۱۲۵۴
۰
تقویم و تقویم‌نگاری

تقویم و تقویم‌نگاری

پدیدآور: فرید قاسملو ناشر: کتاب مرجعتاریخ چاپ: ۱۳۹۳ (چاپ سوم)مکان چاپ: تهرانتیراژ: ۱۰۰۰شابک: 7_14_5397_600_978تعداد صفحات: ۲۱۲

خلاصه

این كتاب به تقويم و تقويم‌نگاری و شيوه‌های تنظيم گاه‌شماری از دوران گذشته تاكنون اختصاص دارد و در 13 بخش تنظيم شده است.

معرفی کتاب

تقویم در زبان فارسی به دو معنای عمده به کار می‌رود: یکی نظام تقسیم زمان به واحدهای متفاوت و تاریخ‌گذاری رویدادها بر اساس آن (همان گاه‌شماری)؛ دیگری جدول یا دفتری که تقسیمات زمانی در آن ثبت شده است (همان گاهنامه یا تقویم). بر این اساس روشن است که چنین موضوعی چه پیوندهای نزدیکی با زندگی انسان‌ها و تاریخ آن دارد و کتابی دربارۀ آن چه جذابیت‌هایی.

تقویم و تقویم‌نگاری متشکل از سیزده بخش است که بعضاً بر اساس تقسیم‌بندی جغرافیایی و بعضاً بر اساس تقسیم‌بندی موضوعی تقسیم شده‌اند و مبحث را از جنبه‌های گوناگون تکمیل می‌کنند. بخش یک و دو به «واژه‌شناسی» و «ارکان گاه‌شماری‌ها» می‌پردازد. موضوع بخش سه که متشکل از سه قسمت است، «گاه‌شماری در کشورهای عربی» نام دارد و بخش چهار ذیل «گاه‌شماری در ایران» در سه قسمت اصلی و چند قسمت فرعی، موضوع گاه‌شماری در ایران پیش از اسلام و دوره‌های پس از اسلام و نیز انواع گاه‌شماری محلی رایج در ایران بررسی می‌شود. بخش پنج در دو قسمت جداگانه به گاه‌شماری در افغانستان و در شبه‌قارۀ هند می‌پردازد. موضوع بخش‌های شش و هفت و هشت به ترتیب، گاه‌شماری‌های دوازده حیوانی، سلوک، یهودی و مسیحی است. بخش نه «تاریخ‌گذاری اسناد» نام دارد، بخش ده «گاهنامه/ تقویم» و بخش یازده «تبدیل تاریخ». نهایتاً بخش‌های دوازده و سیزده که شاید برای خوانندگی که علاقۀ چندانی به مباحث تخصصی دربارۀ موضوع ندارند، جذابیت بیشتری داشته باشد: «گاه‌شماری در ادب فارسی» و «گاه‌شماری و فرهنگ».

تقویم، از مادۀ قوم، در لغت به معنای تصحیح کردن است و معانی اصطلاحی متعددی دارد. از جمله معانی تقویم در زبان فارسی اینهاست: «زمان وقوع پدیده یا حادثه‌ای نسبت به یک مبدأ معین» (معادل واژۀ تاریخ در همین معنا) و نیز «دفتری(خطی یا چاپی) حاوی اطلاعات زمانی ـ نجومی یک دورۀ یک ساله». در این کتاب برای مفهوم نخست از واژۀ گاه‌شماری و برای مفهوم واژۀ دوم از واژۀ گاهنامه/ تقویم استفاده شده است.

