سفرنامه و تاریخ اصفهان
خلاصه
ملکالمورخین از روزنامهنگاران مهم اواخر دوره مظفری و مشروطه بوده که روزنامههای «آیینه عیبنما»، «وطن»، «شاهنشاهی»، «آزاد» و «صفحه روزگار» را تأسیس کرده بود. وی در 17 ربیعالاول 1332 (13 فوریه 1914) به همراه نجفقلیخان بختیاری صمصامالسلطنه عازم اصفهان شد. از آنجا که سفرش بیش از پنج ماه طول نکشید، نمیتواند تمام آثار تاریخی اصفهان را به تفصیل شرح دهد.معرفی کتاب
ملکالمورخین در سال 1248 شمسی در تهران متولد شد. وی تحصیلات اولیه را در نزد معلمین سر خانه گذراند و بعد مقدمات عربی را آموخت و در هنگام فراغت، از کتابخانۀ غنی پدر خویش استفاده میکرد. چنانکه در سیزده سالگی کتاب تاریخ انبیا را نوشت و در سراسر عمر هم پس از فراغت از کارهای دولتی، در همین کتابخانه که بعد از فوت پدرش به او واگذار شده بود، به خواندن و نوشتن و تحقیق و تحریر میگذرانید و روزی بیش از شش ساعت بدین کار میپرداخت. پایان عمر او مصادف با سالهای سلطنت رضاشاه و دیکتاتوری وحشتناک وی. ملکالمورخین از این همه فشار و سختی و تندی و حکومت شدیداً دلآزرده بود به ویژه آنکه فرزند ارشدش به نام محبعلی خان مردی آزادیخواه بود و این همه ظلم و فشار را برنمیتافت و مأمورین دولتی هم در جستجوی او بودند تا اینکه در سال 1303 شمسی به خانۀ او ریختند و ملکالمورخین را مضروب نمودند و از آن روز وی علیل و درمانده شد تا اینکه در سال 1312 درگذشت.
ملکالمورخین از روزنامهنگاران مهم اواخر دوره مظفری و مشروطه بوده که روزنامههای «آیینه عیبنما»، «وطن»، «شاهنشاهی»، «آزاد» و «صفحه روزگار» را تأسیس کرده بود. وی در 17 ربیعالاول 1332 (13 فوریه 1914) به همراه نجفقلیخان بختیاری صمصامالسلطنه عازم اصفهان شد. از آنجا که سفرش بیش از پنج ماه طول نکشید، نمیتواند تمام آثار تاریخی اصفهان را به تفصیل شرح دهد و در ادامه سفرنامه تاریخ، شرح دهات و قصبات اصفهان، سالشمار حوادث اصفهان را پس از اسلام تا زمان فتحعلیشاه، بهویژه فتنه افغانها و وحشیگریهای محمود و اشرف افغان را بهطور مفصل از منابع دیگر میآورد. در بخش پایانی سفرنامه، ابنیه و آثار تاریخی اصفهان را بیشتر از «مرآةالبلدان» و «شاردن» نقل کرده است. نوشتن سفرنامه و تاریخ اصفهان در ماه رجب 1332 به پایان رسید که کمتر از دو ماه پیش از شروع جنگ جهانی اول در پنجم رمضان 1332 (28 جولای 1914) است.
ملکالمورخین زمانی که به اصفهان سفر میکند و دربارۀ وضع اجتماعی آن شهر مینویسد که اصفهان در اواخر دورۀ قاجار دیگر اصفهان باشکوه نیست و از لحاظ اقتصادی و سیاسی شبیه یکی دیگر از مراکز عمدۀ ولایتی چون تبریز، مشهد یا شیراز شده است. افزون بر اینکه بعد از فجایع حملۀ افغان در دورۀ قاجاریه دستخوش سیاستهای تعدادی از حاکمان شده است که میخواستهاند آن شهر را از لحاظ سیاسی و اقتصادی مطابق منافع خود نگه دارند.
عبدالحسین خان در انتقادات خود بیپرواست و اغلب هم ذکر سند و استدلالی نمیکند؛ ولی از ذکر کسانی که کارهای خوب میکنند، باز نمیماند. مثلاً در وضع اسفبار مدرسۀ چهارباغ و اینکه چگونه کتابخانۀ بزرگ آن را بردهاند، مینویسد: «مدرسه کتابخانۀ بزرگی دارد. گویا دارای بیست سی هزار جلد کتاب خطی است. بعضی از آنها به خطوط اساتید است که پرقیمت است و جلدهای منقش قیمتی هم در کتابخانه موجود است .... . این مدرسه حال هم وقفیات زیاد و تولیت مدرسه با سیدالعراقین است. حقوق طلاب به دست اوست؛ اما به وقف خیانت میکند و دیناری خرج مدرسه نمینماید».
