۱۹۷۲
۴۴۴
مثنوی معنوی

مثنوی معنوی

پدیدآور: جلال الدین بلخی مصحح: مهدی کمپانی زارع ناشر: نگاه معاصرتاریخ چاپ: ۱۳۹۲مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۱۰۰۰شابک: 8ـ18ـ5747ـ600ـ978 تعداد صفحات: ۱۵۱۲

خلاصه

این کتاب تصحیح جدیدی است از مثنوی و معنوی بر اساس نسخه‌های 687 ق، 677 ق و 706 قمری از نیکلسون.

معرفی کتاب

برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را در بالای صفحه ببینید.

 

مولانا جلال الدین محمد بلخی در ششم ربیع الاول سال 604 قمری در بلخ که یکی از شهرهای خراسان بزرگ بود، متولد شد. مادر وی مؤمنه خاتون از خاندان فقیهان و سادات سرخس بود که در خانه به بی‌بی علوی شهرت داشت. پدر وی بهاء ولد مشهور به سلطان العلما بود. پدر مولانا اولین راهنمای علمی و معنوی وی بود و او هم از سخنان پدر و هم از شیوۀ سخن‌گویی وی تأثیر پذیرفت.

حکایت شوق مولانا به دیدار مردی که او را بدو بنماید و از او بستاند، هر چند نادر است؛ اما غریب نیست از آنکه جویندۀ مشتاق است و تا دیدن مطلوب دست از طلب ندارد. اما حکایت مطلوب جوینده از شگفتی‌هایی است که در مواجهه با این دو آشکارا دیده می‌شود. سخنان شمس در باب میلش به این ولی الهی به راستی از غرایبی است که کمتر گفته و شنیده شده است. همه از شوق و شیدایی مولانا به شمس گفته‌اند؛ اما شمس پیش از وی جویای مولاناست: «به حضرت حق تضرع می‌کردم که مرا با اولیای خود اختلاط ده و هم‌صحبت کن. به خواب دیدم که مرا گفتند که تو را با یک ولی هم‌صحبت کنیم. گفتم کجاست آن ولی؟ شب دیگر دیدم که گفتند در روم است. چون بعد چندین مدت بدیدم گفتند که وقت نیست هنوز. الامور مرهونة باوقاتها».

یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد مولانا در حیات معنوی‌اش آن است که هیچ‌گاه در نقطه‌ای متوقف نمی‌شد و همواره در حرکت و جنبش به سوی مقصدی بالاتر راه می‌پیمود. مولانا در زمانی که شمس را ندیده بود، جویای وی بود و تا بود کمال ادب و استفاده را رعایت نمود. حتی چنان‌که مقتضی بود، در فراق وی بیتابی بسیار می‌کرد و حتی برای دیدار وی راه بسیاری را تا شام پیمود و تا پایان عمر نیز خاطرۀ شمس را فراموش نکرد.

در حکایات زندگی مولانا آمده است: «چون حلبی حسام الدین، میل اصحاب را به الهی‌نامۀ حکیم سنایی و منطق الطیر فریدالدین عطار و مصیبت‌نامۀ وی دریافت، از خدمت مولانا درخواست که اسرار غزلیات بسیار شد. اگر چنانچه به طرز الهی‌نامۀ سنایی یا منطق الطیر عطار کتابی منظوم گردد تا دوستان را یادگاری بود، غایت عنایت باشد. حضرت مولانا فی الحال از سر دستار خود کاغذی به دست چلبی حسام الدین داد. در آن هژده بیت از اول مثنوی نوشته .... بعد از آن مولانا فرمود که پیش از آنکه از ضمیر شما این داعیه سر بزند، از عالم غیب در دلم این القا کرده بود که این نوع کتابی نظم کرده شود».

آغاز مثنوی در سال 658 قمری بود و پس از آنکه دفتر اول به پایان رسید، از سال 660 قمری تا سال 662 قمری دو سال وقفه در سرودن مثنوی واقع شد که در این فاصله هم حسام الدین داغدار همسرش بود و هم مولانا داغدار فرزندش علاءالدین محمد. از سال 662 تا سال‌های پایانی حیات مولانا، در مجالسی که عموماً برخی از مریدان و عامۀ مردم شرکت داشتند، مولانا بالبداهه اشعار مثنوی را بیان می‌کرد و حسام الدین چلبی نیز آن را می‌نوشت.

