۱۶۸۰
۰
رستاخیز جان

رستاخیز جان

پدیدآور: مرتضی آوینی ناشر: واحهتاریخ چاپ: ۱۳۹۲ (چاپ چهارم)مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۸۵۰شابک: 7_4_91768_600_978تعداد صفحات: ۲۰۰

خلاصه

این کتاب مقالات شهید آوینی است در حوزۀ ادبیات، فرهنگ و هنر و رسانه که در طول سال‌های 1368 تا 1371 نگارش یافته و در مطبوعات به چاپ رسیده‌اند.

معرفی کتاب

این کتاب مقالات شهید آوینی است در حوزۀ ادبیات، فرهنگ و هنر و رسانه که در طول سال‌های 1368 تا 1371 نگارش یافته و در مطبوعات به چاپ رسیده‌اند.

در مقالۀ «ادبیات آزاد یا متعهد» آمده است:

جهان ما جهانی است که در آن هم التزام و هم عدم التزام ـ تعهد و عدم تعهد ـ هر دو  مورد تحسین واقع می‌شوند؛ چه در هنر و چه در سیاست. التزام به چه چیز؟ و عدم التزام به چه چیز؟ کشورهای غیرمتعهد از کدام تعهد می‌گریزند و ادبیات متعهد نسبت به چه چیز تعهد دارد؟ و آزادی در عبارت اقتصاد آزاد به چه معناست؟

... کلمه‌های آزادی و برابری را هم بر سر در زندان‌ها می‌نویسند و هم بر سر در معابد بازرگانی.

این جمله از من نیست، از کاموست و او در ادامۀ همین جمله می‌نویسد:

با این همه به فحشاکشاندن کلمه‌ها با عواقب آن همراه است.

ما امروز شاهد عواقب همان امری هستیم که کامو می‌گفت؛ به فحشاکشاندن کلمات. هیچ کلمه‌ای دیگر در شأن حقیقی خویش واقع نیست و در فرهنگ رسانه‌ای، هر کلمه‌ای بر انواع و اقسام معانی متضاد دلالت دارد. آنان که خریداران چیزی جز ادبیات مرسوم نیستند، با کینه و غیظ، جملاتی از این قبیل را که خواندید به دور می‌افکنند و از هر آنچه «خلاف آمد وضع موجود» باشد می‌گریزند. اما به راستی فی‌المثل میان بازار آزاد با آزادی و عدالت چه نسبتی است که این کلمه را در هر دو جا به کار می‌برند؟ کامو پاسخ می‌دهد:

آنچه امروز بیش از هر چیز مورد بهتان قرار گرفته، ارزش آزادی است ... و بعد با اشاره به سخنان بعضی دیگر می‌افزاید:

اگر حماقت‌هایی تا این حد رسمی ممکن است بر زبان بیاید از آن روست که در مدت صد سال، جامعۀ ‌بازرگانی از آزادی کاربردی انحصاری و یک‌جانبه داشته است. یعنی آزادی را به منزلۀ حق تلقی کرده، نه تکلیف و از آن باک نداشته است که تا حدی توانسته آزادی اصولی را در خدمت بیداد عملی بگمارد. پس چه جای شگفتی است اگر چنین جامعه‌ای از هنر نخواهد که ابزار آزادی باشد، بلکه بخواهد که مشق خطی باشد بی‌اهمیت و وسیلۀ سادۀ ‌سرگرمی؟ در مدت ده‌ها سال عدۀ زیادی از مردم که به خصوص غم پول داشته‌اند، هواخواه این رمان‌نویسان دنیادار یعنی بی‌ارزش‌ترین هنرها بوده‌اند‌؛ هنری که اسکار وایلد با درنظرداشتن خودش پیش از رفتن به زندان، درباره‌اش می‌گفت که بدترین عیب‌ها سطحی‌بودن است.

در مقالۀ «رستاخیز جسم و رستاخیز جان» آمده است:

روشنفکران تاجیکستان امسال تقویمی به چاپ رسانده‌اند با تصاویری زیبا از هفت‌سین ایرانی: سیب و سنجد و سبزه و سرکه و سمنو ... گل نرگس و شاخ نبات. دو سالی است که آنان اجازه یافته‌اند تا نوروز را جشن بگیرند و شنیدیم که هم امسال، عید فطر و قربان، جشن سده و مهرگان نیز در جمهوری تاجیکستان رسمیت یافته‌اند.

