نامها و یادها در قلم و بیان محمد بهمنبیگی
خلاصه
کتاب نامها و يادها قبل از آنكه به معرفی ياران و دوستان آگاه و همراه محمد بهمنبيگی منحصر شود، در حقيقت بيانگر يكی از چندين ويژگیهای شخصيتی اين بزرگمرد عرصۀ آگاهی يعنی قدرشناسی به معنای واقعی كلمه و در زمان حيات افراد، چيزی كه متأسفانه امروز در جامعۀ ما در شيب فراموشی گذر زمان گرفتار شده است.معرفی کتاب
کتاب نامها و يادها قبل از آنكه به معرفی ياران و دوستان آگاه و همراه محمد بهمنبيگی منحصر شود، در حقيقت بيانگر يكی از چندين ويژگیهای شخصيتی اين بزرگمرد عرصۀ آگاهی يعنی قدرشناسی به معنای واقعی كلمه و در زمان حيات افراد، چيزی كه متأسفانه امروز در جامعۀ ما در شيب فراموشی گذر زمان گرفتار شده است.
افرادی در متن و درون تعلیمات عشایر حاضر، ناظر، حامی و عامل بودند و کسانی نیز از دور به دیدۀ تحسین به آن نگریستند و رشادت، انصاف، فتوت و جوانمردی به خرج دادند. مصلحان خیراندیشان نیز بیکار ننشسته و با قلم و قدم و زبان خود یاریرسان آموزش عشایر بودند. با وجود این اهتمام و تلاش جمعی از تنگنظران، معاندان، کجاندیشان و نانجیبان نیز مانند همیشه راه بدفرجام خود را در پیش گرفتند. تعداد این قهرمانان، بازیگران و هنرمندان کم نبوده و نیستند. بهمنبیگی در آثار مکتوب و سخنرانیها، مصاحبهها و نکوداشتهای مختلف به نام برخی از این نقشآفرینان اشاره کرده است. نامها، یادآوریها و یادها از زبان بهمنبیگی، غرورآفرین و اشارهها و نشانهها شنیدنی و به یادماندنی است.
محمد بهمنبیگی در سال 1299 در ایل جلیل و بزرگ قشقایی یکی از بزرگترین ایلات فارس و ایران دیده به جهان گشود. او فرزند محمودخان کلانتر تیرۀ بهمنبیگلو از طایفۀ عملۀ قشقایی است.
وی در اوان جوانی توانمندی خود را در نویسندگی به اثبات رسانید. امید میرفت قلههای رفیع نویسندگی را فتح کند و در زمرۀ یکی از بزرگترین نویسندگان باذوق و طبع خارقالعادۀ خود خوانندگان کتابهایش را از شهد کلامش سیراب سازد؛ ولی چنین نشد. او نویسندگی را رها کرد و سیروسفر به اروپا و آمریکا نمود. با دیدن تکنولوژی و فنآوری بالا، پیشرفتهای حیرتآور و رشد اقتصادی و رفاهی و تدمین اجتماعی مردم مغربزمین بیتوجه به پذیرش دانشگاه ژنو، به ایل و جامعۀ ایلی بازگشت. به فکر چاره برای دردمندان ایلی افتاد و میخواست آنچه خود دارد، دیگر فرزندان ایلی هم داشته باشند. پس از مطالعه و تحقیق دست بر نقطههای دردرناک و حساس گذاشت و برای درمان نشانهشناسی بیماریها و درمانشناسی آن گام برداشت. از این روی آمال و آرزوهای شخصی و خانوادکی را وانهاد و اولین مدرسۀ عشایری را در سال 1330 بنا نهاد. در همین راستا ابتدا دایرۀ کوچکی در گوشۀ اتاقی در ادارۀ فرهنگ فارس ایجاد نمود و با کمک دوستان آن را به ادارۀ کلی بزرگ، مستقل، باشکوه و رشکبرانگیز برای کل عشایر ایران به مرکزیت شیراز تبدیل نمود.
سال 1336 دانشسرای عشایری را تأسیس کرد و در 22 دورۀ یکساله معلم تربیت نمود. سال 1346 دبیرستان شبانهروزی عشایر شیراز را برای فراهمکردن شرایط ادامۀ تحصیل در دورۀ راهنمایی و دبیرستان برای فرزندان عشایر برپا نمود.
تأسیس مدارس عشایری در سال 1352، دانشسرای تحصیلی سال 1356، مرکز آموزش فنی و حرفهای دختران (قالیبافی) سال 1349، مرکز آموزش حرفهای پسران سال 1351، مؤسسۀ تربیت مامای عشایر سال 1352، مرکز تربیت روستا پزشک و دامپزشک سال 1354 و مجتمع آموزشی صنعتی آب باریک شیراز به مساحت 200 هکتار از خدمات ارزندۀ بهمنبیگی است.
