
جهانبینی و حکمت فردوسی
خلاصه
فردوسی بزرگترین سخنسرای ایران در کتاب شاهنامه، یعنی والاترین اثر منظوم ادبیات فارسی، سه چیز را از عوامل اصلی رستگاری میداند و آنها عبارتند از: دین، دانش و خرد.معرفی کتاب
فردوسی بزرگترین سخنسرای ایران در کتاب شاهنامه، یعنی والاترین اثر منظوم ادبیات فارسی، سه چیز را از عوامل اصلی رستگاری میداند و آنها عبارتند از: دین، دانش و خرد.
تأکید فردوسی بر این سه ستون رستگاری از آن روست که وی پرستش هر موجودی غیر از خدا و نیز جهل و نادانی را زنجیرهایی میداند که در طول تاریخ موجب اسارت اقوام و طوایف شده است. فردوسی به این واقعیت پی برده که شرک یا پرستش غیر خدا، خود از جهالت و نادانی سرچشمه میگیرد. انسان جاهل یا در برابر بتهای ساختگی زانو میزند یا به ستایش انسانهای دیگر میپردازد. در جامعۀ شرکآلود حاکمان و زمامداردان یا متولیان بتخانهاند یا مبلغان دین و آیینی تحریفشده یا زمامدارانی جبارند که از مردم انتظار ستایش و اطاعت کورکورانه دارند. حاکمان نظام مبتنی بر شرک از انسانهایی که دارای ذهن پرسشگر و نقاد هستند و به زیور دانش و خرد آراستهاند، سخت هراس دارند. پیامبر اسلام که از پرچمداران آزادی و رهایی انسان بود، کتاب قرآن یعنی وحی خداوندی را برای انسان زنجیرشده در جهل و خرافات به ارمغان آورد تا با کمک آن به تفکر و تعمق بپردازد و خود را از بندگی و بردگی قدرتهای ستمگر برهاند.
فردوسی در جامعهای میزیست که سلطانی ظالم و ضد خرد حکومت میکرد. سلطان محمود پادشاهی بود که همچون خلفای عباسی داعیۀ اسلام داشت؛ ولی از اذهان پرسشگر و نیز مذهب شیعه که مردم را به تأمل در آیات قرآن و درک فلسفۀ احکام دینی فرا میخواند، نفرت داشت. او میدانست که اگر مردم با روح اسلام آشنا شوند و واقعیت تعالیم این شریعت را دریابند، ارکان قدرتش متزلزل خواهد شد و هرگز نخواهد توانست به نام شریعت مردم را در ذلت نگه دارد. فردوسی در جامعهای در زیر سلطۀ حاکمی ضد خرد سخن از خرد گفت و اثر بزرگ خود را به نام خداوندی آغاز کرد که «خرد را به آدمیان» ارزانی داشته است:
به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه برنگذرد
در مورد دین نیز فردوسی اندیشههایی جدا از اندیشههای تعصبآمیز خرافهگرایان دارد. او خدا را به دلیل اینکه از پدر و مادری خداپرست متولد شده نمیپرستد. او مردی حکیم و ژرفاندیش است. به جهان اطراف خویش نظر افکنده و همه چیز را شگفتآور و عجیب دیده است. به خود، جسم خویش و روان و جان خود نگریسته و آن را عجیب دیده است.
بسیاری از کسانی که مغزشان از خرافههای وطنپرستی افراطی انباشته است، پیوسته تلاش کردهاند فردوسی را با اندیشههای اسلامی بیگانه نشان دهند؛ در حالی که اگر کسی حتی برای یک بار شاهنامه را خوانده باشد، نیک آگاه است که فردوسی نه تنها با تعالیم اسلام بیگانه نیست، بلکه گاه جهانبینی اسلام را در اشعاری نغز بیان میکند.
