قومهای کهن در قفقاز، ماورای قفقاز، بین النهرین و هلال حاصلخیز
خلاصه
در این کتاب به بررسی شناخت اقوام با توجه به ریشههای نژادی، خاستگاه و زیستگاه قومیت و جامعه، صنعت و هنر، اقتصاد و تجارت، اساطیر، دین و خدایان پرداخته شده است.معرفی کتاب
در این کتاب به بررسی شناخت اقوام با توجه به ریشههای نژادی، خاستگاه و زیستگاه قومیت و جامعه، صنعت و هنر، اقتصاد و تجارت، اساطیر، دین و خدایان پرداخته شده است.
ایجاد کوچنشینها، سبب توسعه و تغییر فرهنگ و عامل به عاریتدادن و گرفتن خط و زبان باورهای دینی و اجتماعی می شود. دقت در سبک و ساخت پرستشگاهها و زیگوراتها ما را به نحوه کار نخستین معماران و پایهگذاران قصرها، برج و باروها و شهرها رهنمون میشود. زمانی که به زندگی اسکانیافته و ثابت رسید، صورتهایی چون تیره، طایفه، قبیله و شورا مورد لزوم بود. برای حفظ و صیانت زیستگاه خود به ساختن دیوار و برج و بارو و حصار پرداخت و با این اختراعها و اکتشافها بشر به پیشرفتهای زیادی نایل آمد. آنگاه که در کنار رودها و دریاها میزیست، مجبور به ساختن کلک و قایق از الوار، چوب و نی و الیاف دیگر شد. زندگی در کنار دریاها و رودها امر بازرگانی و سفر به نقاط دیگر را لازم میساخت.
گاه تبادلهای فرهنگی نزد اقوام کهن میان دو قاره صورت میگرفت که یکی از اینگونه تبادلها ابداع خط است. خط، برای نخستین بار توسط اقوام پیش ـ سومری ابداع شد و از آنجا که فنیقیها قومی ساکن در کنار بحرالمیت بودند و به دریانوردی میپرداختند، سراسر کرانههای مدیترانه و شمال آفریقا را درنوردیدند و خط را تا آن نقاط گسترش دادند.
درست است که آثار بازمانده به خطهای کهن ادیبانه نیست و کامل به نظر نمیآیند، اما در واقع پایهگذار تمدن در نزد اقوام در شرق و غرب بودهاند. استرابون، هومر را پدر دانش جغرافیا میداند و این بدان معناست که هومر از طریق شعرهای خود بسیاری از هنرها، قوانین اجتماعی، باورها و شیوه زندگی یونان باستان را بازسازی میکند.
دو خانواده آریایی و سامی به دلیل اختلاط نژادی و موقعیت مکانی، نخستین گروه از نژاد بشری بودند که از حالت پیشتمدنی بیرون آمدند. این دو قوم اساساً بنیانگذار تمدن بودند. نیاکان آنها میان گروههای مختلف اقوام متفاوت نامشخصاند. نخستین نشان از گروه آریایی مربوط به دوره گلهداری و زمانی بود که اقوام سامی و آریایی یک واحد ملحوظ میشدند. دو خانواده آریایی و سامی از دیرباز ارتباطاتی نه بر پایه فرهنگ و تمدن داشتهاند. به هر حال در روزگار تمدن، نقش این دو به تدریج معلوم شد.
این کتاب به اقوام قفقاز، ماورای قفقاز، بین النهرین و هلال حاصلخیز پرداخت میکند در اینجا ریشههای نژادی خاستگاه، فرهنگ و تمدن، اقتصاد و بازرگانی اقوام پیشگفته بررسی میشوند. نخستین قوم هوریانیها هستند که از آنان مدارک کم و بیش موثقی در دست است و معلوم شده که آنان در هزاره سوم پیش از میلاد، در شرق دجله و خاک آشور میزیستند.
قوم دیگری که در این کتاب مورد پژوهش قرار گرفتهاند خزرها هستند. برای ریشههای نژادی و نیز نام این قوم صورتهای مختلفی در نظر گرفته شده است برخی آنها را از اویغورها و گروهی آنان را یافثی و نزدیک به قفقازی و بعضی حتی فنلاندی میدانند. مورخین سریانی تاریخ آنها را قبل از 627 میلادی ذکر میکنند و بر طبق نظراتی دیگر خزرها در اواسط سده ششم از آسیای مرکزی به قفقاز رسیدند. طبق برخی پیشنهادها، آنان به گروه چرکسی مربوطند. یعقوبی مورخ معروف، از بلغارها، آلانها، خزرها و ارمنیها نام می برد. مسعودی مورخ دیگر پایتخت آنها را بلنجر میداند. وهب بن منبه میگوید که اسکندر آنان را در منطقه مرو و هرایت یافت و عبارات منقول از نویسندگان مسلمان حاکی از آن است که آنان با پادشاهان ایرانی به ویژه خسرو انوشیروان در ارتباط بودهاند.
