خیامی یا خیام
خلاصه
از معروفترین چهرههای ادبی زبان فارسی که امروزه در خارج از ایران بیش از داخل ایران مورد توجه جهانیان قرار گرفته است، ابوحفص عمر خیامی حکیم ریاضیدان نیشابوری است که به نام عمر خیام شاعر رباعیگوی نیشابوری شناخته شده است.معرفی کتاب
با چاپ کتاب نوروزنامه منسوب به عمر خیام در سال 1312 هجری شمسی که دربردارندۀ تعریف نوروز و آداب و رسوم مربوط به آن است، موضوع خیام از نو بر بساط بحث و نقد گذارده شد؛ زیرا این کتاب را یابنده و چاپکنندهاش به صورتی تازه و گیرا درآوردند که برای خیام افزون بر معرفت به ریاضیات و فلسفه، آگاهی از علم انگورشناسی و وسایل سوارکاری و هرچه مناسب زندگانی مردی صاحب مال و کامران در آن زمان بوده، قائل شده است.
انتشار این کتاب افرادی را به دقت نظر برای یافتن حقیقت در باب خیام تشویق نمود، از جمله صاحب مقالات این مجموعه را به نگارش مقالهای تحقیقی در روزنامۀ شفق سرخ وادار کرد. نویسندۀ این مجموعه در ضمن تحقیق و تتبع به نکات تازهای برخورد که بعدها در طی زمان دربارۀ هر یک از آنها در زمان مناسب مقالهای تحریر کرده یا گفتاری ایراد نموده است؛ چون صورت این مقالات و گفتارها غالباً مورد نیاز و درخواست اشخاص علاقمند به پژوهش و تحقیق در موضوع خیام بوده، به جمعبندی و منظمکردن آنها پرداخته است.
استفادۀ شاعری در ایران از کلمه حکیم به معنی فیلسوف و دانشمند در میان شعرای فارسیگو انحصار بدو ندارد، بلکه فردوسی پیش از او و خاقانی بعد از او و قاآنی هم در دورۀ قاجاریه از این عنوان علمی استفاده کردهاند. در عنوان حکیم جای بحثی نیست، به ویژه دربارۀ خیامی که نظامی عروضی تاریخنگار زمان، او را در مقالۀ مربوط به حکما آورده است و بیهقی مورخ حکمای اسلامی معاصر او هم نام وی را به تفصیل در ضمن اسامی حکمای مسلمان و متدین ذکر کرده است. خاقانی شروانی هم نیمقرن بعد از مرگ خیامی (517)، در تمجید از مربی خود عمر ابن عثمان شروانی، او را مظهر حکمت خیامی و دیانت عمر خطاب خوانده است. بنابراین در حکیم بودن خیامی دیگر جای شکی نمیماند، بلکه شهادت نظامی عروضی و بیهقی از آشنایان تاریخنگار همزمان خیامی و اشاره شاعر نزدیک به زمان حیات او، خاقانی هم آن را تأیید کامل میکند.
علاوه بر آن برخی رسالههای کوتاه او در موضوعات فلسفی بر اثبات این نسبت خیامی، دلالت مستقیم دارد.
مشکلی که از مطالعۀ ترجمۀ احوال خیامی در چهار مقاله نظامی عروضی و تعلیقات شادروان میرزا محمدخان قزوینی بر چاپ لیدن از این کتاب در دهۀ اول از این سده، برای نگارنده مانند سایر علاقمندان به تاریخ ایران در ضمن مراجعه و مطالعۀ کتاب مزبور پیش آمد، این بود که چرا نظامی عروضی و بیهقی، معاصر و همنشین خیامی که به نواحی مختلف شخصیت او اشارههای مفیدی کردهاند، ابداً اشارهای به ارتباط او با کار شعر و شاعری نکردهاند و چنین زمینهای را فراهم آوردهاند که پنجاه سال بعد از مرگ او شاعر دانشمندی مانند خاقانی او را تنها مظهر حکمت اسلامی معرفی کند.
