فرهنگ گیلکی
خلاصه
واژهنامۀ گیلکی دکتر منوچهر ستوده اولین واژهنامۀ گویش گیلکی است و میتواند منبعی مناسب برای پژوهشگران باشد.معرفی کتاب
هر یک از گویشهای ایران که از دیرباز بدان گفتگو میشده است، واژههایی دارد که نمایندۀ اندیشهها و شیوۀ زندگی و چگونگی سرزمین مردمان هر مرز و بومی را از زبان آنان میتوان یافت. هنگامی فرهنگ زبان فارسی چنانکه باید پرداخته خواهد بود که همۀ واژگان محلی و عامیانۀ دورافتادهترین جاهای ایران از رستنیها، پرندگان، ماهیان و دیگر جانوران، افزارهایی که در پیشههای گوناگون ویژۀ هر مرز و بوم به کار است، در آن گرد آمده باشد.
بسیاری برآنند تا گویش گیلکی را از زبان مردم رشت که بزرگترین شهر گیلکنشین است، باید گرد آورد و روشن است که شهرها چون جایگاه کار و کوشش بازرگانی و کارگری میشود، مردم از گوشه و کنار و دهات دوردست بدان روی میآوردند؛ ناگزیر با این جابجاشدن واژهها و آهنگ زبان آنان با مردم شهر میآمیزد و بدین گونه زبان شهرنشینان و زبان اینان هر یک از دیگری رنگ میگیرد و کمکم بازشناختن آن دو از یکدیگر دشوار میشود.
این است که برای بهدستآوردن واژهها و آهنگ ویژه و درست هر گویش باید به جایی رفت که زبان مردم آنجا با زبان دیگری نیامیخته باشد. از این گذشته بسیاری از مردم شهر رشت از واژههایی که دربارۀ پرورش نوغان یا کشت برنج و کنف یا پیشۀ ماهیگیری هست، آگاهی ندارند ناچار باید آنها را در جایی که آن پیشهها به کار است، جستجو کرد؛ چنانکه واژههای کوبافی (بوریابافی) را در آبکنار و واژههای ماهیگیری را در کنارۀ خزر و گویش گالشان را در کوهپایهها باید جست.
واژههای این فرهنگ از جاهای گوناگون گیلان شنیده و گردآوری شده و کوشش شده هر واژه از چند نفر سؤال شود. واژههای هر پیشه از دارندگان همان پیشهها شنیده و نوشته شده است. واژههای خانهداری از کدبانویان سالخورده پرسیده شده است. نامهای پرندگان و چگونگیهای ویژۀ هر کدام از آنها بهجز از شکارچیان از کسان دیگری نیز که بدانها آگاهی داشتهاند، سؤال شده است و برای بهترنمودن آنها عکسهایی از کتاب zhivodni mir که در سال 1940 در مسکو به چاپ رسیده، برگزیده و به کسانی که با این رشته آشنایی داشتند، نشان داده شده است و پس از آن لااقل سه تن آنها را درست یافته و یکسان بازشناختهاند، در این فرهنگ آمده است و نام علمی و گاهی روسی آنها یادآوری شده است.
زبان مردم گیلان به چند بخش تقسیم میشود:
"تالشی" که در شاندرمن، ماسال، اسالم، کرگانرود، تالش دولاب (که از شمال به نمین اردبیل و از خاور به دریای خزر و از باختر به رشتهکوههای خلخال و از جنوب به ماسوله و فومن میپیوندد) گفتگو میشود. "گیلکی بیهپس" که در بخشی از گیلان که در باختر سفیدرود (چهارفریضه، گسکر، کسما، تولم، شفت، موازی، کهدم، لشتهنشا) است بدان گفتگو میشود. "گیلکی بیهپیش" که در خاور سفیدرود (لاهیجان، لنگرود، کنارفریضه، رودسر و اشکور پایین) بدان گفتگو میشود. "گالشی" که زبان مردم کوهپایۀ گیلان است. "کرمانجی" که زبان مردم عمارلو است. عمارلو را به دو بخش تقسیم کردهاند: فاراب و کرمانج. کرمانجی از گویشهای کردی است. "تاتی" زبان چند ده از دههای رودبار زیتون و بخش فاراب عمارلو است و زبان "گاومیشبانها" که این مردم سرزمین ویژهای ندارند و بیشتر در کنار رودخانههای بزرگ و به ویژه کنار سفیدرود زندگی میکنند.
پربازدید ها بیشتر ...
آیین های ایل شاهسون بغدادی
یعقوبعلی دارابیدر این کتاب ضمن معرفی ایل شاهسون بغدادی در گذر تاریخ، آیینهای دینی و آداب و رسوم اجتماعی این ایل بر
زندگینامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی بهار (ملکالشعراء)
جمعی از نویسندگان زیرنظر کاوه خورابهبیشک در ساحت ادبیات و فرهنگ ایران معاصر، بهویژه در زمینۀ ارتباط با ادبیات کهن و پربار ما که بزرگان
منابع مشابه بیشتر ...
فرهنگی گیلکی رانکوه
سیدرضی مظفری به کوشش جهاندوست سبزعلیپوراین کتاب مجموعهای از واژگان گیلکی به گویش شرق گیلان است که برخی از آنها اکنون از چرخۀ کاربرد خارج ش
ردهشناسی ترتیب سازههای اصلی در زبان گیلکی
مسعود پورهادینگارنده با الگوگیری از دبیرمقدم، تلاش دارد از منظر مؤلفههای بیستوچهارگانۀ درایر ردهشناختی ترتیب و
دیگر آثار نویسنده بیشتر ...
زبان مردم طهران
منوچهر ستوده به سعی اسدالله کفافیدر این کتاب به معرفی کلمات و اصطلاحات و شیوه گویش مردم تهران پرداخته شده است.
رهآورد ستوده: یادداشتهای دکتر منوچهر ستوده
منوچهر ستوده به کوشش مصطفی نوریاین کتاب دربردارندۀ مجموعهای از یادداشتهای دکتر ستوده است.