تاریخنگاری در ایران
خلاصه
مباحث این کتاب از منابع گوناگون گردآوری شده و با شیوهای یکدست در یک کل منظم گاهشماری سامان یافته و هر کجا که کاستی و نقصانی بوده، با یادداشتها و تکملهها و نوشتههای مترجم از میان برخاسته است.معرفی کتاب
مباحث این کتاب از منابع گوناگون گردآوری شده و با شیوهای یکدست در یک کل منظم گاهشماری سامان یافته و هر کجا که کاستی و نقصانی بوده، با یادداشتها و تکملهها و نوشتههای مترجم از میان برخاسته است.
نویسندگان این مقولات از اشپولر و کاهن و بازورث گرفته تا لمبتن و جان وودز و کبیر سالیان دراز در تاریخ و فرهنگ ایران غور کردهاند و مقالات و کتابهای ارزشمندی نوشتهاند و مطالعات ایرانی را با آثار و اندیشههای خود همواره پویا و زنده کرده و بر بنیان تازه نهادهاند و به بار و عیار آن افزودهاند. دلنمودگیها و مضمونیابیهای آنها در تاریخنگاری ایران در مقولات این کتاب گرد آمده و در این قلمرو آنچه لازمۀ استقصا بوده، فروگذار نشدهاند.
در فصل «تاریخنگاری دورۀ صفوی» منابع عمدۀ تاریخنگاری عهد صفاری و حکام صفاری سیستان به سه بخش تقسیم میشود و در آن از شیوۀ گاهشماری بهره گرفته می شود. بخش نخست آثار تاریخی عربی و فارسی را دربرمیگیرد و دو بخش دیگر ـ جغرافینگاران عرب و منابع و مآخذ دربارۀ امور مالی و عایدات ـ در عین حال که گزارش تاریخی ارائه نمیدهد؛ ولی اطلاعات حاشیهای را دربردارد و در حقیقت تکملهای بر منابع تاریخی است.
در فصل «تاریخنگاری دورۀ آل بویه» منابع دورۀ بریهیان به دو دوره تقسیم میشود: منابع کهن و دست اول و تحقیقات جدید که در این فصل نگاهی به منابع کهن و چندگونگی آنها پرداخته میشود.
در فصل «تاریخنگاری دورۀ غزنوی» به بررسی منابع عمدۀ تاریخی دربارۀ حکومت سبکتکین، محمود، محمد و مسعود به ویژه تواریخ عتبی، گردریزی و بیهقی پرداخته میشود که هر سه تن در رویدادهای تاریخی زمانهشان حضور داشتهاند. سپس به منابع بعدی و تألیفات دیگر معطوف می شود که در حکم تکمله بر این منابع هستند.
هدف از فصل «تاریخنگاری دورۀ سلجوقی» با همۀ ایجاز و اجمال خود، اقامۀ بعضی یافتهها و راهنماییها برای تحقیقات جدید است. در دورۀ عزنویان تاریخنگاری هم به زبان عربی (به قلم عتبی) و هم به زبان فارسی (به قلم بیهقی) شروع شد، به طوری که در زمان روی کارآمدن سلجوقیان سه نوع تاریخنگاری وارد صحنه شده بود؛ اول کتابهای مربوط به سرتاسر جهان اسلام؛ دوم تاریخنگاری محلی و سوم تاریخنگاری سلسلهای که به دو زبان عربی و فارسی انجام میشد (در سرزمینهایی که سلجوقیان ساکن شدند).
در فصل «تاریخنگاری دورۀ مغول»، کتب تاریخی که در این دوره آمده، نقل شده است و دربارۀ کتاب جامع التواریخ بحث مفصلی نگاشته شده است.
«تاریخنگاری دورۀ تیموری»: دربارۀ تاریخ چغتائیان تنها میتوان اطلاعاتی دربارۀ سدههای نخستین آن، آن هم از منابع خارجی یعنی تاریخچههای یادشدۀ ایلخانی پیدا کرد. در این مقام دو عامل، ارزش بارز این منابع را زیر سؤال میبرد: یکی جهتگیری سیاسی آنها و دیگری دورنمایی جغرافیایی آنها. نویسنده در این جستار دربارۀ تاریخنگاری دورۀ تیموری، در حقیقت به ظهور آن توجه کرده و مرحلۀ دوم این تاریخنگاری را که در دوران شکوفایی فرهنگ و ادب و هنر ایران در روزگار سلطان حسین بایقراست، جز به اشاره به بحث نگرفته است.
«تاریخنگاری دورۀ صفوی»: با برآمدن صفویان از سال 906 ه به بعد معیارهای تاریخنگاری به تدریج متحول شد. بازتاب دگرگونیهای مذهبی در تاریخنگاری دورۀ صفوی بروز کرد و گرایش شیعیانه همچون بدیل مذهبی در برابر تسنن برکشید. ذهن و ضمیر مورخان را فرهنگ شیعی فروپوشاند و این روند البته به تدریج صورت گرفت. در این دوره نیز تاریخنگاری در دو طیف مهم به موجودیت خود ادامه داد: تاریخ عمومی و تاریخ سلسلهای. کتابهای تکملةالاخبار، جواهر الاخبار، تاریخ سلطانی، فتوحات شاهی و ... از کتب تاریخی این دوره است.
