کتابهای آبی و قهوهای: تمهیدات پژوهشهای فلسفی
خلاصه
کتاب آبی در واقع مجموعهای از یادداشتهای ویتگنشتاین و کتاب قهوهای مطالبی است که او آنها را طرح مقدماتی چیزی میدانست که باید چاپ کند.معرفی کتاب
این دو کتاب در یک کتاب و یک کتاب در دو بخش است. بخشهایی مستقل با نامهایی مستقل، کتابهایی که نام از درون گرفتهاند. نام و کتاب هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند.
کتاب آبی در واقع مجموعهای از یادداشتهای ویتگنشتاین و کتاب قهوهای مطالبی است که او آنها را طرح مقدماتی چیزی میدانست که باید چاپ کند.
این دو کتاب اندیشۀ خاص و دشوار و با این حال زیبای ویتگنشتاین را به تصویر میکشانند. ویتگنشتاین در این کتابها پی در پی سؤال میکند و میتوان گفت در بسیاری موارد نیز خود را ملزم به پاسخ این سؤالات نمیداند. خوانندۀ نثر او سؤالها را یکییکی در برابر خود مییابد و در پی پاسخ به آنها که به ظاهر ساده میآیند، دچار سردرگمی میشود. چراکه عادتهای ذهنی خاص یک خوانندۀ بزرگسال، در برابر سئوالهای ضد عادت ویتگنشتاین، او را به درد سر میکشاند.
از نظر ویتگنشتاین فلسفه یک روش پژوهش است؛ اما درک او از روش در نوسان بود. به طور مثال این تغییر را میتوان در نحوهای که مفهوم «بازیهای زبانی» را به کار میبرد، مشاهده کرد. او معمولاً آن بازیها را برای خلاصی از دست ایدۀ شکل ضروری زبان مطرح میکند. او پارهای از اوقات در «کتاب آبی» از تصور بازیهای زبانی گوناگون سخن به میان میآورد و گاه از تصور دستگاه علایم مختلف، هرچند تفاوتی بین این دو تعبیر نیست. حتی به نظر میرسد او بین توانایی تکلم و درک یک نشانه به وضوح فرقی نمیگذارد.
تفاوت نگاه و اندیشه او با دیگر فیلسوفان و پرسشهای کودکانه او، به زیر سؤال بردن قالبهای ذهنی و دقت به بسیاری چیزها و برون از ذهن هر فرد و هر چیز و در کل دقت به جهان است که میتوان گفت در اندیشۀ ویتگنشتاین به صورتی ناخودآگانه وجود داشت. فروریختن قالبها و بدیهیات ذهنی به دنبال آشنایی با این فیلسوف همچون خود او میتواند سؤالهای بسیاری را برای ما به همراه داشته باشد. سؤالهایی که به گفتۀ مترجم، مانند پرسشهای پیدرپی یک کودک ما را از طرفی ملزم به پاسخ میکند و از طرفی به تعجب و تفکر میکشاند.
سخن او دربارۀ رسیدن به درک این نکته است که مقصود افراد چیست، آنگاه که از دیگری میخواهند تا به طور مثال معانی کلمات را توضیح دهند. هر چند «فهم» و «توضیح» قدری به هم مربوطند. اما تأکید او در «کتاب قهوهای» بر آن است که یادگیری یک بازی زبانی چیزی است مقدم بر آن.
بازیهای زبانی در آنجا (در پژوهشها) هرگز بیش از کتاب قهوهای مراحل نمایش زبان پیچیدهتری نیستند؛ اگر چنین چیزی هم در بین باشد، در پژوهشها کمتر مشاهده میشود. اما آنها مراحل بحثی هستند که به «پرسش مهم» چیستی زبان میانجامد.
ویتگنشتاین بازیها را ـ در پژوهشها و نیز در کتاب قهوهای ـ محل توجه قرار میدهد تا مسئلۀ رابطۀ بین کلمات و آنچه را کلمات بر آن دلالت دارد روشن سازد؛ اما در پژوهشها ناظر به «مفهوم فلسفی معنا» است که ما در نزد آگوستین مییابیم و نشان میدهد که این بیان گرایشی است که به وضوح تمام در نظریۀ اسمهای منطقاً خاص پیداست نظریهای که قائل به آن است که تنها اسامی واقعی حاکی از «این» و «آن»اند.
