آوایی از ژرفا: گفتوشنودهای محمدرضا ارشاد با دکتر میرجلالالدین کزازی در پدیدارشناسی زبان پارسی
خلاصه
این کتاب دربردارندۀ گفتوشنودهای درازدامان «محمدرضا ارشاد» با «میرجلالالدین کزازی» در پدیدارشناسی زبان پارسی است.معرفی کتاب
فرهنگ ایرانی بیان هر فرهنگی دیگر، میتوان برآمدۀ کوششها، آزمونها و الگوهای منشی، اندیشهای و رفتاری دانست که مردمان این سامان از روزگاران باستان تا به امروز ساخته و پدید آوردهاند. این تاریخ فرهنگی انبارهای از امکانها و دادههایی است که در پیوند با خواستها و نیازهای هر دورۀ تاریخی، ریخت و رخساری همساز با آن دوره به خود گرفته است. آنچه بر این زیستبوم فرهنگی و مردمان آن در راستای تاریخ این سرزمین رفته، در زبان فارسی به گونهای بازتاب یافته است. از این رو سرگذتشزبان فارسی از تاریخ پرفراز و نشیب و پرگسست و پیوست فرهنگ ایرانی بیرون نبوده است. گرچه از دید زبانشناسی تاریخی، فارسی دگرگونی یافتۀ زبان فارسی باستان و نیز پهلوی ساسانی در دورۀ میانه بوده، اما باید به این نکته اشاره داشت که زبان فارسی همچون فرهنگ ایرانی که آمیزهای است از فرهنگهای گوناگون در راستای تاریخ این مرز و بوم، همواره در داد و ستد با دیگر زبانها و گویشهای ایرانی موجود در این سرزمین بوده است. بر این اساس در زبان فارسی، ریختها آوایی، نحوی و واژهشناختی زبانهای گوناگون ایرانی را میتوان یافت.
زبان فارسی تا شکلگیری روزگار نوین ایرانی که نزدیک به دویست سال از آن میگذرد، کمابیش سامانی یکدست و یکسان داشته است؛ اما روزگار نوین فرهنگ ایرانی که از پایههای دوران صفوی آغاز شده و به ویژه در دوران قاجاری شتاب گرفته بود، آزمونی تازه در برابر زبان فارسی نهاد. در روزگار قاجار با شکلگیری دگرگونیهای اجتماعی و سیاسی در جامعۀ ایرانی که اوج آن انقلاب مشروطه بود، قلمروهای تازهای در برابر فرهنگ ایرانی و از آن میان زبان فارسی آشکار شدند. این قلمروهای نوپدید مفهومها و عنصرهای نوینی که برخاسته از اندیشه، علم و فنآوری بودند را به همراه واژگان ویژۀ خود به پهنۀ زبان فارسی کشاندند. درست همگام با ورود مفهومها و اندیشههای علمی و فلسفی مدرن به سپهر جامعۀ ایرانی و زبان فارسی، ساختار اجتماعی و سیاسی جامعۀ ایرانی نیز آرامآرام دگرگونی مییافت. شیرازۀ ساختار دولت ـ ملت بسان سامان نوین سیاسی و اجتماعی در جامعۀ ایرانی جای خود را میگشود. در چنین سامان نوینی بود که انگارۀ ایرانیان از خود بسان یکانهای یک ملت با همۀ دگرگونیهای قومی در ایران به تدریج شکل میگرفت. این مدرنشدن دو سویه داشت: از یکسو فارسی باید در میدان مدرنیته گام برمیداشت و نقش تاریخی هویتساز خود را که پیش از این در زمان سامانیان به دست فردوسی به انجام رسانده بود، اینک در بوتۀ آزمون مدرن بنهد. اما آیا میتوانست از این آزمون سربلند بیرون بیاید؟ آیا زبان فارسی میتوانست در عین برخورداری از بنیانهای فرهنگی کهن خود، حساسیتها و ویژگیهای مدرن را در خود پدید آورد؟ سویۀ دوم این مدرنشدن توانآزمایی زبان فارسی در میدان اندیشهها و مفهومهایی بود که این زبان در تاریخ فرهنگی خود با آنها رویارو نبوده است. فارسی که پیش از این بیشتر زبان سرود و اندیشههای خیالانگیز و رازورزانه بود، میبایست توان بیان دانش، علم و شناخت را در خود میپروراند. علم و دانش مدرن از دانش کهنی که دانشمندانی چون زکریای رازی و دیگران بدان دست یافته بودند، یکسره جدا بود.
