زاویۀ دید در داستان
خلاصه
این کتاب با وجود آنکه به خواننده شناختی نسبی از شیوههای نقل داستان میدهد، لذت خواندن داستانهای متنوع و گوناگون را نیز همراهش میآورد.معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را در بالای صفحه ببینید.
زاویۀ دید، نظرگاه، دیدگاه یا کانون روایت، نمایشدهندۀ شیوهای است که نویسنده به یاری آن حال و هوا، وضعیت و موقعیتهای شخصیتها، گفتگوها، حادثهها و عناصر دیگری که داستان به وجود میآورد را به خواننده ارائه میدهد و در واقع رابطۀ نویسنده با داستان را به نمایش میگذارد.
هر چه از ارزش و اهمیت زاویۀ دید در داستاننویسی امروز گفته شود، کم است؛ زاویۀ دید بر داوری خوانندهها تأثیر میگذارد و احساس آنها را نسبت به شخصیتها و اعمال آنها بر میانگیزد. افزون بر این زاویۀ دید بر عناصر داستان، چون صدا (لحن و کلام) و شخصیتها و درونمایه اثر میگذارد. در واقع پایۀ زاویۀ دید بر اساس درونمایه بنا میشود؛ البته بسته به آن است که خواننده از داستان چه انتظاری دارد.
زاویۀ دید مثل میکروسکوپ یا تلسکوپ نادیدهها را آشکار میکند و چیزهایی را که از طریق چشم غیرمسلح دیده نمیشود، پیش چشم میگذارد و در ضمن خلاقیت نویسنده را برمیانگیزد.
زاویۀ دید اگر بر طبق موازینش عمل شود، با چنین مواردی سروکار دارد: چه کسی داستان را روایت میکند، راوی یا شخصیتی در داستان؟ چه کسی حادثهها را پیش میبرد؟ افکار چه کسی خواننده را به دنبال خود میکشد؟ حادثههای داستان از چه فاصلهای به نمایش گذاشته میشود؟
برای دستیابی به این موازین راههای بسیاری وجود دارد و انتخاب زاویۀ دیدهای گوناگون و متنوع را میطلبد و همین موضوع، مبحث زاویۀ دید را به نسبت پیچیده میکند و شناخت انواع زاویۀ دید و ضرورت نحوۀ بهکارگیری آنها را پیش میآورد. نویسنده برای اینکه به اثرش غنا و ماندگاری بدهد، ناگزیر از پیگیری و شناخت این مباحث است.
زاویه دید محدودیتهایی دارد که آن را همیشه نمیتوان به کار گرفت، از جملۀ انها این است که شخصیت داستان فقط میتواند از احساسات و افکار خود صحبت کند و از تشریح عقاید و عواطف شخصیتهای دیگر عاجز اتس. در ضمن فقط میتواند از درون خویش به بیرون نگاه کند و ممکن نیست احساس شخصیتهای دیگر را نسبت به خودش بداند. دیگر اینکه شخصیتپردازی راوی داستان با اشکال صورت میگیرد؛ یعنی راوی نمیتواند از خصوصیات مثبتش حرف بزند؛ مثلا بگوید من چه شخص مهمی هستم و همچنین ممکن است اکراه داشته باشد از خودش حرف بزند و حالت انفعالی و غیرفعالی پیدا کند.
گذشته از این ممکن است داستان، به خاطره و گزارش و قصه بزند. در قصهها به امور کلی میپردازند و به جزئیات توجیهی و خصوصیتهای روانشناختی فردی توجهی ندارند؛ یعنی ویژگیهایی که خطی میان قصههای سنتی (اسطورهها، حکایتهای اخلاقی، افسانههای تمثیلی و ...) و داستانهای کوتاه و بلند و رمانها میکشد و آنها را از هم جدا و متمایز میکند.
با این حال مبالغه نیست اگر بگوییم هر داستان زاویۀ دید خود را میطلبد. شناخت بیشتر انواع زاویۀ دید به نویسنده امکان میدهد از خلاقیت خود بیشتر بهره بگیرد و به نیازهای خواننده نیز بهتر جواب بدهد.
از اینرو برای اینکه خصوصیت انواع و طیفهای گوناگون هر زاویۀ دید آشکار شود، نمونههای متفاوتی از هر مبحث ارائه شده است و این نمونهها گاهی به سه ـ چهار داستاننویس غربی و ایرانی بالغ میشود. کتاب نیز در راستای همین هدف تنظیم شده است. در ضمن از میان ترجمههایی که مترجمان مختلف از داستان واحدی کردهاند، داستانی برگزیده شده که از نظر صحت و درستی ترجمه بیشتر مقبول نویسنده بودهاند. سه داستان «اتاق نشیمن من»، «تنها آنکه نشسته طرف راست» و «شبحی در باغ گل سرخ» اولین بار است که به فارسی برگردانده میشود.
فهرست مطالب کتاب بدین قرار است:
یادداشت
زاویه دید در داستان (اول شخص، دوم شخص، سوم شخص)
روایت ذهنی
روایت نامهای
روایت یادداشتگونه
روایت خودرندگینامهای
روایت خاطرهگونه
تکگویی درونی
خودگویی
تکگویی نمایشی
زاویه دید دانای کل
زاویه دید دانای کل محدود به ذهن یک نفر
زاویه دید دانای کل محدود به ذهن دو نفر
زاویه دید دانای کل محدود به ذهن سه نفر
زاویه دید نمایشی
زاویه دید دانای کل بدون شخصیت مرکزی
زاویه دید دوم شخص
زاویه دیدهای نادر
زاویه دیدهای ترکیبی
پربازدید ها بیشتر ...
ایران در آینۀ شعر روس
میخاییل سینلنیکوفاین کتاب برگرفته از کتاب «ایران و درونمایههای ایرانی در شعر شاعران روس» اثر میخاییل سینلنیکوف شاعر
گزارشهایی دربارۀ مختصر عملیاتی در جنوب ایران: رویارویی نظامی بریتانیا و ایل قشقایی در بهار و تابستان 1918 م/ 1336 هـ.ق
سر پرسی سایکس، کلنل ای.اف. اورتون و دیگرانآنچه در این کتاب آمده، مجموعهای از گزارشهای فرماندهان بریتانیایی رشتهعملیاتی است که در بهار و تاب
دیگر آثار نویسنده بیشتر ...
رکنهای معنایی و ساختاری داستان و جستارهای دیگر با شاهدهای داستانی
جمال میرصادقینویسنده در این کتاب به مباحثی دربارۀ داستان کوتاه و داستاننویسی پرداخته و در ادامۀ هر مبحث شاهد مث
داستانهای نوین: جستارهایی در قلمرو ادبیات با شاهدهای داستانی
جمال میرصادقینویسنده در این کتاب سبکها و مکاتب و جریانهای گوناگون ادبی را بررسی کرده و برای هرکدام شاهدی داستان
نظری یافت نشد.