زخم و رؤیا (آنتولوژی شعر دهۀ هفتاد)
خلاصه
مؤلف سعی داشته در این کتاب تحلیل و توضیح دقیقی بر شعر دهۀ هفتاد داشته باشد و این توضیح و تحلیل را همراه با آوردن نمونههایی از شعر دهۀ هفتاد ارائه کرده است.معرفی کتاب
آنتولوژی در زبان انگلیسی به معنای هستیشناسی است. این واژه در اصل مربوط به زبان پزشکی است و در علم پزشکی کاربرد دارد؛ اما جدای از آن طی قرون گذشته، از مفهوم آن برای نشاندادن روند اتفاقات درونی موضوعات استفاده شد؛ در واقع محققان و پژوهشگرانی در حوزههای فکری و علمی گوناگون سعی بر هستیشناسی موضوعات و علوم مختلف کردند؛ مثل هستیشناسی علم، هستیشناسی ادبیات، هستیشناسی فلسفه و ... . در واقع آنتولوژیها سعی در تبیین و تدوین روند تکاملی هر موضوعی دارند و مهمترین ویژگی آنها دورۀ زمانیشان است که زمان و دورۀ مشخصی را دربر میگیرند. در واقع هدف غایی آنتولوژیها تبیین و تدوین فلسفه، هنر، ادبیات و ... یک دورۀ زمانی خاصی (صد سال، هفتادسال، ده سال، سه قرن و ...) است که مؤلف میکوشد تا روند تغییر و تحولات و اتفاقات درونی و بنیادی موضوعی در آن دورۀ خاص را به مخاطب ارائه کند.
آنچه از شعر دهۀ هفتاد از آن نام برده میشود، به یک مفهوم مطیع و محصول یک دورۀ زمانی است؛ دورۀ زمانی که از اوایل این دهه (1371) تا آخر این دهه است و در این بازۀ زمانی با رویکردی تازه در شعر روبرو شدیم. در واقع شاعر این نسل و این دوره با جهانی روبرو شده بود که به شدت در آن چندگانگیهای فرهنگی، فاصلۀ اقتصادی کشورها، تهاجم فرهنگی غرب به شرق، بیماریهای کشنده و لاعلاج و تفکرات فلسفی شکاندیشانه به چشم میخورد؛ به اینها باید ارتباط سریع انسانها از طریق فضای مجازی و .. .را اضافه کرد که در زندگی شاعر این دوره تأثیر بسیاری گذاشته بود؛ شاعری که به واسطۀ روبروشدن با این شرایط و عناصر، جهان درونیاش به لرزه درآمده بود و این لرزهها ناخودآگاه شاعر را به سمت و سوی یک دگردیسی ذهنی ـ روحی سوق میداد.
باید گفت شاعران در آن دوره از کلینگری و نگاه آرمانی دست کشیدند و در شعر و زندگیشان، به جزئینگری روی آوردند؛ آنها درک کرده بودند که هر چه یک کل و اَبَرروایت است، فقط در جزئیات و در خردهحقایق و خردهواقعیات وجود و معنا مییابد و برای رسیدن به یک معنا و کارکرد آن کل، باید به شناخت جزء رسید.
یکی دیگر از فاکتورهای مهم برای بررسی و شناخت شعر دهۀ هفتاد، حضور فضاهای پارادوکسیکال در شعر شاعران این دوره و نوعی طنز زیرپوستی است. شاعر آن دوره که در جهان اطرافش تناقضهای بزرگی را مشاهده میکرد، تاب بیتفاوتی در برابر آن را نداشت. در واقع شاعران دهۀ هفتاد میان «مرزهای چه بوده است؟» و «آنچه هست!» ایستاده بودند و سعی در درک منطقی «چگونه میتوانست باشد» داشتند؛ یعنی آنها سعی داشتند اول در ذهن و بعد در شعرشان پارادوکسهای زندگی بشری را به چالش بکشند و به بازخوانی و بازاندیشی مناسبی از مفاهیم و موضوعات دچار پارادوکس (عشق، صلح، عدالت، دموکراسی، منطق و ...) برسند؛ موضوعات و مفاهیمی که به نظر میرسید در جهان کنونی فقط تبدیل به شعارهای تبلیغاتی و سوژههای فیلمها و داستانها شده و از حقیقت و ذات خود دور شدهاند.
میتوان گفت مهمترین ویژگی شعر دهۀ هفتاد، جنبههای زبانی آن بود؛ زبانی که به سمت شکستن چارچوبها و فرمولهای مرسوم شعری حرکت میکرد و شاعر با آن سعی در رفتاری تازه با کلمات و جهان داشت. زبان شعر این دوره از یک عنصر فقط کاربردی به یک عنصر زنده تبدیل شد؛ به سیستمی پیچیده و درهمتنیده از کلمات که ماهیت و ذات جهان و روابط انسانی را میسازد.
مهمترین مسئله و آسیبی که شعر دهۀ هفتاد با آن روبرو شد، جعل و تعریفها و نامگذاریهای دروغین و سوءاستفادۀ برخی از آدمها از حاصل کار جمع زیادی از شاعران این دوره بود. در اواخر دهۀ هفتاد آدمهایی که چندان به اصالت شعریشان هم اطمینانی بود، سعی کردند از متاع گرانبهای شعر پیش رو دهۀ هفتاد، سودی ببرند و سودایی بپرورند.
در این کتاب نحوۀ چیدمان شاعران و شعرهایشان بر اساس سن آنها انجام شده است و شاعرانی که اشعار آنها آمده بدین ترتیب هستند:
نازنین نظام شهیدی، حافظ موسوی، موسی بندری، مهرداد فلاح، رضا چایچی، سعید صدیق، ابوالفضل پاشا، شهرام شیدایی، بهزاد زرینپور، بهزاد خواجات، علی عبدالرضایی، سینا بهمنش، صمد تیمورلو، رضا قنبری، فریاد شیری، گراناز موسوی، بکتاش آبتین و داریوش مهبودی.
پربازدید ها بیشتر ...
آیین های ایل شاهسون بغدادی
یعقوبعلی دارابیدر این کتاب ضمن معرفی ایل شاهسون بغدادی در گذر تاریخ، آیینهای دینی و آداب و رسوم اجتماعی این ایل بر
زندگینامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی بهار (ملکالشعراء)
جمعی از نویسندگان زیرنظر کاوه خورابهبیشک در ساحت ادبیات و فرهنگ ایران معاصر، بهویژه در زمینۀ ارتباط با ادبیات کهن و پربار ما که بزرگان
منابع مشابه بیشتر ...
مروارید ادب ایران
سمانه سنگچولیشهابالدین عبدالله مروارید ملقب به بیانی کرمانی، تنها شاعری است که در قرن نهم هجری به سرودن رباعی شه
نظری یافت نشد.