۲۵۵۷
۰
زنان شاهنامه

زنان شاهنامه

پدیدآور: محمد نجاری، حسین صفی ناشر: کتاب آمهتاریخ چاپ: ۱۳۹۱مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۱۵۰۰شابک: 1_81_5757_600_978تعداد صفحات: ۱۴۴

خلاصه

این کتاب تلاشی است برای شناساندن زنانی ارزشمند در حماسۀ ایرانی که دارای پیچیدگی‌ها و جذابیت‌های خاص اشخاص دراماتیک هستند. حضور زن در حماسه ایرانی، حضوری طبیعی، فراگیر و متنوع همچون حضور مردان است.

معرفی کتاب

این کتاب تلاشی است برای شناساندن زنانی ارزشمند در حماسۀ ایرانی که دارای پیچیدگی‌ها و جذابیت‌های خاص اشخاص دراماتیک هستند. حضور زن در حماسه ایرانی، حضوری طبیعی، فراگیر و متنوع همچون حضور مردان است.

از میان هزاران هزار مردی که در شاهنامه حضوری می‌یابند و لشکریان هزاران نفری را تشکیل می‌دهند، نسبت مردان قهرمان به همان نسبت است که حضور زنان قهرمان و نام‌آور. شخصیت به عنوان یکی از عناصر درام از گذشته‌های دور تا به امروز، عنصر پایه‌ای و اساسی در درام محسوب می‌شود. پس بررسی شخصیت این زنان و کنکاش در ویژگی‌های درونی و کرداری هر یک از آنها، درام‌نویسان ما را با شخصیت‌های نمایشی آشنا می‌سازد که هر کدام می‌توانند به عنوان محور و دستمایه یک اثر نمایشی مورد استفاده قرار گیرند. این کتاب از سه دیدگاه قابل توجه است: این کتاب زنان شاهنامه فردوسی را از نخستین حضور زنان تا آخرین زن حماسه‌ساز‌، شیرین، معرفی می‌کند و با ذکر ابیات، زندگی و سرگذشت این زنان را مورد بررسی قرار می‌دهد، ویژگی‌های نمایشی این زنان را واکاوی می‌نماید، با مقایسه موردی شخصیت‌های نمایشی شاهنامه فردوسی با آثار نمایشی سترگ جهان نمایش، دیدگاه ادبیات تطبیقی را وارد این اثر می‌کند.

در شاهنامۀ فردوسی ـ که از آفرینش کیومرث تا حملۀ اعراب یک فاصله زمانی طولانی را در بر می‌گیرد و همۀ حماسه‌ی ایرانی را تشکیل می‌دهد ـ حضور زن‌، همچون تاریخ‌، دچار فراز و نشیب‌هایی شده است. گاه زنان حضوری کم‌رنگ و کلیشه‌ای دارند؛ مانند بسیاری از زنان شبستان‌نشین شاهان شاهنامه، و گاه نقش مادران را ایفا می‌کنند که در این صورت یا مادرانی هستند چون دیگر مادران معمولی که فرزندانی می‌زایند‌، یا مادرانی که آورندۀ بزرگ‌پهلوانان و ابرشاهانی چون کیخسرو هستند.

از میان این دسته از مادران،‌ رودابه مادر رستم‌، تهمینه مادر سهراب‌، فرنگیس مادر کیخسرو و جریره مادر فرود مثال‌زدنی هستند، که فرزند هر یک از این مادران بخش بزرگی از حماسۀ ایرانی را قهرمانانه به خود مشغول می‌سازند. گاه زنان شاهنامه نقش سیاست‌مدارانی خبره و آگاه را ایفا می‌کنند؛ مانند سیندخت زن مهراب پادشاه کابل‌ و گاه زنانی دل‌فریب و سوداگرند که یک رشته از رویدادهای حماسه را موجب می‌شوند؛ ‌همچون سودابه،‌ دختر شاه هاماوران‌، زن کاووس شاه ایرانی که بنیان‌گذار تراژدی سیاوش می‌شود، گاه بزرگ‌پهلوانانی هستند که لباس رزم می‌پوشند و مردانه بسان قهرمانی رزمنده از کیان خاک و مرز و بوم و از حقیقت شخصیتی خویش دفاع می‌کنند؛ ‌همچون گردآفرید و گردیه، گاه مظلومانه بی‌هیچ نام و نشان‌، زایندۀ بزرگ‌انسان‌هایی دلیر و پاک در حماسه می‌شوند تا پایه‌های حماسه را محکم و استوار پی‌ریزی کنند. از میان این دسته زنان‌، مادر سیاوش‌، ستم‌دیده‌ترین آنهاست‌، تا جایی که بی‌ ذکر نامی از او‌، به محض اینکه سیاوش‌، اسطورۀ پاکی را به دنیا می‌آورد‌، بی ‌هیچ چشم‌داشتی از دنیا می‌رود.

