سرزمین شعر (جلد اول: اشعار کلاسیک و جلد دوم: اشعار آزاد)
خلاصه
این کتاب در دو جلد به اشعار کلاسیک و آزاد شاعران خراسانی اختصاص دارد.معرفی کتاب
در این دو دفتر شعرهایی از نسلهای پیاپی و گرایشهای متفاوت شعر خراسان امروز را میخوانید. از کسانی که حضوری فعال در جلسات شعر این استان دارند، تا آنانی که دیری است تا به گوشۀ عزلت خزیدهاند و کسانی که اکنون در پایتخت به سر میبرند و نیز آنان که دیری است شمعهای مزارشان خاموش شده است: ولی باز به قول بیدل:
در خاک تربتم نفسی میزند غبار بیدل، هنوز زندۀ عشقم، نمردهام
خراسان در آن روزگاران که «حجت جزیرۀ خراسان» از تبعیدگاهش بدان سلام میفرستاد، یک استان نبود، یک کشور بود؛ کشوری که ادب فارسی از آن برخاست و به دیگر بلاد سفر کرد. مکتب خراسانی در واقع نه گرایشی خاص و منظقهای در یک دورۀ زمانی در شعر فارسی، بلکه طرز رایج در همۀ قلمرو این زبان بود در چند قرن. در واقع در آن قرنها هر آنچه بود در خراسان بود و متأثر از آن.
از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تا حدود ده سال، شعر خراسانی همچنان «خراسانی» بود، به مفهوم سبکی این کلمه و پایگاه اصلی آن، انجمن فرخ در کتابخانۀ مرحوم محمود فرخ خراسانی. از اواسط دهۀ شصت یعنی حوالی 1364 اولین کانون گردهمآیی جوانان شاعر شکل گرفت. آنچه این شاعران را گرد هم میآورد، جدا از پسند ادبی نوین و مقتضیات سنی، دلبستگی خاص آنها به انقلاب و ارزشهای آن بود. بدین ترتیب هستۀ اصلی شعر خراسان با سه شاخصۀ مهم جوانگرایی، نواندیشی و وابستگی به شعر نقلاب شکل گرفت. اینها شاخصههایی بودند که در انجمنهای سنتی شعر، بعضیشان غایب بود و چنین بود که شعر خراسان از حالت تکبعدی به در آمد و توانست برای فتح قلمروهای دیگر دورخیز کند.
از اوایل دهۀ هفتاد با حضور مصطفی محدثی خراسانی فعالیتهای امور تربیتی آموزش و پرورش خراسان در زمینۀ شعر نظم و نسقی یافت و روحی تازه در آن دمیده شد. حاصل آن، انتقال بسیاری از تجربهها و آگاهیها به شهرها و نواحی دور از مرکز بود. معروفترین چهرههای این تحول دانشآموزی تا اوایل دهۀ هفتاد، اینهایند: علیرضا سپاهی، جواد جعفری، محمد رمضانی، حسین تقدیسی، محسن شهرکی، عباس چشامی، قاسم رفیعا، سیدعبدالرضا موسوی، سیدعبدالجواد موسوی، آرش شفاعی، سیدمحمد بهشتی، انسیه موسویان، زهرا بیدکی. این سلسله تا اواسط دهۀ هفتاد کشیده شد و در این پنج شش سال خراسان در عرصۀ شعر دانشآموزی کشور برجستهترین بود و تأثیرگذارتر از همۀ دیگر جایها.
به واقع در این سالها بود که شعر خراسان توانست در جریان شعر انقلاب همتراز با مرکز و بسیاری دیگر استانها بایستد، وگرنه در دهۀ اول انقلاب خراسانیان نمایندهای جدی در سطح کشور نداشتند.
به هر حال شعر خراسان در دهۀ هفتاد و هشتاد همچنان بالنده بوده است و جوانان خراسانی سهمی جدی در آوردگاههای ادبی کشور داشتهاند و این کتاب را میتوان یکی از ثمرات تجدید حیات فعالیتهای شعری حوزۀ هنری در این دهه دانست که با برگزاری منظم جلسات پاتوق شعر به گردانندگی قاسم رفیعا همراه بوده است.
قسمتی از اولین شعری که در این کتاب از مرتضی آخرتی آمده است:
تقویم روی فصل خزان ایستاده است گویا پس از تو نبض زمان ایستاده است
حس میکنم که پشت همین چشمهای شاد مردی همیشه دلنگران ایستاده است
در تو هزار بغض سترون نشسته است در من هزار درد نهان ایستاده است
در چشمهات این دو پریشان دربهدر طرح دو تا پلنگ جوان ایستاده است
بی تو پرنده میل پریدن نمیکند ذهن پرنده از هیجان ایستاده است
این واژههای تلخ معطل درون من دیری در انتظار بیان ایستاده است
پشت دریچههای شبآلود ذهن من اندوه شاعران جهان ایستاده است
پاییز در دقایق من مکث کرده است انگار بی تو نبض زمان ایستاده است
پربازدید ها بیشتر ...
فرهنگ نامهای کهن و باستانی استان مازندران
مصطفی پاشنگ1160 نام کهن و باستانی در استان مازندران شناسایی و ریشهیابی شده که در این کتاب گزارش شده است، استوا
آوازهای ناخواندۀ قوی پیر تنهای مهاجر؛ ایلیا به روایت ایلیا در گفتگو با ایلیا فابیان
حسن شکاری و لیزا ویوارللیاین کتاب حاصل گفتگوی حسن شکاری و لیزا ویوارللی با ایلیا فابیان شاعر ایتالیایی است که ایلیا در این گف
منابع مشابه
شاخ و برگ آواز: بوطیقای چهاربیتی، شعر شفاهی شرق خراسان
غلامرضا بهرامپوراین کتاب حاصل بررسی و ثبت و ضبط نمونههای کتبی و شفاهی چهاربیتیهای «جلگۀ جام» شامل شهرستانهای تربت
نظری یافت نشد.