تلاطم دریا: گزیده شعر هادی رنجی
خلاصه
این کتاب دربرگیرندۀ گزیدۀ اشعار هادی رنجی همراه با مختصری از زندگی اوست.معرفی کتاب
هادی رنجی به سال 1286 شمسی در تهران به دنیا آمد و چون به سن تمیز رسید، هنوز خواندن و نوشتن فارسی را فرا نگرفته بود که مجبور گردید صنعتی را پیشۀ خود سازد و هنوز به سن بلوغ نرسیده بود که متکفل معاش چند تن شد. گفتن شعر را از مرثیه و از دوازده سالگی شروع کرده بود .... و همین که اوزان صحیح و سقیم را از یکدیگر بازشناخت، به سرودن انواع نظم پرداخت و موقعی که سخنان خود را قابل عرضه بر انجمن های ادبی دانست، در آنگونه محافل شرکت جست و نظم خود را در معرض نقادی سخنشناسان قرار داد. طولی نکشید که پی به استعداد خویش در پرداختن غزل برد و پیشۀ شاعریاش ساختن این نوع شعر گردید. ضمناً از همان ابتدای توجه به شاعری به حفظ زبدۀ اشعار گویندگان نیز پرداخت و در نتیجۀ ممارست شعر و مجالست شعرا کمکم در شناختن نظم خوب و گفتن سخن مرغوب مهارتی یافت. بیشتر کوشیده بود معلومات خود را از طریق سمع به دست آورد و انصاف آن است که در شناختن قوفای صحیحه و دانستن قواعد فصاحت و بلاغت توجه دقیقی داشت و به طور کلی در فنون سخندانی اطلاعات پسندیدهای به دست آورده بود و کسانی که از نزدیک او را میشناختند، از کثرت اطلاعات شعری و دقتنظرهای او با وجود عدم قدرت کامل در خواندن و نوشتن به حیرت دچار میشدند ... وی اگرچه به کلی امی نبود، ولی در خواندن ضعیف و در نوشتن ضعیفتر بود؛ اما با این حال چه بسیار اطلاعات تاریخی و دینی و شعری که داشت و با اینکه در راه دبستان و دبیرستان گام ننهاده بود؛ ولی برای پیداکردن ملکۀ شاعری و دانستن آداب سخندانی راههای دور و دازی رفته و از استادان فن، رموز شاعری را فراگرفته بود.
شادروان دکتر سید حسن سادات ناصری که از دلباختگان و شیفتگان شیوۀ مولانا صائب تبریزی و اقران و همگنان او بود، از علاقۀ «رنجی» به یکی از پیروان شیوۀ صائب چنین یاد میکند:
«هنگامی که بخش سوم آتشکدۀ آذر را تصحیح میکردم و حاشیه مینوشتم، رنجی پرسید: در آتشکده به قزوین رسیدهای؟ گفتم: نزدیک است. به یک دو ماه دیگر خواهم رسید. برخاست و دستنویسی فرسوده از دیوان ملامحمد رفیع واعظ قزوینی را پیش من آورد که: بگیر و چون حال و کار او خواهی نوشت، از این نسخه بهرهور باش. گفتم به هنگام خویش به امانت خواهم گرفت. فرمود: و فی التأخیر آفات، هم اکنون وقت گرفتن است ....».
رنجی تهرانی به دلیل نوع زندگی خود و شیوۀ زیستنی که داشت، از اصطلاحات و زبان سادۀ مردم کوچه و مضامین ملموس و محسوس جلودست در شعر خود بهره میجست. میتوانیم بگوییم که مهمترین ویژگی شعر رنجی، همین همزبانی با مردم کوی و برزن و استفاده از لحن و لهجۀ آنهاست. شغل او و زندگی سادهاش، زمینۀ مناسب این رویکرد محسوب میشود. رنجی هم اهل ورزش باستانی بوده و هم به محافل دینی و هیئتهای مذهبی رفت و آمد داشته است. او گاهی در کنار مراثی و مدایح دینی که برای استفادۀ ذاکران و خوانندگان مذهبی میسرود، غزلهایی نیز میساخت که به کار همین محافل و همین گروه از خوانندگان میآمد.
