آیینۀ سکندری: تاریخ ایران از زمان ماقبل تاریخ تا رحلت حضرت ختمیمرتبت
خلاصه
کرمانی در این کتاب با گسست از وقایعنگاری مورخان پیش از خود، توانست با بهکارگیری روشهای نوین تاریخنویسی که مبتنی بر منابع و اسناد و…است، شعر و قصهسرایی را از متون تاریخی خارج و به جای آن، از اسلوب عقلانی و تحلیل حوادث تاریخی بهره گیرد.معرفی کتاب
دانش آگاهی از علل و عوامل تحولات تاریخی در گذر زمان، از ارمغانهای آشنایی با ایرانیان با دانایی مدرنیته بهشمار میرود؛ تبیین عقلانی حوادث تاریخی و تشریح علل رویدادها، به شکلی منسجم و روشمند، در کنار دیگر آموختههای منورالفکران ایران عصر بیداری، در گسست در وقایعنگاری سنتی و در چهرۀ دانایی خردمندانه به سیر تاریخ، دستآوردی است که با میرزاآقاخان (عبدالحسین بردسیری) کرمانی، به فرهنگ ایرانی ارزانی شد و اولین متن تاریخنویسی مدرن را در کتاب آیینۀ سکندری به سال 1307 قمری به ثبت رسانید؛ میدانیم که روش انتقاد تاریخی را میرزا فتحعلی آخوندزاده در شرحی بر روضةالصفای ناصری به سال 1279 قمری در مکالمهای فرضی با مؤلف آن نوشته است؛ اما با این حال، تعلق تاریخی را نخستین بار میرزاآقاخان کرمانی در زبان فارسی به ادبیات و فرهنگ ایرانزمین آورد و در گسترش آن جدیت داشت، که تحولی بنیادین در فن تاریخنگاری است؛ کرمانی در تکمیل آیین سخنوری که عهدهدار تأمل و تحقق روشمند در تاریخ ادبیات ایران است، آیینۀ سکندری تبیین و تشریح تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران بیان میکند. به تعبیر نویسنده "تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا". کرمانی نگارش آیینۀ سکندری را که بخش اول از سهگانۀ تاریخ است، در سال 1307 قمری شروع کرده و به استناد حوادث و افراد آن دوران به آنها اشاره میکند، اتمام آیینۀ سکندری به سال 1309 قمری است.
میرزا عبدالحسین، معروف به میرزا آقاخان کرمانی، از پیشگامان اندیشۀ آزادیخواهی در جنبش مشروطۀ ایران بود. میرزاآقاخان را بنیانگذار ناسیونالیسم نوین ایرانی میدانند. او فرزند میرزا عبدالرحیم مشیزی، از خانهای بردسیر کرمان و مادرش نوۀ مظفرعلیشاه کرمانی بود. میرزاآقاخان در سال 1270 هجری قمری (1232 هـ.خ) در قلعۀ مشیز از بلوکات بردسیر زاده شد. او خواندن و نوشتن را در بردسیر آموخت و برای ادامۀ تحصیلات راهی کرمان شد و در آنجا فقه و اصول و حدیث و روایت، تاریخ ملل و نحل، ریاضیات، طب، نجوم، منطق، حکمت و عرفان آموخت. معروفترین استاد وی در این دوران، ملامحمدجعفر کرمانی ملقب به شیخالعلما بود. به دلیل همنشینی میرزاآقاخان با شیخ جعفر و شیخ احمد روحی فرزند شیخ جعفر، وی با اندیشههای شیخ احمد احسائی آشنایی و تمایلاتی نسبت به شیخیه پیدا کرد.
