جمهوری جهانی ادبیات
خلاصه
هدف این کتاب ایجاد تغییر در دیدمان است: توصیفکردن جهان ادبی، به قول فرنان برودل از نقطه نظری معین.معرفی کتاب
هدف این کتاب ایجاد تغییر در دیدمان است: توصیفکردن جهان ادبی، به قول فرنان برودل از نقطه نظری معین.
جمهوری ادبیات مثل هر جمهوری با انقلاب علیه سلطنت پدید آمد: انقلاب زبان فرانسوی علیه سلطنت زبان لاتینی: ارتقای زبان عامیانه (مردم) به زبان رسمی. این انقلاب ادبی مقارن است با شکلگیری دولتهای مطلقه از قرن چهاردهم میلادی تا قرن هفدهم میلادی در اروپا ـ پیدایش نظام جدید ملت ـ دولتها. تولد ادبیات جدید از تثبیت نظام جدید سیاسی جدانکردنی است؛ اما سیر تحول آن دارای استقلالی نسبی است که دارای مولد جمهوری جهانی ادبیات است.
جمهوری جهانی ادبیات حاصلجمع دو اصطلاح است. یکی ادبیات جهانی و دیگری جمهوری ادبیات. اصطلاح اول تکلیفش روشن است. گوته آن را وضع کرد و مارکس و انگلس آن را اشاعه دادند؛ ولی از جانب مورخین و منتقدین ادبی پذیرفته نشد. بنابراین در اینجا در مخالفت با این مخالفت به کار برده شده است.
اما اصطلاح دوم: «جمهوری ادبیات». این اصطلاح بر خلاف انتظار بر امر مجردی دلالت دارد. برای درک آن برخی از مورخین ما را به عهد باستان میبرند و برخی هم به عصر معاصر شبکههای مجازی: به طور محدودتر برخی ما را به رنسانس میبرند و برخی به روشنگری ـ و معتقدند که به شکلگیری حوزۀ عمومی اشاره دارد. به هر حال میتوانیم از آن به عنوان جمعی یادکنیمکهدر فاصلۀ 1550 ـ 1750 میلادی میزیستهاند. این دوره همچنین منطبق است با دورۀ تأسیس علم جدید. به همین دلیل مورخان علم بیشتر و بیشتر سعی میکنند تا این اصطلاح را به اصطلاح «جامعۀ علمی» تقلیل بدهند ـ چه در استانفورد چه در آکسفورد، چه در س. ان. آر. اس و چه در گوتا. این اتفاق با تصرف در معنای ادبیات به مثابه مراسلات و مکاتبات رخ داده است. با این کار جمهوری ادبیات عملاً یعنی جامعۀ علمی که دامنهاش از لهستان به انگلستان میرسد و به جای درک انقلاب ادبی سر از انقلاب علمی در میآوریم؛ اما اگر بتوانیم مفهوم «جامعۀ ادبی» را به قیاس با مفهوم «جامعۀ علمی» مورخان علم وضع بکنیم، آنگاه شاید بتوانیم بگوییم که مفهوم «جمهوری ادبیات» دو مؤلفۀ تودرتو دارد که با هم نقطۀ اوج دامنۀ زمانی ما را تعریف میکند: دکارت گفتار خود را به زبان فرانسوی مینویسد و پییر بل هم اخبار جمهوری ادبیات را در روتردام از تبعید به گوش همه میرساند و دوبله در آستانۀ این دوره دفاعیه خود را در سال 1549 منتشر میکند.
سیر تاریخی که در این کتاب روایت میشود، با نام نویسندگان و منتقدینی دورهبندی میشود که تعدادشان از دو رقم تجاوز نمیکند ـ و آثاری هم که به آنها اشاره یا استناد میشود از سه رقم تجاوز نمیکند ـ در حالی که تحقیقات معاصر در این زمینه (حتی برای دورههای محدود) از داده پایههایی استفاده میکنند که حداقل تعداد آثار مورد مراجعه در آنها، به یمن امکانات تکنولوژی دیجیتال از مرتبۀ پنج رقم است. چگونه میشود این اختلاف فاحش را توجیه کرد. فیالبداهه به هیچگونه. فعلاً تنها میتوان گفت که این اختلاف ناشی از دید است ـ به سخن دیگر ناشی از متدولوژی هر کدام. در نهایت باید دید کدام بصیرت بیشتری برای تحقیقات بیشتر فراهم میکند. امروزه هر دو دید به رونق بحث دربارۀ ادبیات جهانی یاری رساندهاند. همانطور که از فحوای مطالب بالا پیداست این اثر پر از اعلام است؛ مثل بیشتر آثار تاریخی در این زمینه.