ویتگنشتاین در پژوهشها به بحث روابط منطق و زبان میپردازد؛ اما در کتاب قهوهای چنین نیست؛ هرچند که این مطلب به آنچه در آنجا میگوید بسیار نزدیک است.
ویتگنشتاین در کتاب آبی کاملاً واقف بر این است که ما زبان را مطابق قواعد دقیق به کار نمیبریم و نیز اینکه ما کلمات را مطابق قوانینی همچون قوانینی که علم از آن دم میزند به کار نمیبریم. اما او چندان نسبت به مفاهیم «شناخت معنا» یا «فهم» اشعار ندارند؛ واین به معنای آن است که او همچنان نسبت به اهمیتی که مفهوم «پیروی از قاعده» دارد نیز در شک و ریب به سر میبرد. از همین روست که او به طور کلی نوع اشتباهاتی را تشخیص نمیدهد که ممکن است آنگاه روی دهد که همه میگویند دانستن زبان عبارت است از دانستن آن چیزی است که میتواند گفته شود.
ویتگنشتاین در کتاب آبی به روشنی درک نکرده بود که مسئلۀ مربوط به مقتضیات زبان یا مفهومبودن زبان چیست. به این دلیل است که او میتواند بگوید «زبان روزمره قابل قبول است». که مثل این است که بگوییم «بله، آن یک زبان است» و ظاهراً معنایش این است که آن [زبان] آن مقتضیات را برآورده میسازد.
در ابتدای کتاب آبی اینگونه آمده است:
معنای یک کلمه چیست؟ اول بیاییم با پرسشکردن با این مسئله درگیر شویم، توضیح معنی کلمه چیست؛ تبیین یک کلمه چگونه است؟
نحوهای که این پرسش به ما کمک میکند شبیه نحوهای است که پرسش «چگونه طولی را اندازه میگیریم» به ما کمک میکند تا مسئلۀ «طول چیست» را بفهمیم.
پرسشهایی چون «طول چیست؟ معنا چیست؟ عدد یک چیست؟» ما را در تنگنای ذهنی میگذارند. احساس میکنیم که در پاسخ به آنها نمیتوانیم به چیزی اشاره کنیم و در عین حال باید به چیزی اشاره کنیم. این پرسش اولیه «تبیین معنا چیست؟» دو فایده دارد.به اعتباری شما پرسش «معنا چیست؟» را بر ارض نازل میکنید. چه بیشک برای فهم معنای «معنا» باید معنای «تبیین معنا» را نیز بفهمید.
در ابتدای کتاب قهوهای نیز آمده است:
آگوستین در توصیف خود از یادگیری زبان میگوید که یاد گرفته بود که از طریق آموختن نام اشیاء سخن بگوید. معلوم است هر کسی که چنین بگوید، شیوهای را که بدان وسیله کودک کلماتی چون «مرد»، «شکر»، «میز» و مانند آن را میآموزد در نظر دارد. او ابتدا در فکر کلماتی چون امروز، نه، اما و شاید نیست.
پربازدید ها بیشتر ...
گزارشهایی دربارۀ مختصر عملیاتی در جنوب ایران: رویارویی نظامی بریتانیا و ایل قشقایی در بهار و تابستان 1918 م/ 1336 هـ.ق
سر پرسی سایکس، کلنل ای.اف. اورتون و دیگرانآنچه در این کتاب آمده، مجموعهای از گزارشهای فرماندهان بریتانیایی رشتهعملیاتی است که در بهار و تاب
منابع مشابه بیشتر ...
شناخت نامۀ دکتر محمدرضا باطنی
به کوشش مجتبا نریماندکتر باطنی در سطح مقولهبندی یا قالببندی مفاهیم به کمک واژههای زبان نیز پیشتاز و اثرگذار بوده است.
پیکره های زبانی و ترجمه: شیوهها، مفاهیم و کاربردها
مهرداد واشقانی فراهانی، مهسا پهلوانزاده فینیبا توجه به نقش پیکرهها در مطالعات زبانی به طور عام و مطالعات ترجمه به طور خاص، این کتاب با رویکردی
نظری یافت نشد.