در طول این هفتاد و چند سال حکومت بلشویک‌ها، مردم تاجیکستان با تمسک به عروه‌الوثقای شعر فارسی خود را حفظ کرده‌اند. حتی زبان فارسی نیز در این خطه وجود خود را مدیون شعر است، مدیون رودکی و فردوسی و نظامی و حافظ و مولوی و اکنون که فرصت اظهار خویش را یافته‌اند، در میدان اصلی شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان که اکنون از بند نام لنین آزاد شده و نام آزادی گرفته است، جایگزین مجسمۀ لنین تندیسی از فردوسی است. وقتی از عالم پور گزارشگر هفته‌نامۀ ادبیات و هنر ـ که لابد عالم‌اف بوده است و یکی دو سالی است که شده عالم پور ـ پرسیدیم که چرا فردوسی؟ گفت: فردوسی رمز آزادی است.

عالم پور چهره‌ای بسیار مهربان و صادق داشت، مثل کسی که هرگز دروغ نگفته باشد. ریش‌هایش را رها کرده بود که تا آنجا که می‌خواهند رشد کنند. موهای سرش هم بلند بود. لب‌هایی کوچک و جمع و جور و همیشه خندان داشت. کلاهی پشمی و بسیار بزرگ ـ از آن کلاه‌ها که همۀ ‌مردان در تاجیکستان بر سر دارند ـ بر سر داشت و کراواتی سرخ گل‌دار هم بسته بود آن قدر با صداقت گفته بود که فردوسی رمز آزادی است که نتوانسته بودم مخالفت کنم و گذاشتم که سکوت و لبخند شرم‌آگین مرا به معنای موافقت بگیرد.

حکیم ابوالقاسم فردوسی چگونه می‌تواند که رمز آزادی باشد؟ او تنها به آن اعتبار که زبان فارسی و اسطوره‌های ایرانی را از گزند تطاول ایام محفوظ داشته رمز آزادی است، اما زبان فارسی کمال خویش را در قرن‌های بعد و در اشعار بزرگان بی‌بدیلی چون حافظ شیراز یافته است و از سوی دیگر آیا به راستی شاهنامۀ فردوسی، ما را از دیگر مأثورات فرهنگیمان بی‌نیاز می‌کند؟

در عظمت سزاوار تقدیس شاهنامه تردیدی نیست؛ اما سخنی چنین مبالغه‌آمیز در حق فردوسی معلوم می‌دارد که صاحب سخن بی خبر از تاریخ ایران، فریب همان دروغی را خورده که مرد اهل تتبعی چون مجتبی مینوی را نیز فریفته است. مجتبی مینوی در کتابی به نام فردوسی و شعر او می‌نویسد: فردوسی از برای این فارسی کتاب بزرگی ساخت که آن را از برای ایران می‌توان هم‌رتبۀ قرآن دانست از برای عرب.

فهرست مقالات و مطالب این کتاب بدین ترتیب است:

ادبیات آزاد یا متعهد؟

رمان و انقلاب اسلامی

آزادی قلم

رستاخیز جسم و رستاخیز جان

زبان و فضا

یادداشتی ناتمام در باب هویت و حقیقت انسان

چرا روشنفکران مورد اتهام هستند؟

فرهنگ یا فرهنگ توسعه؟

ویدیو در برابر رستاخیز تاریخی انسان

تکرار مکررات

انفجار اطلاعات

آیا تئاتر زنده می‌ماند؟

منشور تجدید عهد هنر

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

منابع مشابه

روایت جنگ در دل جنگ: با نگاهی به مستندهای سیدمرتضی آوینی

روایت جنگ در دل جنگ: با نگاهی به مستندهای سیدمرتضی آوینی

انیس دوویکتور

این پژوهش به سبب اختلاف منظر، افق‌های گسترده‌ای را پیش روی پژوهشگران حوزه‌های تاریخ سینمای مستند در