واژه تقویم در معنای گاه‌شماری آن، به معنای تعیین موضع حقیقی خورشید بر دایرة‌البروج در مواقع گوناگون سال است که رکن اصلی استخراج گاهنامه/تقویم بوده است. بر این اساس یافتن محل خورشید، «تقویم الشمس» و این جایگاه «مقوم‌الشمس» نامیده می‌شد. به نوشتۀ ابوریحان بیرونی، گاهنامه/ تقویم بدین سبب تقویم نامیده می‌شود که اطلاعات موجود در آن تأیید و تصحیح شده است. ریشۀ واژۀ تقویم عربی است و ناظر به هیچ موقعیت نجومی ـ آسمانی نیست و معادل آن در عبری لواح است که تقریباً هم‌معنای لوح عربی است؛ اما واژۀ تأریخ به ریشه‌ای مشترک در زبان‌های سامی می‌رسد. در عبری این ریشه یارح به معنای ماه، و یِرَح به معنای یک دورۀ 29 یا 30 روزۀ گردش ماه به دور زمین (یک ماه؛ در عربی: شهر) است.

در زبان‌های فارسی میانه، از جمله در پهلوی و سغدی نیز برای بیان معانی گوناگون و مرتبط با «ماه» از هزوارش‌های هم‌ریشه با یرح استفاده می‌شده است. این بحث که واژۀ تاریخ از تصحیف و تعریب واژۀ ترکیبی «ماه روز» فارسی پدید آمده و نویسندگان  بسیاری آن را ذکر کرده‌اند، ریشه‌شناسی، عامیانه و بی‌اعتبار است. با توجه به ریشه‌شناسی واژۀ تاریخ به‌کارگیری این واژه از سوی نویسندگان دورۀ اسلامی، نشان می‌دهد که نخست به معنای «بررسی دستگاه‌های تقسیم زمان» به کار می‌رفته و سپس گسترش معنایی یافته و به معنای «علم تاریخ» به کار رفته است. بسیاری از نویسندگان در تعریف تاریخ، هر دو معنا را در نظر داشته‌اند. محیی‌الدین محمد بن سلیمان کافِیَجی که بحث مستوفایی در تعریف علم تاریخ (زمان‌سنجی) دارد، بیشترین و مفصل‌ترین نظر را در تعریف واژۀ تاریخ در هر دو معنا، عرضه کرده است. در بعضی سنگ‌نوشته‌های باقیمانده به عربی، در شبه‌جزیرۀ عربستان متعلق به پیش از اسلام، واژۀ تاریخ به معنای «ماه» (دورۀ گردش ماه به دور زمین) به کار رفته است.

در عین حال باید توجه داشت که مسلمانان تا پیش از وضع گاه‌شماری هجری قمری، از واژۀ عَدَّ نیز برای شمارش روزها و تعیین تاریخ استفاده می‌کرده‌اند. در 1316 شمسی، سیدحسن تقی‌زاده در نخستین چاپ کتاب گاه‌شماری در ایران قدیم، برای جلوگیری از خلط معانی گوناگونی که واژۀ تاریخ در زبان فارسی دارد، واژۀ گاه‌شماری را برای دانش شناسایی زمان و وقت (معرفة المواقیت) وضع و پیشنهاد نمود. بر این اساس واژه‌های گاهنامه و گاه‌شمار نیز در زبان فارسی ابداع و رایج شد.

نظر شما ۰ نظر

نظری یافت نشد.

پربازدید ها بیشتر ...

زندگی‌نامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی‌ بهار (ملک‌الشعراء)

زندگی‌نامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی‌ بهار (ملک‌الشعراء)

جمعی از نویسندگان زیرنظر کاوه خورابه

بی‌شک در ساحت ادبیات و فرهنگ ایران معاصر، به‌ویژه در زمینۀ ارتباط با ادبیات کهن و پربار ما که بزرگان

آیین های ایل شاهسون بغدادی

آیین های ایل شاهسون بغدادی

یعقوبعلی دارابی

در این کتاب ضمن معرفی ایل شاهسون بغدادی در گذر تاریخ، آیین‌های دینی و آداب و رسوم اجتماعی این ایل بر

منابع مشابه

سرگذشت اجتماعی تقویم در ایران

سرگذشت اجتماعی تقویم در ایران

زهره سروش‌فر

این کتاب تلاشی است برای پرداختن به تاریخچۀ تقویم از زاویه‌ای دیگر؛ یعنی به جای تأکید صرف بر انواع گا

دیگر آثار نویسنده