عبدالحسین کرمانی در 1302 هجری قمری (1263هـ.خ) به همراه شیخ احمد روحی از کرمان به اصفهان رفت و بعد در اوایل سال 1303 هجری قمری (1264هـ.خ) به تهران میرود. چندی در تهران به تدریس قرآن مشغول و و با حاجی میرزایحیی دولت آبادی مصاحبت داشت. میرزاآقاخان که به دلیل توطئۀ مادر و برادر از کرمان فراری شده بود، در تهران نیز نتوانست بماند و سپس از آنجا با شیخ احمد به حاکم رشت مؤیدالدوله پناه بردند، اما به دلیل دسیسهچینی حاکم کرمان، ناصرالدوله، مجبور به ترک رشت و عزیمت به استانبول شدند. میرزاآقاخان در سفری به دمشق کتاب رضوان را نگارش کرد و به رسم آن روزگار، دیباچۀ آن را به سلطان عبدالحمید پادشاه عثمانی تقدیم کرد.
فقر شدید در این دوران میرزا را مجبور به نامهنگاری به میرزا ملکمخان میکند و از او تقاضای کمک میکند. ملکم در آن دوران در لندن، روزنامۀ قانون را منتشر میکرد و بالنسبه شخص پرنفوذی بهشمار میرفت؛ ولی وی با زیرکی، مدت مدیدی میرزاآقاخان را در استانبول مشغول میدارد، بدون آنکه کمکی به وی نماید. در سال 1310 (1271هـ.خ) زمانی که مکاتبات میرزا و ملکم ادامه داشت، سیدجمالالدین اسدآبادی، به دعوت سلطان عثمانی به استانبول میآید. تز اتحاد اسلامی سیدجمال مورد استقبال بسیاری از ایرانیان در تبعید از جمله میرزاخان و شیخ احمد روحی قرار میگیرد و همکاری این دو و حاجی میرزا حسنخان خبیرالملک در انجمن شیعیان با سیدجمال آغاز میگردد. مرامنامۀ این انجمن مبتنی بر اتحاد جهان اسلام و بازگشت به احکام صدر اسلام بود. در این دوران شیفتگی به سید در تمامی احوالات میرزا آقاخان مشهود بود.
با کشتهشدن ناصرالدین شاه دولت عثمانی، شیخ احمد روحی، خبیرالملک و میرزاآقاخان را که در طرابوزان زندانی کرده بود، به ایران تحویل داد. در سال 1314 هجری قمری محمدعلی میرزا ولیعهد آنان را به اتهام بابیبودن در باغ شمال تبریز سر برید و سرها را پر از آرد کرده به تهران فرستادند.
آیینۀ سکندری کتابی تاریخی به نوشتۀ میرزا عبدالحسین خان معروف به آقاخان کرمانی است. این کتاب در پی یک دوره تاریخنویسی درباری، از کتب تاریخی در خور توجه در سدۀ اخیر به شمار میرود. میرزا آقاخان نوشتن این کتاب را ظاهراً پس از 1307 قمری تا احتمالاً 1309 قمری آغاز کرده، اما چاپ آن چنانکه در صفحۀ نخست کتاب آمده، پس از مرگ وی یعنی در اواخر عهد مظفرالدین شاه قاجار آغاز شده است. چاپ کتاب به همت میرزا محمودخان علاءالملک انجام شد و او همان کسی است که در سمت سفارت ایران در عثمانی، در وادارکردن حکومت این کشور به تسلیمکردن میرزاآقاخان و دو یارش به دولت ایران تلاش بسیاری کرد. اولین مصحح کتاب میرزا جهانگیرخان شیرازی (صوراسرافیل) است که در جمادی الاول 1326 به دست مأمورن محمدعلی شاه در باغ شاه اعدام شد.
آقاخان کرمانی در آیینۀ سکندری تاریخ ایران را به چهار عصر عمومی دورهبندی میکند: 1. عصر خرافات و اساطین شامل احوال آبادیان و پهلوانان به شیوۀ داستان و افسانه؛ 2. عصر تاریکی یعنی اوقات مشکوکه، مانند عصر آجامیان و پیشدادیان؛ 3. عصر شفقآمیز، یعنی اوقات مظنون مانند احوال کیانیان و اشکانیان؛ 4. عصر منورات، یعنی اوقات معلوم به نحو اولی.
