باقی
عبدالله احمدیه کیست؟
پروین و دیگران
پروین و مخالفان
پروین و ....
پربازدید ها بیشتر ...
مطالعات ادبی هرمنوتیک متنشناختی
مهیار علویمقدمتأویل و رویکرد هرمنوتیکی، باعث افزایش بهرهگیری هر چه بیشتر خواننده از ارزشهای شناختهنشدۀ متن میش
پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون
مجید مصطفوینیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفقترین و محبوبترین نمایشنامهنویسان جهان و یکی از بهت
منابع مشابه بیشتر ...
مروارید ادب ایران
سمانه سنگچولیشهابالدین عبدالله مروارید ملقب به بیانی کرمانی، تنها شاعری است که در قرن نهم هجری به سرودن رباعی شه
السیرة الفلسفیة و پارهایی از دو اثر دیگر (به همراه مدخل ابوبکر رازی از دانشنامه فلسفۀ استنفورد به قلم پیتر آدامسون)
ابوبکر محمد بن زکریای رازیترجمۀ «السیرة الفلسفیة» نخستین بار در سال 1315 منتشر شد و پس از آن تا کنون چند نوبت انتشار یافته است
نظری یافت نشد.