به طور کلی وضع اجتماعی ایران به ویژه در زمان مسافرت عبدالحیسن خان فوقالعاده بد بود: گرانی، ناامنی، دخالت روس و انگلیس که کشور را به دو ناحیۀ تحت نفوذ تقسیم کردهاند و هزاران مشکل دیگر. مسئلۀ نان یکی از مشکلات اصلی است که مؤلف در بیشتر جاها قیمت نان را میدهد برای مثال مینویسد: «امسال چون گندم کم است، نان قدری سخت و گران شده، نان تبریزی دو قران و دو عباسی».
موضوع انتخابات هم در سفرنامه به صورت جالبی مطرح میشود و صورت تلگرافهای اتحادیۀ اصناف با نایبالسلطنه و جواب او و همچنین اسامی هیئت نظار در اصفهان و تلگراف وزارت داخله و خارجه داده میشود. پس از انحلال مجلس دوم بیش از سه سال طول میکشد تا انتخابات مجلس سوم شروع شود. در برابر فشار افکار عمومی و احزاب سرانجام نایبالسلطنه فرمان انتخابات را صادر میکند.
سفرنامۀ ملکالمورخین بسیار کوتاه است و سفر او بیش از شش ماه به طول نمیانجامد. وی در 17 ربیعالاول 1332 به راه میافتد و در نیمۀ شعبان همان سال با لباس مبدل از ترس درگیری با آدمهای صمصامالسلطنه به تهران مراجعت میکند. او روح مشروطهطلبی و آزادیخواهی دارد و امیدوار است با تاجگذاری احمدشاه وضع قدری عوض شود. عبدالحسین خان کتاب خود را به پادشاه جوان تقدیم میکند به این امید که «در ایام تعطیل به مطالعۀ این کتاب بپردازند و از اوضاع اصفهان و چپاول بختیاریان در آن سامان اطلاع به دست نمایند و بدانند که در این مدت خوانین بختیاری دیناری برای کسی باقی نگذاشتهاند».
مؤلف اطلاعات جالبی از وضع گذران مردم، وضع حکومت، جریان انتخابات، خریدن رأی، اهمیت روس و انگلیس و اینکه حکومت در واقع در دست آنهاست و بسیاری مسائل دیگر میدهد و در سر راه خود از وضع مردم کاشان و دهات سر راه صحبت میکند و اطلاعات جالبی از نایب حسین خان و پسرانش میدهد.
عبدالحسین خان شیفتۀ معماری و ابنیه و آثار دورۀ صفوی است و با اینکه قسمت عمدۀ شرح ابنیه، آثار تاریخی، امامزادهها و مدارس اصفهان را در بخش تاریخی از اعتمادالسلطنه یا شاردن نقل میکند و هر جا که شعر یا کتیبهای را میبیند آن را یادداشت میکند.
فهرست مطالب کتاب بدین قرار است:
مقدمه مصحح
سفرنامه اصفهان
ادارات اصفهان
وضع قدیم اصفهان
چارمحال
شعرای اصفهان در اواخر
سالشمار وقایع اصفهان بعد از هجرت
قحط و غلای اصفهان
تسلیمشدن شاه سلطان حسین به محمود افغان
ضبط شهر اصفهان
قتل عام عظیم در اصفهان
قتل محمود و جلوس اشرف در اصفهان
نادرشاه
کریم خان
آغا محمدخان
فتحعلی شاه
بعضی از قراء اصفهان
فتح اسلام در اصفهان
مسافت اصفهان تا عراق عجم
حدود جغرافیایی اصفهان
تصاویر
فهرستها.
پربازدید ها بیشتر ...
آوازهای ناخواندۀ قوی پیر تنهای مهاجر؛ ایلیا به روایت ایلیا در گفتگو با ایلیا فابیان
حسن شکاری و لیزا ویوارللیاین کتاب حاصل گفتگوی حسن شکاری و لیزا ویوارللی با ایلیا فابیان شاعر ایتالیایی است که ایلیا در این گف
مطالعات ادبی هرمنوتیک متنشناختی
مهیار علویمقدمتأویل و رویکرد هرمنوتیکی، باعث افزایش بهرهگیری هر چه بیشتر خواننده از ارزشهای شناختهنشدۀ متن میش
منابع مشابه
از طبابت تا تجارت: خاطرات یک تاجر اصفهانی (ویراست جدید)
حاج میرزا عبدالجواد اخوتاین کتاب مردمنگاری یک خانوادۀ سنتی در اصفهان است که حاصل پیوند خانوادهای بازاری و روحانی هستند و و
نظری یافت نشد.