شاید برگزاری همایش هزارۀ فردوسی در سال 1313 را بتوان گامی در جهت پالایش زبان فارسی با تأکید بر شیوۀ زبانی فردوسی دانست. نخستین فرهنگستان زبان فارسی در سال 1314 به سرپرستی محمدعلی فروغی بنیان نهاده شد. در دوران پهلوی دوم نیز فرهنگستان آغاز به کار کرد که با رخداد انقلاب اسلامی از فعالیت بازایستاد. اما در کنار این تلاشهای سازمانیافتۀ دولتی و ایدئولوژیک باید از نقش اندیشمندان و پژوهشگرانی چون احمد کسروی و بعدها دکتر محمد مقدم و ذبیح بهروز در گسترش گفتمان سرهگرایی یاد کرد. در میان این سه تن محمد مقدم پایهگذار گروه زبانشناسی دانشگاه تهران بود و آگاهیهای تاریخی و ریشهشناختی خوبی در زبان فارسی داشت. کسروی هم تاریخنگار برجستهای بود که به فارسی سره مینوشت.
در سالهای نزدیک به انقلاب 57 و اندکی پس از آن، گفتمان یا اصلاح زبان فارسی به قلمرو تازهای درآمد. داریوش آشوری با تأثیرپذیری از اندیشههای فلسفی ـ زبانی فردید، نگاهی نوین را به پهنۀ این گفتمان درآورد. او کوشید نگاهی تازه به پرسمانهای کنونی زبان فارسی انداخته و چالشها و زمینههای مدرن شدن آن را به بررسی بگذارد.
پس از انقلاب اسلامی در پهنۀ گفتمان بهکرد یا اصلاح زبانی چهرههای برجسته و تأثیرگذاری پدیدار شدند که از آن میان میتوان به نسل تازهای از زبانشناسان چون ابوالحسن نجفی، محمدرضا باطنی و علی محمد حقشناس و همچنین به استادان و پژوهندگان قلمرو ادبیات فارسی چون خسرو فرشیدورد اشاره داشت که هر یک به نوبۀ خود کوشیدند تا گره از کار فروبستۀ زبان فارسی بگشایند. در میان این همه نام دکتر جلالالدین کزازی پژواکی آشناتر دارد. وی را شاید بتوان برجستهترین چهرۀ گفتمان بهکرد زبانی در حوزۀ زبان فارسی تاریخ همروزگار ما دانست. ژرفا و گستردگی نگاه وی به توش و توان زبان فارسی، چونی و چندی ویژهای به کارش داده که با هیچیک از دیگر شناختهشدگان این پهنه سنجیدنی نیست. گواه این امر نزدیک نود کتاب و بیش از ثدها مقاله و سخنرانی است که ایشان به شیوۀ زبانی خود نگاشته یا بر زبان رانده است. این مجموعه دربردارندۀ انبوهی شگفتآور از واژههای ناب فارسی است که وی در مدت نزدیک چهل سال پژوهش و ژرفکاوی در توانها و امکانهای واژهشناختی، معناشناختی و آواشناختی زبان فارسی از یکسو و زمینههای زیباشناسانه سخن فارسی از دیگرسو آنها را یافته و برنهاده است.
سرهگرایی یا نابگرایی زبانی دکتر کزازی را میتوان همزمان دانشورانه، زیباشناسانه، همدلانه و اندکی بازیگوشانه خواند. پیوند کزازی با زبان فارسی، پیوندی است هستیشناختی. زبان فارسی برای وی خانهای را میماند که پارههای هستی وی به آن بسته بوده و تو گویی آرامش و آسایش خود را از آراستگی، زیبایی، نغزی و دلآویزی این خانه میگیرد.
محمدرضا ارشاد در پیشگفتار مینویسد: از سالها پیش که با کتابهای دکتر کزازی آشنا شدم، به این نکتهها کمابیش پی برده بودم. از این رو پیوسته از خودم میپرسیدم در پشت این شیوۀ زبانی چه فلسفه و فرزانش ویژهای نهفته است؟ چه پیوندی میان این پسند زبانی با پرسمانهای کنونی ایران همروزگار ما هست؟ گرچه خود وی بارها در برابر پرسشهایی از این دست، پاسخهایی داده بود؛ اما هیچیک از این پاسخها مرا خشنود نمیکرد. دریافت و احساسم این بود که انگیزههایی ژرفتر از آنچه بر زبان آورده یا نوشته میشود، سببساز این کار بودهاند. اینگونه بود که طرح این گفتوشنودها ریخته شد.