دربارۀ این تصحیح:

کتابخانه‌های معتبر دنیا پر است از نسخه‌هایی از مثنوی معنوی که از قرن هفتم به بعد نگاشته شده است. کتابی چون مثنوی همواره در کانون توجه بوده و چنین کثرتی در حیطۀ نسخ خطی آن امری غریب نیست. از زمانی که مثنوی به صورت چاپی در دسترس قرار گرفت، یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های اهل فن این بود که نسخه یا نسخ قابل اعتمادی را از این خیل عظیم به عنوان منبع اصلی تصحیح انتقادی مثنوی قرار دهند. یکی از نخستین کسانی که پیشرو چنین راهی شد و کوشید تا تصحیحی انتقادی از این اثر ارائه دهد، رینولد الین نیکلسون (1868 ـ 1945) است. زمانی که وی به فکر چنین کاری افتاد، چاپ‌های متعددی از مثنوی در دسترس بود که به دلیل بناشدن بر نسخ متأخر قابل اعتنا نبود. نسخه‌هایی که وی به دست آورد، همه متعلق به قرن هشتم به بعد بودند و آرزوی وی برای داشتن نسخه‌ای از قرن هفتم جامۀ عمل نپوشید تا اینکه پس از چاپ دفتر اول و دوم از طریق برخی محققان از جمله هلموت ریتر به وجود نسخی از قرن هفتم پی برد. وی از میان این نسخه‌ها بیش از همه به نسخۀ 677 قمری در قونیه متوجه شد و مابقی کار خود را نیز بر اساس این نسخه سامان داد. البته وی به این نسخه اعتماد کامل ننمود و برخی از ضبط ابیات را بر اساس دیگر نسخ و به ویژه نسخۀ 706 قمری تصحیح کرد. اما نسخۀ 677 به راستی کهن‌ترین نسخۀ مثنوی بود که به تأیید دو تن از معتمدان مولانا، حسام الدین چلبی و سلطان ولد رسیده بود. آنچه معلوم است این متن دقیقاً از روی دست‌نوشته‌های حسام الدین نسخه‌برداری شده و در حاشیۀ آن برخی کلمات یا ابیات تغییرات جزئی یا کلی یافته‌اند که با توجه به نظارت دو معتمد نامبرده بر آن بدون شک از تصحیحات مولانا است. در دو دهۀ اخیر نسخۀ 677 در کانون مولانا پژوهان قرار گرفته و این عمدتاً به دلیل چاپ‌های عکسی‌ای است که از این نسخه در ایران و ترکیه تهیه شده است. مشهورترین تصحیحی که از این نسخه صورت گرفته، متعلق به عبدالکریم سروش است که در سال 1375 به چاپ رسیده است. هر چند ایشان در تصحیح خود به برخی موارد اختلافی این نسخه و چاپ نیکلسون در حاشیه اشاره می‌کنند، در حقیقت از هیچ نسخه‌ای جز نسخۀ پیش‌گفته استفاده نکرده‌اند. مبنا قراردادن این نسخه به تنهایی برای تصحیح بیانگر اوج اعتماد وی به این نسخه است و معلوم می‌شود در درستی این نسخه تردیدی نداشته است. اما در مقدمۀ خود بر این تصحیح، بر این مطلب مشهور میان اهل تحقیق که مثنوی از ناحیۀ مولانا بازخوانی و تصحیح می‌‌شده، اشکال کرده و آن را با خصلت طبیعی بودن آن در تعارض می‌بیند: «تصحیح مثنوی به دست مولانا خصلت طبیعی بودن را از آن می‌ستاند و این امری است که نشانی از آن در مثنوی به چشم نمی‌رسد».

