شرح و نقد غزلیات شمس تبریزی
خلاصه
شرح و نقد «غزلیات شمس» در این مجموعه، تنها بر اساس غزلیاتی است که تخلص «شمس تبریزی» دارند و به هر بهانه و عنوانی از «شمس» در غزلیات «دیوان کبیر» نام بردهاند. اصلیترین غرض نویسنده کتاب حاضر، تحقیق و تشخیص این مطلب است که همۀ غزلهای مختوم به نام «شمس تبریزی» از «مولانا» نیست.معرفی کتاب
شرح و نقد «غزلیات شمس» در این مجموعه، تنها بر اساس غزلیاتی است که تخلص «شمس تبریزی» دارند و به هر بهانه و عنوانی از «شمس» در غزلیات «دیوان کبیر» نام بردهاند. اصلیترین غرض نویسنده کتاب حاضر، تحقیق و تشخیص این مطلب است که همۀ غزلهای مختوم به نام «شمس تبریزی» از «مولانا» نیست. این موضوع به تفصیل، نقد و بررسی شده که در «دیوان کبیر» یا «کلیات شمس»، ابیاتی از سرایندگان و شاعران مختلف، در مدتی نزدیک به یکصدسال راه یافته است. این اشعار و ابیات، در «قونیه» و شهرهای دیگری که خانقاه داشتهاند، سروده شده است. در این میان، هر صاحب قلمی، نام «شمس تبریزی» یا «شمس الحق تبریزی» را به عنوان یک نماد برای پیر طریقت یا مراد خویش به کار برده است. نویسنده در پژوهش حاضر، با بررسی، شرح و نقد غزلهای «دیوان کبیر»، نشان میدهد که حدود سه پنجم از سههزار و چند غزل گردآوری شده در این دیوان، به وسیله دیگران سروده شدهاند. او همچنین تأکید میکند که شاید بیش از دویست غزل از «مولانا» نبوده است که گزارش و شمارش آن به تحقیق ممکن نیست.
غزلیات مولانا شور و حالی عجیب دارد و در همه حال از عشقی صمیمانه سخن میگوید. معشوق و محبوب وی آفتابی است افزون از مغرب و مشرق و انسانی دریادل و دریابین باید تا او را آنچنان که هست ببیند و بشناسد و در برابر او هرگونه ادعایی نادرست است و باید از دعواکردن گریخت. در غزل مولانا سخن از دوست و محبوب است و حال و هوای عاشقانه و عارفانۀ خاص خود را دارد و وصف آن ممکن نمیشود؛ چون این جهان خاص سود و زیان است و زیان و سود برخی برای ما مبهم و نامفهوم است.
مولانا شاعر اصالت هنر نیست؛ یعنی در قید و بند آفرینش هنری از استعاره و کنایه نیست و همواره به بیان اندیشه و خیالات شاعرانه و عارفانۀ خویش میکوشد. با این همه شعر با همۀ ویژگیهای خاص خود از اندیشۀ او به نوک قلم جاری میشود و روی صفحۀ کاغذ میریزد؛ چنانکه در بیت:
ناز مرا به جان کشد بر رخ من نشان کشد چرخ فلک حسد برد ز آنچه کند به جای من
عشق به صورت مادری مجسم شده است که ناز شاعر را میکشد و بر رخ فرزند خویش، یعنی شاعر عارف، با رنگ کبود به پیشانی وی و نشان و علامت «X» میکشد تا به او چشمزخم نزنند و همین استعارۀ خیالی موجب ظهور موضوع حسد در مصراع دوم میشود که چرخ فلک به کار مادر عشق حسد میبرد.
غزلهای مولانا اغلب از تمثیلات بسیار زیبا برخوردار است و تمثیلات مولانا در غزل نیز همانند مثنوی معنوی نقش خود را دارد و در اینجا همانندیهای تمثیلی کوتاه است و اغلب در یک مصراع یا یک بیت بازگو میشود؛ در حالی که در مثنوی بیشتر سرنخ در یک قصه و داستان کوتاه است که اغلب همه نمادین و رازناک است.
بیشتر غزلهای مولانا هفت یا هشت بیت است و با ردیفی زیبا و خوش، آراسته شده است و برخی نیز به ندرت به گونهای نوآوری همراه است و از شجاعت و بیباکی شاعر و سنتشکنیهای وی حکایت میکند.
نگفته پیداست که بیتبیت مثنوی مولانا، تفسیر و شرح آیات قرآنی است و در صورت تحقیق معلوم میشود غزلیات مولانا نیز مانند غزلیات حافظ شیرازی اغلب مبتنی بر آیات قرآنی است و دلیل آن نیز واضح است که هر دو غزلسرای عارف، حافظ قرآن و ای بسا مفسّر آن بودهاند.
پربازدید ها بیشتر ...
ایران در آینۀ شعر روس
میخاییل سینلنیکوفاین کتاب برگرفته از کتاب «ایران و درونمایههای ایرانی در شعر شاعران روس» اثر میخاییل سینلنیکوف شاعر
گزارشهایی دربارۀ مختصر عملیاتی در جنوب ایران: رویارویی نظامی بریتانیا و ایل قشقایی در بهار و تابستان 1918 م/ 1336 هـ.ق
سر پرسی سایکس، کلنل ای.اف. اورتون و دیگرانآنچه در این کتاب آمده، مجموعهای از گزارشهای فرماندهان بریتانیایی رشتهعملیاتی است که در بهار و تاب
منابع مشابه بیشتر ...
سرّ دیگر: شرحی بر مثنوی معنوی (برگرفته از نظریات و اندیشههای عارف معاصر مرحوم نجمالدین علی مقدادی اصفهانی)
سارا مقدادی اصفهانیاین کتاب منعکسکنندۀ اندیشۀ کسی است که شهود را با خرد همراه کرد؛ پس از آنکه سخن بگوید، بدان عمل کرد.
سیر العباد الی المعاد
ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی غزنویموضوع این منظومه شرح رمزی سفر روح است از ابتدای تعلق به جسم تا بازگشت به عالم روح. سنایی در این منظو
نظری یافت نشد.