«تاریخنگاری دورۀ افشاریه و زندیه»: تاریخنگاری دورۀ افشاریه و زندیه از سنت تاریخنگاری پیشین پیروی کرد و بر تداوم آن تأکید ورزید. جهات جدیدی پدید نیامد؛ چون از حیث زمانی و در قیاس با دورۀ صفوی، بیش از حد تنگدامنه بود. در این دوره تنها تاریخ عمومی که نوشته شد، زبدةالتواریخ محمدحسن مستوفی بود که به اشارۀ نادرشاه و برای مطالعۀ شاهزاده رضاقلی میرزا نوشته شد و مطالب آن دربارۀ اواخر صفویان و ظهور نادر به سبب حضور مؤلف در جریان رویدادها ارزشمند تواند بود.
«تاریخنگاری ایران در سدههای نوزده و بیست» بیشتر آثار تاریخ سدۀ نوزدهم ایران، تا چندی پیش از ویژگیهایی برخوردار بودند که امروزه دیگر چندان مطرح نیستند. این ویژگیها با توجه به جنبههای تاریخی سدۀ نوزدهم، در مورد ادبیات یا رقابت قدرتهای امپریالیستی اروپا بودند. امروزه دیگر عمر کارآیی این نوع آثار به سر آمده و بیش از اندازه مستعمل شده است. عصر امپریالیسم دیگر گذشته و با اینکه ادبیات کهن هزارساله ایران جاودانه است، ولی روح و جوهر خلاق آن خاک خورده است.
«تاریخنگاری دورۀ قاجار»: سنت تاریخنگاری دورۀ قاجار دنبالۀ سنت ادوار پیشین بود. این سنت با ورود اندیشههای جدید به تدریج متحول شد و از دورۀ مشروطیت به بعد شیوههای جدید تاریخنگاری در ایران متداول شد. در این جستار که در حقیقت مکمل جستار قبل است، به طیفهای مختلف این تاریخنگاری نظری افکنده میشود و نمونههای اصلی آن بازشناسی میشود. در این دوره شاخۀ دیگری نیز بر تاریخنگاری ایران افزوده شد، خاطرهنگاری و وقایعنگاری روزانه.
«دو مورخ انگلیسی تاریخنگاری ایران»: نگارنده به دو دلیل "سر جان ملکم" و "سرپرسی سایکس" را برای ارزیابی برگزیده است. اول اینکه این دو تن نخستین نمونه مورخان انگلیسی و جدیدترین آن از برای تألیف تاریخ جامع ایران هستند و دوم اینکه مقایسۀ آثار آنها مقطع یکصدسالهای از ایران را از دورۀ ناپلئون تا جنگ جهانی اول را تحت پوشش قرار میدهد و از این زمان به بعد جهتگیری انگلیس نسبت به رویدادهای ایران تحت تأثیر رویدادهای مرزهای شمال غربی ایران قرار میگیرد.
«تاریخنگاری دورۀ مشروطیت»: نهضت مشروطیت حرکت اجتماعی ـ سیاسی بسیار مهم بود. دربارۀ این حرکت گاه با گزافه سخن گفتهاند و گاه نیز رطب و یابس را به هم بافتهاند و گاه آن را تخطئه کردهاند. منابع این نهضت متنوعند و اصالت آنها هم ارتباط با موضوع و مقوله مورد مطالعه دارد. یگانه تاریخ معتبر که در دوران نهضت مشروطیت نوشته شد، "تاریخ بیداری ایرانیان" تألیف ناظم الاسلام کرمانی است که در آن حوادث مربوط به اواخر دوران استبداد و آغاز مشروطیت آمده است.
جستار «تاریخنگاری روسهای در زمینۀ تاریخ معاصر ایران»، تاریخنگاری روسها در دوران شوروی راجع به تاریخ معاصر ایران که از انقلاب مشروطیت آغاز میشود را در برمیگیرد.
«تاریخنگاری غربیها در زمینۀ تاریخ معاصر ایران»: تاریخنگاری تاریخ معاصر ایران همچون تاریخنگاری تاریخ بیشتر نواحی خاورمیانه در مقایسه با تاریخنگاری تاریخ خاور دور، زمینۀ توسعهنیافتهای برشمرده میشود. محققان آمریکایی مادامی که خاورمیانه، آفریقا و آسیای جنوبی مستعمره یا در طیف نفوذ سایر قدرتها بوده، کاملاً آنها را مغفول گذاشتهاند.
«تاریخنگاری محلی ایران»: از نحلههای دیگر تاریخنگاری ایران، تاریخنگاری محلی بود که به ویژه در پیش از دورۀ صفویان و نیز در دورۀ قاجار از توجه ویژۀ مورخان برخوردار شد. این نوع تاریخنگاری از حس شهر وطنی و تفاخر بومی مایه میگرفت و شیوۀ زندگانی شهری را در دل تاریخ به تصویر میکشید. مشوق اصلی پدیداری تاریخنگاری محلی، سلسلههای محلی و حکمرانان آنها بوده است. گردآوری اطلاعات در باب شهرها و ایالات مختلف برای حکومت مرکزی نیز به ویژه در کیفیت وضع مالیاتها و طرز وصول آنها اهمیتی درخور داشته است. تاریخ بیهق، تاریخ علما مدینة نیشابور، احیاءالملوک، تاریخ سیستان و ... از کتابهای مربوط به تاریخنگاری محلی هستند.
