معرفی کتاب

گیلیاد اثری است زیبا، سنگین، عمیق و زلال، رمان رابینسون به تدریج به ما می‌آموزد چطور با روند داستان پیش برویم و با جزئیات آن اشنا شویم.

مریلین رابینسون نویسندۀ معاصر آمریکا (1943) در شهر سنت پونت دیده به جهان گشود. دکترای زبان انگلیسی را در شهر واشنگتن به پایان برد و هم اکنون استاد کارگاه نویسندگان دانشگاه آیوواست.

اولین رمان او با عنوان «خانه‌داری» در سال 1980 منتشر شد و جایزۀ بنیاد همینگوی را از آن خود کرد. دومین رمان این نویسنده به نام «گیلیاد» در سال 2004 به چاپ رسید و جایزۀ کانون منتقدان کتاب ملی، امبسادور و جایزۀ پولیتزر سال 2005 را برد. سومین رمان وی با نام «خانه» در سال 2008 منتشر شد و جایزۀ ملی آن سال و اورنج انگلستان را نصیب خود کرد. این کتاب از میان 156 عنوان و از سوی 123 کتابخانه از سراسر دنیا، نامزد جایزۀ «ایمپک دوبلین» 2010 شد که گران‌ترین جایزۀ ادبی شناخته می‌شود. او نویسنده‌ای با قلمی دشوار است و توصیفاتی عمیق در رمان‌هایش دارد. روایت‌های فراوان او از کتاب مقدس، بدون اینکه اشاره مستقیمی به آن داشته باشد، خواندن رمان و ترجمه آن را دشوار می‌کند.

در آثار خانم رابینسون روایتی از عشق می‌بینیم که میان خانواده‌های امروزی به ویژه در جوامع آمریکایی شاید کمتر به چشم می‌خورد. این گرما و وابستگی میان افراد، چنان خواننده را تحت تأثیر قرار می​دهد که گویی این داستان در زندگی واقعی خود ما اتفاق افتاده است. آثار وی گذشته از هیجانات، مبالغه و گزافه‌گویی‌هایی است که در برخی رمان‌ها وجود دارد تا خواننده را میخکوب کند. روایت داستان‌های ایشان بسیار آرام و با این حال عمیق است، انگار در انتخاب تک‌تک واژه‌ها قصد و نیت خاصی وجود داشته است.

با اینکه رمان «خانه» و «گیلیاد» در راستای هم پیش می‌روند و شخصیت‌های داستان یکی هستند؛ اما هر یک خوانشی مستقل دارند.  نویسنده در این رمان با داستانی دربارۀ پدران و پسران با کشمکش‌های معنوی میان آنها را به تصویر می‌کشد. گیلیاد از زبان کشیش جان ایمز وضعیت انسان را در دنیا به تصویر می‌کشد و می‌کوشد به جوهر هستی به عنوان یک معجزه بنگرد.

گیلیاد کتابی است شگفت‌انگیز برای خوانندگانی که آرزوی خواندن رمانی بی‌نظیر را دارند، داستانی که ایده‌های بزرگ را با روایت داستانی زیبا بیان می‌کند. گیلیاد بزرگداشت زندگی است در سکوتی ژرف که نباید آن را نادیده گرفت.