این کتاب با به کارگرفتن ابزارهای نظری که تا به امروز به ندرت در نقد ادبی استفاده میشدند، باید به این ترتیب به مثابۀ نوعی محور تماس میان دو سنت نگریسته شود، سنتهایی که تا حدود زیادی همیشه نسبت به هم بیگانه ماندهاند: سنت نقد مابعد استعماری که در ورود مجدد به عنصر تاریخ، به ویژه در شکل تاریخ سیاسی، به نقد ادبی نقش مهمی ایفا کرده است و سنت انتقادی فرانسه که صرفاً استوار بوده است بر قرائت درونی متن در قالب بستۀ نوعی نگرش زیباشناختی مآبانه، توأم با نفی هرگونه دخالت تاریخ ـ و به طریق اولی هر گونه سیاست ـ در عالم ظاهراً صرفاً صوری و «محض» ادبیات. نویسنده در این کتاب سعی داشته تا نشان دهد که نویسندگان بزرگ ادبی همیشه توانستهاند با فاصلهگرفتن تدریجی از نیروهای تاریخی و ادبی، آزادی ادبی خود را ـ یعنی شرایط استقلال اثر خود را ـ اختراع کنند.
نویسنده در مقدمه میگوید: «قصد من از تحلیلکردن جمهوری جهانی ادبیات این نیست که ادبیات جهان را توصیف بکنم، چه رسد به اینکه بخواهم بازخوانی انتقادی و به همان اندازه محالی را تجویز بکنم. هدف این کتاب ایجاد تغییر در دیدمان است: توصیفکردن جهان ادبی، به قول فرنان برودل از نقطه نظری معین، یعنی میخواهم زاویۀ دید نقد متعارف را تغییر دهم و عالمی را که خود نویسندگان بزرگ همیشه نادیده گرفتهاند و از آن غافل بودهاند را جستجو و بررسی کنم. میخواهم نشان بدهم که کشف قوانینی که در این جمهوری عجیب و غریب ـ در این جهان چشم و همچشمی، نزاع و نابرابری ـ حاکمند به ما کمک میکند تا حتی آثاری را که بارها و بارها دربارۀ آنها سخن گفته شده است، به شکل کاملاً جدیدی ببینیم. به ویژه آثار برخی از بزرگترین انقلابیون ادبی قرن بیستم نظیر جویس، بکت و کافکا و همچنین آثار کسانی چون میشو، ایبسن، سیوران، نایپول، کیش، فاکنر و اشمیت».
فهرست مطالب کتاب بدینقرار است:
بخش اول: جهان ادبی
اصول حاکم بر تاریخ جهانی ادبیات
اختراع ادبیات
فضای جهانی ادبیات
بافت امر جهانشمول
از انترناسیونالیسم تا جهانیشدن
بخش دوم: قیامها و انقلابهای ادبی
ادبیاتهای کوچک
جذبشدگان
شورشیان
تراژدی ترجمهشدگان
سرمشق ایرلندی
انقلابیون
سخن پایانی: جهان و شلوار ادبی.
پربازدید ها بیشتر ...
ایل بختیاری در دورۀ قاجار
آرش خازنیموضوع این کتاب تأثیر متقابل حکومت و ایل در حاشیۀ ایران در دورۀ قاجار است. بررسی تاریخ اتحادیۀ ایلی ب
قفلهای دستساز آذربایجان
رحمان احمدی ملکیاز بین آثار فلزی، قفل به دلیل دارابودن نوعی رمز عملکرد و درونمایۀ رازگون، از اهمیت زیادی در حیطۀ تل
نظری یافت نشد.