در جستار «ادبیات شرححالنویسی در ایران» توجه نگارنده بیشتر معطوف به آثار فارسی در منطقۀ جغرافیایی ایران و عراق است؛ از اینرو آثار فارسی تألیفشده در هند یا ترکیه یا آثار عربی مؤلفان ایرانی در شمول آثار آن قرار نگرفته است؛ البته آثاری که در محدودۀ ایران به زبان عربی تألیف شده از این امر مستثنی هستند. آثار ارزیابی شده در اینجا بیشتر منحصر به سدههای چهارم/دهم تا سیزدهم/نوزدهم است؛ از اینرو آثار مربوط به سدۀ سیزدهم/نوزدهم نیز که در حقیقت دنبالۀ رشتۀ اصلی سنت شرححالنویسی سدههای میانه به حساب میآیند، مورد بحث قرار نگرفتهاند.
«تاریخنگاری هنر ایران»: تاریخنگاری ایران دستاوردهای گسترده و متنوعی دارد که هر یک به لحاظی و از برای گسترش علوم کارساز است و جلوههای بارزی دارد. از تاریخنگاری سیاسی که بگذریم، پارهای از شاخههای علوم انسانی هم به لحاظ شرایط تاریخی حاکم بر آن وارد حیطۀ تاریخنگاری ما شدهاند و همگام با خود منابعی درخور پدید آوردهاند که هنر نگارگری از آن جمله است. در این جستار تاریخنگاری همدوش با تحول نگارگری کشورمان بازنمایی میشود.
فهرست مطالب این کتاب بدین قرار است:
تکوین تاریخنگاری ایران: برتولد اشپولر (آلمان)؛ تاریخنگاری دورۀ صفاری: م.م.حسین (هند)؛ تاریخنگاری دورۀ آل بویه: م.کبیر (هند)؛ تاریخنگاری دورۀ غزنوی: بازورث (انگلیس)؛ تاریخنگاری دورۀ سلجوقی: ک.کاهن (فرانسه)؛ تاریخنگاری دورۀ مغول: یعقوب آژند؛ جوینی و رشیدالدین: جان بویل (انگلیس)؛ اهمیت جامع التواریخ: جان بویل (انگلیس)؛ تاریخنگاری دورۀ تیموری: جان وودز (آمریکا)؛ تکمله: یعقوب آژند؛ تاریخنگاری دورۀ صفوی: یعقوب آژند؛ تاریخنگاری دورۀ افشاریه و زندیه: یعقوب آژند؛ تاریخنگاری ایران در سدههای نوزده و بیست: ح.فرمانفرمایان (آمریکا)؛ تاریخنگاری دورۀ قاجار: یعقوب آژند؛ دو مورخ انگلیسی تاریخنگاری ایران: م.ا.یاپ (انگلیس)؛ تاریخنگاری دورۀ مشروطیت: یعقوب آژند؛ تاریخنگاری دورۀ پهلوی: یعقوب آژند؛ تاریخنگاری روسها در زمینۀ تاریخ معاصر ایران: ا.ویلر (انگلیس)؛ تاریخنگاری غربیها در زمینۀ تاریخ معاصر ایران: ن.کدی (آمریکا)؛ تاریخنگاری محلی ایران: یعقوب آژند؛ ادبیات شرححالنویسی در ایران: آن لمبتن (انگلیس)؛ تاریخنگاری هنر ایران: یعقوب آژند؛ کتابشناسی.
پربازدید ها بیشتر ...
مطالعات ادبی هرمنوتیک متنشناختی
مهیار علویمقدمتأویل و رویکرد هرمنوتیکی، باعث افزایش بهرهگیری هر چه بیشتر خواننده از ارزشهای شناختهنشدۀ متن میش
پابرهنه در برادوی: زندگی و آثار نیل سایمون
مجید مصطفوینیل سایمون (1927 ـ 2018) یکی از پرکارترین، موفقترین و محبوبترین نمایشنامهنویسان جهان و یکی از بهت
منابع مشابه بیشتر ...
نوای تاریخ: یادداشتها و مقدمههای دکتر عبدالحسین نوایی
عبدالحسین نوایی به اهتمام الهام ملکزادهاین کتاب دربرگیرندۀ مقالات تألیفی استاد نوایی یا مقدمههای ایشان بر کتابهای مختلف است که نظر به اهم
بینش و روش در تاریخنگاری شاهزادگان مورخ قاجار
محمدعلی براتزادهموضوع این کتاب بررسی ویژگیهای تاریخنگاری شاهزادگان مورخ قاجار است. در هیچ دورۀ تاریخی به اندازۀ د
نظری یافت نشد.