به گفتۀ نویسنده مجموعۀ سه جلد این کتاب مشتمل است بر یک دیباچه و دوازده گفتار و خاتمه و قصد مؤلف بر آن بود که رویدادهای تاریخ ایران را از دورانهای اساطیری تا عصر قاجار به رشتۀ تحریر درآورد؛ اما وی در عمر کوتاه خود مجال به پایانبردن این کار را نیافت. متن حاضر در این کتاب تنها تا زمان انقراض سلسلۀ ساسانی و ظهور اسلام را دربر میگیرد. میرزا آقاخان در تألیف خود بر اساس مدارک تاریخی سخن گفته و از چهار گونۀ اسناد به عنوان منشأ تاریخ ایران بهره گرفته است: 1. آثار عتیقه و پارشمنهایی که از نقش و نگار عمارات قدیم و حفریات کشف شده، مانند آثار پرسپلیس، شوش، همدان، بابل و نینوا و جز آن؛ 2. افسانههایی که از قدیم زبانزد عوام و دهاقین و اهل رساتیق بوده و داستانسرایان پدر بر پدر شنوده و سرودهاند؛ 3. تواریخ یونانیان و کلدانیان و مغاربه که در قدیم الایام نوشتهاند، مانند تاریخ هرودت یونانی و فیروز (بروسس) کلدانی و گزنفن و کتزیاس؛ 4. الفاظ قدیم و اصطلاحات موجود در داستانهای مشهور که تغییر صورت دادهاند، اما پس از بررسی و پژوهش، از میان آنها معارفی چند بیرون میآید که ذهن را به پارهای رویدادهای تاریخی رهنمون میگردد.
میرزا آقاخان کرمانی در تحلیل خود از تاریخ کهن ایرانزمین، از دانشهای باستانشناسی، زبانشناسی، انسانشناسی فرهنگی و اجتماعی در حد امکانات آن زمان سود جسته و نوشتههای گذشتگان، اعم از مورخان یونانی و اسلامی را بررسی کرده و در پژوهشهای خود از آثار خاورشناسان و تاریخشناسان مغربزمین مانند ریچاردسون، گیبون، مونتسیکو و سرجان ملکم نیز نام برده است.
فهرست مطالب کتاب بدین ترتیب است:
پیشگفتار
گفتار نخستین: ذکر احوال آبادیان و پیشدادیان و ایام فترت و عصر پهلوانی
گفتار دومین: ذکر احوال طبقۀ سلاطین کیان در مدی و پارس
گفتار سومین: در احوال ماکدونیا و فتوحات اسکندر کبیر و سلطنت سلفکیان و اشکانیان
گفتار چهارمین: در احوال طبقۀ ساسانیان و انقراض ایشان در آخر به واسطۀ استیلای عرب
گفتار پنجمین: در احوال پیمبر ختمیمآب (ص) و خلفای آن جناب
پربازدید ها بیشتر ...
گزارشهایی دربارۀ مختصر عملیاتی در جنوب ایران: رویارویی نظامی بریتانیا و ایل قشقایی در بهار و تابستان 1918 م/ 1336 هـ.ق
سر پرسی سایکس، کلنل ای.اف. اورتون و دیگرانآنچه در این کتاب آمده، مجموعهای از گزارشهای فرماندهان بریتانیایی رشتهعملیاتی است که در بهار و تاب
منابع مشابه بیشتر ...
بلاغت تاریخ نگاری در ایران عصر صفوی
حمزه کفاشاین کتاب نخستین گام در قلمرو پژوهشهای مربوط به بلاغت (رتوریک) تاریخنگاری در زبان فارسی است. این کت
تسلیم یا اسلام؟ مروری بر روایتهای مورخان اسلامی از تسخیر قلمرو ساسانی
صالح طباطباییعمده گزارشهای تاریخی پیرامون رویدادهای تسخیر قلمرو ساسانی را تاریخنگاران مسلمانی نوشتهاند که سالی
نظری یافت نشد.