ابن فضلان اصل آنها را اویغوری میداند و تشابهاتی به ویژه از لحاظ نوع حکومت در آنها میبیند. پایتخت آنها ایتل نامیده شده که در مصب رود ولگا قرار داشت و مرکز تجاری ایران، روم و ارمنستان و منبع درآمد آنها متکی بر بازرگانی بود. زبان آنها یک شعبه ترک به نام «لیر» بود و ابن ندیم در کتاب فهرست میگوید که آنها پس از پذیرفتن دین یهود از الفبای عبری استفاده کردند. هنرشان تلفیقی از هنر بیزانس و ساسانی بود.
ارمنیها از دوران پارینه سنگی، در بلندیهای ارمنستان سکونت داشتند. کهنترین سند مکتوب درباره این قوم بر روی الواح هیتیها از بغازکوی است. نام اقوام ناییری در تواریخ آشوری آمده است که مشتمل بر اتحادیه پادشاهان کوچکی در منطقه جنوب دریاچه وان بوده و قوم اورارتو یکی از اقوام ناییری بوده است.
گرجیها، آلبانیاییهای قفقاز، اَسها و یاسها نیز از دیگر قومهایی هستند که در بخش اول کتاب به آن پرداخته شده است.
بخش دوم دربردارندۀ قومهای مقیم در بین النهرین و هلال حاصلخیز (حلال خصیب) است که بعد از آوردن مقدمهای در رابطه با طرح تاریخی بین النهرین مسائل اقوامی چون سومریها، سامیها، اکّدیها، بابلیها، کاسیها، آشوریها، کنعانیان، فنیقیها، کلدانیها و منداییان در زمینههای ریشههای نژادی، موقعیت جغرافیایی، فرهنگ و تمدن خط، زبان، دین، هنر و معماری، روابط سیاسی با اقوام دیگر، نظامی گری، اساطیر و غیره پرداخته شده است.
بخش سوم با عنوان دانش قومهای کهن با مقدمهای آغاز شده و مباحث علمی از جمله نجوم، ریاضیات، خط، پزشکی، خنیاگری، دانش آبیاری و سفالگری، کیمیاگری، شترنج و غیره در ایران کهن، بین النهرین، شرق باستان و قفقاز پرداخته شده است.
فهرست مطالب کتاب بدین قرار است:
بخش اول: قفقاز و ماورای قفقاز
هوریانیها
خزرها
ارمنیها
گرجیها
آلبانیاییهای قفقاز (آذربایجان و اران)
آسها (آلانها)
یاسها
بخش دوم: بین النهرین و هلال حاصلخیز
طرح تاریخی بین النهرین
سومریها
سامیها
اکدیها
بابلیها
کاسیها در بین النهرین
آشوریها
کنعانیان
فنیقیها
کلدانیان
منداییان
بخش سوم: دانش قومهای کهن
نجوم
ریاضیات
خط
پزشکی
خنیاگری (موسیقی)
دانش آبیاری و سفالگری
کیمیاگری
شترنج
پربازدید ها بیشتر ...
دربارۀ ارتباطات: ارتباطات و تجلی آن در ادبیات و شعر فارسی
حمید مولانادر این کتاب ابتدا دایره یا جهان و عالم ارتباطات انسان را در یک الگوی پنجگانه به این ترتیب خلاصه شده
درآمدی بر شناخت هنر مدرن
مانیکا بوم ـ داچن و جَنِت کوکاین کتاب به جای آنکه به توالی تاریخ جنبشهای هنری بپردازد، با رویکردی موضوعی، برخی شاهکارهای هنر مدر
منابع مشابه بیشتر ...
چکاندن دیریا در چشم: درآمدی بر انسانشناسی فرهنگی هرمزگان
بنیامین انصارینسبدر این کتاب موضوعات متنوعی بررسی شده است؛ از جمله این موضوعات مراسم شوشی در نوروز دریا، پوشاک، زار،
مردم نگاری ایرانی: یک بستر، چند رؤیا
گروهی از نویسندگان به کوشش جبار رحمانی با مقدمۀ علی بلوکباشیاین کتاب بازتابدهندۀ گزارش گروهی از ایرانیان دانشآموختۀ دانشگاههای ایران و خارج از ایران از میدان
نظری یافت نشد.