رسالۀ تاریخ: جستاری در هرمنوتیک تاریخ
خلاصه
این کتاب با وجود مختصربودن به بسیاری از مسائل و مفاهیم نظری تاریخ پرداخته است که در وجهی تا به امروز کمبود طرح این مسائل در محافل آکادمیک و غیرآکادمیک عیان بوده است؛ به ویژه مطرحکردن این مسائل از رویکردی هرمنوتیکال، فتح بابی نوین در نگاه به رویدادهای تاریخی است.معرفی کتاب
این کتاب با وجود مختصربودن به بسیاری از مسائل و مفاهیم نظری تاریخ پرداخته است که در وجهی تا به امروز کمبود طرح این مسائل در محافل آکادمیک و غیرآکادمیک عیان بوده است؛ به ویژه مطرحکردن این مسائل از رویکردی هرمنوتیکال، فتح بابی نوین در نگاه به رویدادهای تاریخی است.
نگارنده در این کتاب به واشکافی معنای تاریخ و دیدگاههای اندیشهورزانه به کارکردهای تاریخ و وجه اشتراک تاریخ و روایتگری، از منظری هرمنوتیکال پرداخته است. نویسنده در فصل اول به اتیمولوژی واژه "تاریخ" در شاخههای زبان لاتین، فارسی و عربی میپردازد و با بررسی متون کهن ایرانی در پی کشف معنای تاریخ است. فصل اول با این پیشفرض ادامه مییابد که برای تاریخ دو معنا قایل شود؛ یکی به معنای رویدادهایی که در زمان گذشته به عینه اتفاق افتاده و امری واقعشده است و در معنای دیگر تاریخ به معنای بازگویی یا بازنویسی رویدادهایی خاص توسط مورخ است. نویسنده سپس به برجستهکردن نقش سوژه در برابر ابژه میپردازد و آرای نویسندگانی را که در تکامل مفهوم هرمنوتیک نقش داشتهاند، در مقابل مفهوم تاریخ مورد بررسی قرار میدهد. نویسنده سپس به بررسی ایدۀ "سرشت لایتغییر" بشری میپردازد که از دید گروهی از مورخین، از جمله هرودوت و توکودیدس یونانی مطرح میشود. حالات و کنشهای انسان را "فراتاریخی" دانستن، دیگر امروزه در نگاه غالب فلاسفه جایگاهی ندارد.
فلسفۀ تاریخ دو معنای به هم پیوسته دارد: ۱. تعمق فلسفی دربارۀ جریان رویدادهای تاریخی؛ ۲) تعمق فلسفی دربارۀ ماهیت و روشهای شرح و توضیح رویدادهای تاریخی.
در فصل دوم این کتاب به شرح آرای نویسندگانی چون کانت، هگل، مارکس و انگلس، هایدگر، دیلتای، پوپر، گادامر، بنیامین و فوکو دربارۀ فلسفۀ تاریخ پرداخته شده است. مهمترین نظریات فلسفی درباره تاریخ پس از قرن هجدهم ارائه شده که نویسنده از دیدگاهی هرمنوتیکال، گروهی از مفسرین هرمنوتیک را انتخاب میکند و به واشکافی آرای آنان در باب فلسفۀ تاریخ و "تاریخ باوری" میپردازد.
فصل سوم کتاب پیرامون مشترکات میان "روایتگری" و "تاریخ" است و یکی از فصول جذاب کتاب است که در محافل علمی ما کمتر بدان پرداخته شده است. در این فصل آرای ارسطو و ساختارگرایانی چون بارت پیرامون تشابهات روایت در آثار داستانی و کارکرد روایتی تاریخ بررسی میشود. «روایت تاریخی و روایت داستانی یک وجه مشترک آشکار دارند. این وجه مشترک به تعریف "باز بیان کردن کنشها بر اساس یک پیرنگ" باز میگردد.
فهرست مطالب کتاب بدین قرار است:
دو معنای تاریخ
فلسفۀ تاریخ
تاریخ و روایت
نمایۀ نامها
پربازدید ها بیشتر ...
زندگینامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی بهار (ملکالشعراء)
جمعی از نویسندگان زیرنظر کاوه خورابهبیشک در ساحت ادبیات و فرهنگ ایران معاصر، بهویژه در زمینۀ ارتباط با ادبیات کهن و پربار ما که بزرگان
سنت زیباشناسی آلمانی
کای همرمایستردر اواسط قرن هجدهم در آلمان رشتۀ فلسفه نوینی پدید آمد مبتنی بر افکار و ایدههایی از بریتانیاییها و
نظری یافت نشد.