با مرور دیوان رنجی تهرانی و اقران و هممشربان شعریاش درمییابیم که این گروه، نخست به همان حال و هوای شعر مکتب بازگشت، غزل میسرودهاند و در نهایت، گاهی نیز طعم غزل سیاسی و روز، در آن هیجانهای اجتماعی بر ذائقهشان اثر میگذاشته است. از رنجی تهرانی و اقرانش نباید توقع خطرکردن در عرصۀ زبان و نوآوری در حوزۀ تصاویر، به شیوۀ امروزی در شعر داشت. اینان از عنصر زبان، به همان سادگی و آشنایی شناخته شده در غزل سود میبردند.
سه غزل معروف رنجی تهرانی با عنوان چراغ کاروان، دلشکسته و خلوت دل از برجستهترین اشعار دیوان وی میباشند. عناوین برخی از غزلهایی که در ادامه در کتاب به آنها اشاره شده، عبارتند از: جمال حق، کیمیا، عاقبت به خیر، رهنورد عشق، ره صدق، غریب، طرح آشنایی، خیال عشق، دل شکسته، گلهای سرخ، خلوت دل، شیرین و تلخ، اندیشهی خام، عالم وحدت، گل و خار، کیمیا اثر، دست طلب، لطف یزدان، نقد جوانی، محرم راز، سپهر امید، چراغ کاروان، حقیقت جویی، اهل سخن و ...... .
بیتهایی از غزل خلوت دل:
به ناامیدی از این در مرو، امید اینجاست فزونتر از عدد قفلها کلید اینجاست
بعید نیست خطا بخشی از کرامت دوست اگر کریم نبخشد خطا، بعید اینجاست
به هر دری که روی جز عزا نخواهی دید مگر مقیم در دل شوی که عید اینجاست
غزل دلشکسته:
ما را دل از کشاکش دنیا شکسته است این کشتی از تلاطم دریا شکسته است
تنها ننالم از غم ایام و جور یار باشد مرا دلی و ز صد جا شکسته است
ای گل، برون نیاوردش سوزن مسیح خاری که عشق تو به دل ما شکسته است
غزل چراغ کاروان:
دوش از بیمهری آن ماهسیما سوختم با کمال تشنهکامی پیش دریا سوختم
سوختم اما نبودم شمع سان یکجا مقیم چون چراغ کاروان هر شب به صد جا سوختم
حسرت دیدار خورشید رخش دارم هنوز گرچه از تاب رخش، گاه تماشا سوختم
پربازدید ها بیشتر ...
زندگینامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی بهار (ملکالشعراء)
جمعی از نویسندگان زیرنظر کاوه خورابهبیشک در ساحت ادبیات و فرهنگ ایران معاصر، بهویژه در زمینۀ ارتباط با ادبیات کهن و پربار ما که بزرگان
سنت زیباشناسی آلمانی
کای همرمایستردر اواسط قرن هجدهم در آلمان رشتۀ فلسفه نوینی پدید آمد مبتنی بر افکار و ایدههایی از بریتانیاییها و
منابع مشابه بیشتر ...
مکالمه با سورنا: مجموعه گفتگوهای منوچهر آتشی
به کوشش محسن میرکلایی، شهره رحیمیپور انارکیاین کتاب شامل ۱۲ گفتگو با منوچهر آتشی، شاعر جنوبی میشود که به همت چهرههای ادبی معاصر مانند بهرام ا
دیگر آثار نویسنده بیشتر ...
حبیب خراسان: گزیدۀ شعر حاجی میرزا حبیب خراسانی
ساعد باقری، سهیل محمودیاین کتاب به گزیدهای از اشعار و زندگی میرزا حبیب خراسانی اختصاص دارد.
آرزوی گمشده: گزیدۀ شعر عماد خراسانی
ساعد باقری، سهیل محمودیاین کتاب دربردارندۀ گزیدهای از زندگی و شعر عماد خراسانی است.
نظری یافت نشد.