در حماسه‌ ایرانی برخلاف حماسه‌ یونانی که زنان،‌ چون هلن،‌ بیشتر آتش‌افروزانی هستند که سبب جنگ‌های خونین و بیهوده می‌شوند،‌ زنان برجسته‌، اغلب سازندگان حوادث و رخدادهای سازنده و انسان‌ساز در حماسه هستند و تنها زنی که چون هلن آتش‌افروزی می‌کند و سبب جنگ را فراهم می‌آورد، منیژه‌، دختر افراسیاب تورانی، است.

پس می‌بینیم که حضور زن در حماسۀ ایرانی، حضوری طبیعی، فراگیر و متنوع همچون حضور مردان است؛ چراکه نسبت به حضور تعداد مردان در حماسه، زنان قهرمان و شاخص نیز به نسبت حضور کمّیشان برابری می‌کنند.

در بررسی زنان شاهنامه به زنانی برجسته و شاخص برمی‌خوریم که هر یک دارای ویژگی‌های استوار و غنی یک شخصیت معمولی و یک قهرمان ارزشمند نمایشی‌اند و در بررسی‌های جدی به این نتیجه می‌رسیم که هر کدام از آنها به دلیل داشتن خوی‌های اصیل انسانی، به تنهایی می‌توانند محور یک اثر نمایشی قرار گیرند. جریره از این دسته زنان است که با مرگ فرزند شکم خویش را می‌دراند و اگر دارای ویژگی دیگری هم نباشد، همین کردارش به تنهایی می‌تواند ستون‌های یک تراژدی بزرگ و جذاب را پی‌ریزی نماید. سودابه به سبب فریبندگی و سوداگری‌اش زنی است که اگر دستمایۀ یک نمایشنامه‌نویش قرار گیرد، می‌تواند خمیرمایۀ خوبی برای نمایشنامه‌ای بزرگ باشد؛ زیرا دارای شخصیتی پیچیده و نمایشی است.

تهمینه مادر سهراب زنی است در اندازه‌های بزرگ مادری، او که برای خاطر عشق به فرزند از فرستادن او به نزد پدر خودداری می‌کند و ناخواسته در کشته‌شدن فرزند شریک می‌شود، دارای شخصیتی ویژه است و صدحف اگر نمایشنامه‌نویسان آن را به کار نگیرند.

در این کتاب زنانی به محک بررسی نشسته‌اند که فراتر از یک زن معمولی بوده و به لحاظ داشتن خوی‌های ویژه یا رفتارهای خاص دارای ویژگی‌های برجسته‌ای هستند و می‌توانند به عنوان شخصیت نمایشی در آثار نمایشی به کار روند و از حضور هزاران زنی که فاقد ارزش‌های حماسی و نمایشی بوده‌اند چشم‌پوشی شده است.

فهرست مطالب این کتاب بدین ترتیب است:

پیش‌گفتار

دیباچه

زن و حماسه

زن در شاهنامه

نخستین حضور

حضور جدی

رودابه

سیندخت

سودابه

تهمینه

گُردآفرین

مادر سیاوش

فرنگیس

جریره

منیژه

کتایون

همای

ناهید

قیدافه

گلنار

مالکه

دوران بی‌حضوری

گُردیه

شیرین 

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

نظریه و روش: تحلیل چارچوب

نظریه و روش: تحلیل چارچوب

زهرا اجاق

چارچوب‌بندی به عبارت ساده‌تر به فرایند ارتباطاتی قابل فهم ساختن گفته می‌شود که طی آن، برخی جنبه‌های

منابع مشابه بیشتر ...

زندگی علیه مرگ: یادنامه‌ای برای صادق چوبک (چند جستار و سه طرح چاپ‌نشده از او)

زندگی علیه مرگ: یادنامه‌ای برای صادق چوبک (چند جستار و سه طرح چاپ‌نشده از او)

علی فردوسی

این کتاب افزون بر جستارهایی که در کنفرانس‌ها خوانده شده یا در نشریات منتشر شده است، دربرگیرندۀ مطالب

از آفرینش تا یزدگرد: تاریخ ایرانیان به روایت شاهنامه

از آفرینش تا یزدگرد: تاریخ ایرانیان به روایت شاهنامه

سیروس کریمی بختیاری

این کتاب، در‌واقع مروری است بر تاریخی که از پیدایش بشر «ابوالبشر» شروع شده و تا فروپاشی فرمانروایی س