پنجاه سال پیش از این هنوز به رسالهای از زمخشری دانشمند و مفسر و لغوی بزرگ خراسانی از معاصران و همنشینان حکیم نیشابوری دسترسی پیدا نشده بود که آن رساله زاجر الصغار باشد. در اثنای گفتگو با خیامی دربارۀ شعری از ابوالعلاء معری، زمخشری میکوشد که حکیم خیامی را در مورد شعرشناسی کماهمیت نشان بدهد. آنچه بیشتر پژوهنده را به تفکر و تحیر وادار میساخت، در درجه اول این بود که چرا نظامی عروضی نام خیامی را در ضمن مقالۀ مربوط به شعرا نیاورده است. در صورتی که از شعرایی در مقالۀ شعرا نام برده است که تنها دلیل شاعری آنان، همانا ذکر نامی از ایشان در این مقاله از چهار مقاله میباشد یا آنکه بیهقی که از اشاره به دعای خیامی هنگام تسلیم جان از بدن، دریغ نورزیده است، چگونه به جنبۀ شاعری او ادنی اشارهای در نوشتۀ خود نمیکند.
نوشتههایی که در مجموعۀ حاضر آمده است، دربردارندۀ بخش عمدهای از مقالات و گفتارهایی است که نگارنده در مطبوعات و مجامع و برنامههای مرزدانش رادیو در فاصله سالهای 1312 تا 1357 درباره ابوحفص عمر ابن ابراهیم خیامی نیشابوری و ابوالحسن علی ابن خلف خیام بخارائی و موضوع تعدیل سال شمسی و تثبیت موقع نوروز در نخستین درجه یا روز اول از برج حمل و سهم خازنی در این کار مهم نجومی و غفلت یا مسامحۀ خواجه نصیر و دستیارانش در ثبت و ضبط حق خازنی توانست به عرض هموطنان ارجمند خود برساند.
فهرست مطالب این کتاب بدین ترتیب است:
پیشگفتار، مقدمه بر مجموعه، حکیم عمر خیامی و نه خیام، از خیامی تا خیام، سخنی دربارۀ خیامی و خیام، یک یا چند خیام، نظری به زندگانی خیامی، خیامی شاعر و نه حکیم، باز هم خیام و خیامی، خیام اصلی و جعلی، کبیسۀ جلالی، زیج عمر خیام، تاریخها و تقویمها، بنیاد تاریخ شمسی هجری، احقاق حق خازنی.
ضمیمهها: نوروز و نوروزنامه، نظری به نوروزنامۀ چاپی، ارزش ولقعی یک کتاب، شهرت خیام چه کرده، یک اشتباه غریب، نوروزنامه، یک مقدمۀ لازم، تقویم باستانی ایران.
پربازدید ها بیشتر ...
آیین های ایل شاهسون بغدادی
یعقوبعلی دارابیدر این کتاب ضمن معرفی ایل شاهسون بغدادی در گذر تاریخ، آیینهای دینی و آداب و رسوم اجتماعی این ایل بر
زندگینامه و خدمات علنی و فرهنگی محمدتقی بهار (ملکالشعراء)
جمعی از نویسندگان زیرنظر کاوه خورابهبیشک در ساحت ادبیات و فرهنگ ایران معاصر، بهویژه در زمینۀ ارتباط با ادبیات کهن و پربار ما که بزرگان
منابع مشابه بیشتر ...
درویش خان؛ یک رمان عاشقانه دربارۀ موسیقی: روایتی از زندگی استاد موسیقی، غلامحسین درویشخان (1251 ـ 1305)
حسن هدایتاین کتاب رمانی دربارۀ زندگی و موسیقی درویشخان است که به قلم حسن هدایت به نگارش درآمده است. این رمان
عاشقانههای متنبی (1) با شناختنامه
علیرضا منوچهریان با همکاری انسیه قیطانشاید در طول تاریخ شعر و شاعری، هیچ مادح و ممدوحی همچون متنبی و سیفالدوله، محب و محبوب یکدیگر نبوده