بر آستان جانان: گزیدۀ صدویک غزل حافظ با مقدمه و شرح غزلها
خلاصه
این کتاب گزیدهای است از صدویک غزل حافظ همراه با شرح و توضیح واژهها، ترکیبات و دشواریهای ابیات آنها به گونهای که افزون بر علاقمندان شعر حافظ، توقع استادان و دانشجویان زبان و ادبیات فارسی را نیز برآورده میسازد.معرفی کتاب
این کتاب گزیدهای است از صدویک غزل حافظ همراه با شرح و توضیح واژهها، ترکیبات و دشواریهای ابیات آنها به گونهای که افزون بر علاقمندان شعر حافظ، توقع استادان و دانشجویان زبان و ادبیات فارسی را نیز برآورده میسازد.
این کتاب با نیت فراهمآوردن گزیدهای از غزلهای حافظ و شرح مختصر آنها تألیف شده است. در شرح غزلها سعی بر آن بوده تا دشواریهای ابیات و حاصل معنای هر بیت به دست داده شود. مقدمۀ کتاب به در شرح حال و اوضاع سیاسی و اجتماعی عصر حافظ و برخی نکات سبکشناختی شعر حافظ به درک بهتر مفاهیم ابیات کمک خواهد کرد. در هر مورد از شرح و مقدمه بر حسب موضوع منابعی نیز ارائه شده تا خواننده بتواند برای تفصیل مطالب به آنها مراجعه کند. سعی بر آن بوده تا در هیچ مورد، مطلبی غیرمستند مطرح نشود.
از میان القاب و نامهای متعددی که منابع قدیم و متأخر برای حافظ نوشتهاند، خواجه شمسالدین محمد حافظ شیرازی از همه مستندتر و به حقیقت نزدیکتر است. خواجه لفظی است که از دیرباز و شاید قبل از رودکی سمرقندی برای بزرگان میآوردند و حافظ هم که در میان مردمان روزگار خویش به دانش و کمال شهره بود، این عنوان را پیش از نام خود داشته است.
جادوی شعر حافظ از همان آغاز شاعریاش چنان جلوهای داشت که شعردوستان و اهل ادب را تا دوردستها مجذوب خود میکرد. از سخنان جامع دیوان چنین برمیآید که خواجه در روزگار خویش از شهرت بسیار برخوردار بوده است و شهرتش تا دوردستهای ترکستان و هند تا آذربایجان و عراق کشیده میشد. آنچه حافظ را حافظ کرده است، تنها لفظ و صورت و کلام او نیست، تنها مضمون شعر او هم نیست. جاذبۀ شعر حافظ ترکیبی از عناصر شعر اوست. عناصری که شاید در شعر دیگر سرایندگان هم یافته شود؛ اما نه به گونهای این چنین.
زبان پرداخته و لطیف غزلهای حافظ که مایههای خود را از ذوق و دانش ادبی شاعر و ذخیرههای زبان فارسی گرفته است، هم مایه از زبان ادبی و رسمی گذشته دارد و هم برگرفته از کلام مردم زمانۀ او است. این زبان همچنین نمودی از خلاقیتهای زبانی شاعر و خطرکردنهای او در گریز از تکرار و کلیشههای ملالتآور است. غزل حافظ شعری است که تنها یک بار سروده نشده است. شابد حافظ هر غزل خود را بارها سروده باشد. پس از مرگ حافظ هم خط سرایشهای غزل او از حرکت نایستاده است. غزل حافظ حرکت متکامل زبان فارسی و توش و توان و پرپشتوانۀ آن را در خود نشان میدهد. کلام حافظ امروز برای همۀ فارسیزبانان قابل فهم است. شعر حافظ تنها میراثی از ادبیات گذشتۀ ما است که خواندن و فهمیدنش نیازمند فرهنگ لغت نیست و اگر فرهنگی لازم باشد، تنها برای درک عمیقتر و بار دلالتهای مختلف واژهها و چندمعنایگی آنها است و نه ایجاد ارتباط عاطفی تودۀ مردم ما با غزلهای حافظ.
حافظ سرایندهای است که از صنایع بدیعی و ترفندهای شاعرانه بهرۀ بسیار گرفته است و بدین لحاظ حتی میتوان گفت شعرش متصنع است؛ اما مصنوع نیست. بهرههایی که حافظ از ارزش بلاغی صنعتها گرفته است، گاه متفاوت از بهرههایی است که غالباً دیگر شاعران از چنان صنعتی گرفتهاند. حافظ با دریافت عمیق خود از مبانی زیباییشناسی هنری و شعری، صنعتها را در شعر خود چنان طبیعی مینشاند که خواننده باید حضور آنها را در شعر کشف کند و بدین ترتیب به نوعی التذاذ هنری برسد و با این حال نمیتواند منکر حضور دیگر صنعتهایی شود که به کشف آنها توفیق نیافته است.
یکی از ویژگیهای بارز غزل حافظ که در بسیاری از سرودههای غزلی شاعر مشاهده میشود، نوعی گسستگی یا عدم توالی مفهومی غزلهاست؛ به گونهای که خواننده به دشواری میتواند پیوندی میان برخی از ابیات بیابد و همین نکته سبب میشود تا نتواند غزل را به عنوان یک واحد انداموارۀ شعری در نظر آورد؛ در حالی که غزل حافظ دارای وحدتی حجمی و محتوایی است که خود را در سه بُعد: وحدت مفهومی، وحدت زیباشناختی و وحدت عاطفی نشان میدهد.
این کتاب در یک مقدمه و دو بخش سامان یافته است که در بخش اول گزیدۀ غزلها و بخش دوم توضیحات غزلها آمده است.
پربازدید ها بیشتر ...
افسانه و نیمای جوان
ایلیاکیان احمدیمنظومۀ بلند، استثنایی و تأثیرگذار «افسانه» شعری که نیمای جوان در سال 1301 و در 25 سالگی میسراید، پی
تاریخ مطبوعات استان همدان (1324 ق ـ 1397 ش)
مجید فروتناز ویژگیهای بارز این کتاب، تلاش برای دسترسی به بخشی از اسناد و سوابق دولتی و اصل نشریات یا آرشیو اس
منابع مشابه بیشتر ...
مروارید ادب ایران
سمانه سنگچولیشهابالدین عبدالله مروارید ملقب به بیانی کرمانی، تنها شاعری است که در قرن نهم هجری به سرودن رباعی شه
نظری یافت نشد.