اگر به راستی مولانا هیچ تصحیحی در مثنوی ننموده، این حواشی در نسخۀ 677 از آن کیست؟ به ویژه اینکه در بیشینۀ موارد آنچه در حاشیه آمده سخته و پخته‌تر و مولوی‌وارتر است و انتساب آن به نسخه‌برداری که تحت نظارت معتمدین مولانا کار می‌کرده، بعید و غریب می‌نماید. انتساب این تصحیحات به معتمدین مولانا نیز به دلیل سعی وافر ایشان در انتقال صحیح میراث مولانا از احتمال پیشین بعیدتر است. اگر نپذیریم که در حواشی نسخه‌ای به این قدمت، تصحیحات مولانا آمده است، در واقع اعتبار نسخه‌ای که معتمد دانسته‌ایم را زیر سؤال برده‌ایم و این تناقضی است آشکار. از سوی دیگر غور در زندگی مولانا نشان می‌دهد که نزدیک‌ترین منابع به عصر مولانا چنین تصحیحاتی را از ناحیۀ وی تأیید می‌کنند.

نسخۀ 677 هرچند نسخۀ مهمی است؛ اما از خطا ایمن نبوده و موارد متعددی را می‌توان در این نسخه دید که خطاهایی رخ نموده است. البته ممکن است مصحح ادعا کند این نسخه در رونویسی از متن مثنوی نوشته شده توسط حسام الدین، منحصربه‌فرد و بی‌بدیل است، قرار دادن نسخه‌ای که ارزش کمتری از آن دارد و متأخرتر است و احیاناً از روی همین نسخه رونویسی شده، برای تصحیح اغلاطش وجهی ندارد. اما بنا بر اطلاع مصحح این کتاب کم نبوده‌اند کسانی که چون نسخه‌بردار نسخۀ 677، محمد بن عبدالله قونوی مدعی شده‌اند نسخۀ خود را از روی نسخۀ اصل حسام الدین نوشته‌اند. برای مثال نسخه‌ای دیگر در موزۀ قونیه موجود است که ده سال پس از این نسخه نگاشته شده و آن نیز از حیث موثق‌بودن متن قابل توجه است. این نسخه توسط حسن بن حسین بن مولوی در روز پنجشنبه چهارم شوال 687 استنساخ شده و پس از نسخۀ 677 از کهن‌ترین نسخ است و نسخه‌بردار آن نیز مدعی است آن را از روی نسخۀ تصحیح‌شده توسط مولانا نوشته است.

نگارنده با توجه به این مشکلات کوشیده با استفاده از نسخۀ 687، برخی از اشکالات نسخۀ 677 را رفع کند. البته از نسخۀ 706 که نیکلسون در تصحیح دفتر اول و دوم از آن بهره برده و تا پیش از پیداشدن نسخۀ 677، نسخۀ اساس وی بوده نیز غفلت نشده و در برخی موارد با آن نیز مقایسه شده است.

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

زنان ترانه: بررسی حضور زن در ترانه‌ها و اشعار عامیانۀ ایران

زنان ترانه: بررسی حضور زن در ترانه‌ها و اشعار عامیانۀ ایران

بنفشه حجازی

نویسنده در این کتاب به بررسی جایگاه زن در ترانه‌ها و اشعار و عامیانۀ مردم ایران‌زمین پرداخته است. نو

مبانی مطالعات سینمایی و نقد فیلم: با بررسی و تحلیل نمونه‌هایی از فیلم‌های مهم تاریخ سینما از آغاز تا امروز

مبانی مطالعات سینمایی و نقد فیلم: با بررسی و تحلیل نمونه‌هایی از فیلم‌های مهم تاریخ سینما از آغاز تا امروز

وارن باکلند

در این کتاب دربارۀ شیوه‌های گوناگون تدوین و فیلم‌برداری، شگردهای متفاوت داستان‌گویی، شیوۀ مطالعه و ب

منابع مشابه بیشتر ...

زندگی‌نامۀ هانا آرنت

زندگی‌نامۀ هانا آرنت

سامانتا رز هیل

این کتاب حاصل جستجو در میان هزاران سند شخصی، دفترچۀ خاطرات، نامه‌ها، اشعار و میراث مکتوبی است که از

فرهاد دفتری و مطالعات اسماعیلیه

فرهاد دفتری و مطالعات اسماعیلیه

فریبا عباس‌پور

در این کتاب کوشیده شده است روش‌شناسی عام و خاص فرهاد دفتری در مطالعات اسماعیلیه بررسی و تحقیق شود. م