از آنجایی که هدف از این کار شناخت و آگاهی از چیستی، چرایی و چندی و چونی شیوۀ زبانی دکتر کزازی بوده، رهیافت و شیوهای که در طرح پرسشها در پیش گرفته شده، توصیفی ـ انتقادی بوده است. بیگمان توصیفها پیشگام هرگونه نقد احتمالی بودهاند؛ اما پس از روشنداشت هر موضوعی، هر جا که شایسته بوده، نقدهایی وارد و پاسخهایی فراخور آن داده شده است. این روش (توصیفی ـ انتقادی) سبب شده که پرسشهایی همانند در بافتها و جایگاههای گوناگون این گفتگوها پیوسته به شیوهها و ریختهایی دیگرسان سربرآورند. همچنین نگارنده بر آن بوده که همواره در کانون من ـ دیگری (خواننده) پرسشها را فرا پیش نهد. از سوی دیگر هر نشست در عین پیوند با نشستهای پیش و پس از خود، هویتی جداگانه و خودآیین دارد؛ به گونهای که خواننده میتواند هر یک را جداگانه بخواند و دریابد؛ اما کل کتاب ساختار ی پیوسته دارد. این گسست و پیوست همزمان نشستها را میتوان پیآیند شیوۀ ویژهای دانست که در این گفتگوها به کار بسته شده است. به این معنا که هیچ نشستی نبوه که پرسشهای در پیوند با آن، پیشتر به دکتر کزازی داده شده و او آنگاه با آگاهیهای پیشین به آنها پاسخ داده باشد. این امر به گفتوشنودها ویژگی و سرشتی نابهنگام و در دم بخشیده است. این ویژگی ( در دمی) گفتگوها را دیگرگون و کممانند گردانیده است. نشستهای نخستین از فلسفه و پدیدارشناسی زبان آغاز شده و پس از بررسی پسوند زبان با تاریخ، فرهنگ، اسطوره، حماسه، خودآگاهی و ناخودآگاهی، آنگاه در نشستهای دیگر به زبان فارسی و سیر دگرگونی تاریخی و نیز امکانها و توش و توانهای نهفته و آشکار آن تا امروز پرداخته شده و در پی همۀ اینها، نشستهایی شکل گرفتهاند که در آنها پرسمانهای بنیادینی چون هویت و کیستی ایرانی، فراشد مدرنیته ایرانی، فردیتیابی مدرن ایرانی و ... در پیوند با زبان فارسی به بررسی گذاشته شدهاند. در نشست پایانی زیستنامۀ فرهنگی دکتر کزازی در پیوند با پسند و شیوۀ ویژۀ زبانی وی به بررسی نهاده شده است.
فهرست مطالب کتاب بدین قرار است:
پیشگفتار
گفتاری با خواننده
چیستی زبان
خاستگاه زبان: زبان، ناخودآگاهی و خودآگاهی
ابزار خودآگاهی
خار دیوار رزان
ترازمندی درونی
بنیانهای منش ایرانی
خنیای زبان
در آن سوی "آن"
نابگرایی زبانی
زیستن در زبان
روزگار چارهسازی
فرایند فردیتیابی ایرانی
انگیختن جهان خفته
نوگرایی ایرانی
گذار سرشتین زبان
رستاخیز زبانی
آگاهی ناخرسند
جادوی زبان و شاعرانگی هستی
بر بستر انگیزهها و آماجها
پربازدید ها بیشتر ...
پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون
مجید مصطفوینیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفقترین و محبوبترین نمایشنامهنویسان جهان و یکی از بهت
زبان ملت، هستی ملت
امامعلی رحمانزبان تاجیکستان با استقلال وطن پیوند ناگسستنی دارد؛ یعنی وقتی که وطن آزاد و مستقل بوده است، زبان هم ش
دیگر آثار نویسنده
آوایی از ژرفا؛ گفتوشنود محمدرضا ارشاد با دکتر میرجلالالدین کزازی در پدیدارشناسی زبان فارسی
محمدرضا ارشاداز آنجایی که هدف از این کتاب چیستی، چرایی و چندوچونی شیوۀ زبانی دکتر کزازی بوده، رهیافت و شیوهای که
جهان شایگان؛ پنج دیدار و گفتگو با داریوش شایگان
محمدرضا ارشادگفتگوهایی که در این کتاب آمدهاند، در واقع حاصل سالها همسخنی نگارنده با اندیشههای زندهیاد داریوش
نظری یافت نشد.