حاصل این اقدامات تربیت 10000 معلم، 360 نفر دختر آموزشدیدۀ قالیبافی، 500 پسر آشنا به مشاغل فنی و حرفهای، 117 مامای عشایری، 90 روستاپزشک و 30 دامپزشک بود. هزاران کودک ایلی از دبیرستان عشایری راهی بهترین رشتههای دانشگاههای معتبر شدند و هماکنون به عنوان پزشکانی حاذق، مهندسینی توانمند، مدیرانی لایق، قضاتی شرافتمند، اساتیدی مجرب و .. در اقصی نقاط کشور و خارج از کشور مشغول خدمتگذاری هستند. میتوان گفت با تلاشهای بهمنبیگی حدود یک میلیون نفر به نعمت سواد و دانش دست یافتند.
او نسلی را رهانید و نسلهایی را در پی آن به نعمت سواد، دانش، پیشرفت و مدنیت آشنا کرد. او به سه زبان زندۀ دنیا انگلیسی، فرانسه و آلمانی تسلط داشت و به این زبانها متکلم بود و بیشتر کتابهای ادبی معروف جهان را به زبان اصلی میخواند. از رهگذر فعالیتهای آموزشی بیبدیل و ماندگار در عشایر ایران، در سال 1353 مفتخر به دریافت نشان «کروپسکایا» شد که نام همسر لنین است و دولت شوروی این نشان را در اختیار سازمان جهانی یونسکو قرار داده بود که به بهترین سوادآموز سال تعلق گیرد.
وی پس از 26 سال فعالیت مستمر و عاشقانه در امر آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت فرزندان ایلات و عشایر هنگامی که با بازنشستگی زودهنگام و ناخواسته روبرو شد، پس از یک وقفۀ طولانی بار دیگر دست به قلم برد و با نوشتن کتابهای بخارای من ایل من، اگر قرهقاج نبود ...، به اجاقت قسم و طلای شهامت خدمات شایان و ماندگاری به زبان و ادب فارسی و غنای فرهنگی ایران نمود.
بهمنبیگی دانشمندی بود که دانشش در کتابها نماند و ایدههایش را به عرصۀ اجرا درآورد. مردی که جوانی، علایق شخصی، استعداد و نام و نشان خود نثار عشایر نمود. به حق او روسپیدی کار و مرد استفاده از فرصتها در خدمترسانی بیمنت به عشایر و مرد غیرممکنها بود. در سخندانی و سخنوری کممانند و افسونگر و در بیان مسئله و مشکل بیهمتا بود. این بزرگمرد ایرانی از معدود بزرگان این مرزوبوم است که این شانس را داشت که شاهد نتایج خدماتش باشد.
بهمنبیگی اردیبهشت ماه 1389 در آستانۀ روز معلم در 90 سالگی در شیراز دیده از جهان فروبست و در اوج عرت و افتخار و احترام کوچ ابدیش را آغاز کرد.
فهرست مطالب این کتاب در شش فصل بدین ترتیب است:
زندگی بر مدار خدمت، نامها 1، نامها 2، طالع پرشفقت، نغزهایی پرمغز، معرفی آموزش عشایر، جاودان خرد.
پربازدید ها بیشتر ...
گزارشهایی دربارۀ مختصر عملیاتی در جنوب ایران: رویارویی نظامی بریتانیا و ایل قشقایی در بهار و تابستان 1918 م/ 1336 هـ.ق
سر پرسی سایکس، کلنل ای.اف. اورتون و دیگرانآنچه در این کتاب آمده، مجموعهای از گزارشهای فرماندهان بریتانیایی رشتهعملیاتی است که در بهار و تاب
ایل بختیاری در دورۀ قاجار
آرش خازنیموضوع این کتاب تأثیر متقابل حکومت و ایل در حاشیۀ ایران در دورۀ قاجار است. بررسی تاریخ اتحادیۀ ایلی ب
منابع مشابه
مدارس عشایری ایران در دورۀ پهلوی: مجموعه تاریخ معاصر ایران
الهام ملکزادهرویکرد کتاب مطالعهای دووجهعی است: بخش عمدهای از این دادهها به تاریخ اجتماعی و تاریخ فرهنگی عشایر
دیگر آثار نویسنده
چیستی و چرایی ادبیات قدسی: درآمدی بر روشنامۀ ادبیات آیینی (درسگفتارهای سیدعلی شجاعی)
سیدعلی شجاعی به اهتمام مریم ولیدر این کتاب ابتدا به بررسی اهمیت منابع مطالعاتی و جایگاه پژوهش در فرایند خلق یک اثر آیینی پرداخته شد
نظری یافت نشد.