۱۷۴۹
۰
بر فراز ابرها: پیوند دوبارۀ پدر و پسر

بر فراز ابرها: پیوند دوبارۀ پدر و پسر

پدیدآور: جاناتان باخ ناشر: افرازتاریخ چاپ: ۱۳۹۳ مترجم: سمینه صالحی مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۱۱۰۰شابک: 6_113_326_600_978 تعداد صفحات: ۴۰۰

خلاصه

این کتاب یک داستان واقعی است دربارۀ اینکه چگونه جستجوی جاناتان برای درک حقیقت، در میان دریایی از حقیقت‌‌های نصفه و نیمه در سن بیست‌ و یک‌ سالگی به او شجاعت برخورد با پریشانی‌‌اش و ملاقات با ریچارد را داد. داستانی است در مورد اینکه چطور جاناتان و ریچارد سرانجام شروع به شناخت یکدیگر کردند.

معرفی کتاب

جاناتان باخ پسر ریچارد باخ نویسنده، پس از معروف‌‌ترین کتاب آموزنده و معنوی پدرش  ـ جاناتان مرغ دریایی ـ نام‌‌گذاری شد. زمانی‌ که ریچارد خانواده را ترک کرد و از همسرش جدا شد و چیزی را که جامعه «خانۀ درهم شکسته» می‌خواند به ‌وجود آورد، جاناتان تنها دو سال داشت. از روزی که به او گفته شد ریچارد نمی‌خواهد یک بابا باشد، جاناتان بهانۀ معقولی برای نفرت از پدرش و تصور او به‌عنوان یک فرد شکست‌‌خورده و عوضی داشت.

بر فراز ابرها یک داستان واقعی است در مورد اینکه چگونه جستجوی جاناتان برای درک حقیقت، در میان دریایی از حقیقت‌‌های نصفه و نیمه در سن بیست‌ و یک‌ سالگی به او شجاعت برخورد با پریشانی‌‌اش و ملاقات با ریچارد را داد. داستانی است در مورد اینکه چطور جاناتان و ریچارد سرانجام شروع به شناخت یکدیگر کردند.

همچنان‌ که جاناتان رابطه‌‌ای دوستانه با پدرش برقرار می‌کرد، دریافت که ریچارد به‌عنوان یک پدر فردی شکست‌‌خورده نیست. او فهمید که عضوی از یک خانۀ درهم‌‌شکسته‌بودن، سرنوشتی محتوم برای نابودی خویشتن نیست. ما می‌توانیم انتخاب کنیم که هرگز چیزی را نفهمیم یا می‌توانیم فرضیاتمان را با بازکردن ذهنمان تغییر دهیم. می‌توانیم در سرزمین امن‌‌مان در میان دیوارهایی که برای حفاظت از خودمان ساخته‌‌ایم، باقی بمانیم یا می‌توانیم آن دیوارها را درهم بشکنیم و با گذشته‌مان کنار بیاییم و به آرامش برسیم و به امید آینده‌ای روشن زندگی کنیم.

نویسنده در پیش‌گفتار کتاب می‌نویسد: این کتاب دربارۀ اتفاقاتی است که پس از ترک خانواده توسط پدرم، ریچارد باخ نویسنده، زمانی که من فقط دو سال داشتم، روی داد. این کتاب دربارۀ کارهایی است که من با ابرهای تغییرناپذیری کردم که برای بیست سال خورشیدم را پوشانده بود. این تمام کاری است که انجام دادم، بعد از آنکه تصمیم گرفتم دیگر بردۀ گرم و سرد شدن و تاریک و روشن شدن زندگی نباشم. بردۀ اندیشیدن به او و احساس ترک شدگی نباشم و پس از آن تصمیم گرفتم که از زندگی‌ام احساس رضایت و خرسندی کنم و به خودم قول دادم که هرگز دوباره به او فکر نکنم؛ اما تنها چیزی که فهمیدم این بود که او همیشه به افکارم نفوذ خواهد کرد. این کار را کردم، برای اینکه از فرزند ریچارد باخ بودن احساس خوبی بکنم. این تمام آن چیزی بود که می‌خواستم.

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

ایل بختیاری در دورۀ قاجار

ایل بختیاری در دورۀ قاجار

آرش خازنی

موضوع این کتاب تأثیر متقابل حکومت و ایل در حاشیۀ ایران در دورۀ قاجار است. بررسی تاریخ اتحادیۀ ایلی ب

قفل‌های دست‌ساز آذربایجان

قفل‌های دست‌ساز آذربایجان

رحمان احمدی ملکی

از بین آثار فلزی، قفل به دلیل دارابودن نوعی رمز عملکرد و درون‌مایۀ رازگون، از اهمیت زیادی در حیطۀ تل

منابع مشابه بیشتر ...

زندگی در روایت: پل آستر در گفتگو با آی.بی. زیگومفلت

زندگی در روایت: پل آستر در گفتگو با آی.بی. زیگومفلت

آی.بی. زیگومفلت

پل آستر از پرخواننده‌ترین نویسندگان معاصر است. او ابتدا در دهۀ هفتاد میلادی به عنوان شاعر پا به عرصۀ

از نوشتن: نامه‌های چارلز بوکوفسکی

از نوشتن: نامه‌های چارلز بوکوفسکی

چارلز بوکوفسکی به کوشش اَبِل دبریتو

در نامه‌های بوکوفسکی بداهه‌گویی هم واضح است. اولین فکر بهترین فکر است و این را تقریباً در کل نامه‌ها