فردوسی در جایجای شاهنامه انسان را به خداپرستی دعوت میکند و خداپرستی را نشانۀ خرد و یگانه راه سعادت میداند و چون با دانش عمیق و ژرفاندیشی به مذاهب و فرقهها نظر افکنده است، تشیع را آرمانی انسانی و سبب رستگاری دانسته است. فردوسی آدمیان را به ارزشهای اخلاقی پایدار دعوت میکند و جهانی را که فاقد این ارزشها باشد، جنگلی تاریک و هراسناک میداند و انسانهایی را که به این ارزشها پایبند نباشند، از جمله ددان و بهیمان میشمارد. از همین رو است که وی آدمیان را به علماندوزی، محبت، وفای به عهد، مدارا و شکیبایی، تلاش در راه زندگی بهتر، راستی و پاکی و تندرستی و شادمانی دعوت میکند.
تاکنون پژوهشگران بسیار به تحلیل اشعار دهقان طوس دست یازیده و هریک از دیدگاهی خاص به نظاره اشعار فردوسی پرداختهاند: پژوهشگری به ویژگیها و خصایص روحی پهلوانان شاهنامه پرداخته است، مورخی به تفاوتهای اسطورهها و شخصیتهای واقعی تاریخی در شاهنامه توجه داشته و محققی تحلیل روانی شخصیتهای تاریخی شاهنامه را مدنظر آورده است. نویسندگان این کتاب از چند سال پیش به جمعآوری حکمتها، پندها و اشعار اخلاقی فردوسی پرداختهاند و در این پژوهش بود که به معنای سخن «پروفسور هانری ماسه» پی بردهاند که شاهنامه همچون دریایی است که هرچه در آن بیشتر فرو رویم با شگفتیها و ذخایر بیشتر روبرو خواهیم شد.
فردوسی در شاهنامه آیین جنگ و جنگاوری را با مهارتی شگرف بیان میکند، آنچنان که انسان در لحظاتی تصور میکند که او خود سپبدی است که به تمام فنون جنگ آشنا بوده و تمام اصطلاحات و روش و حرکات و اسلحه جنگ ایرانیان و اقوام دیگر را به خوبی میداند؛ اما شاعر بزرگ ایران، با وجود آگاهی از چگونگی جنگ اقوام گوناگون خود از جنگ نفرت دارد. او به وحدت انسانها معتقد است و ستیزهجوییهای بشر را نتیجه نادانی و جاهطلبی و فزونخواهی او میداند. وی به تکرار میگوید که عمر کوتاه هرگز نیرزد به آنکه جز به نیکی گذرانده شود. بر همین مبناست که بسیاری از اشعار حکیم بزرگ طوس درباره صلح و آشتیجویی است.
جوزف چمپیون نویسنده و محقق انگلیسی و اولین مترجم اشعار فردوسی به زبان انگلیسی میگوید: «با وجود طول شگفتآور این اثر، آتش هیجانی که در سراسر آن زبانه میکشد و هیچگاه فرو نمینشیند، ذهن خوانندۀ عادی را دچار بهت و حیرت میسازد و صاحبان قریحه را به سرزمین ناشناختۀ تصور و تخیل میکشاند ....
اندیشههای فردوسی زنده و با روح و دارای جنبههای اخلاقی است. نظم او روان و لطیف است؛ گرچه این خصوصیت را میتوان به جمیع شعرای ایران اطلاق کرد؛ لکن در مورد فردوسی به صورت کیفیتی ظاهر میشود که آناً قلب انسان را تسخیر میبخشد».
فهرست مطالب این کتاب:
پیشگفتار؛ خداشناسی، دینداری و نیکوکاری؛ جهان و جهانبینی؛ عدل و داد؛ علم، هنر، عقل و خرد؛ سخن و سخنوری؛ دلاوری، آشتیجویی و راه و رسم رزم.
پربازدید ها بیشتر ...

آموزش عروض و قافیه؛ با رویکرد عروض شنیداری
محمد امیرجلالی، علیاکبر کمالینهادخواننده در این کتاب به شیوهای نو مباحث مختلف و گاه تازهای را دربارۀ وزن و قافیۀ شعر فارسی و شیوهه

دیوان علامه شهید سیداسماعیل بلخی
سیداسماعیل بلخیشعر بلخی اخلاق است. شعر استقامت و عدالتخواهی است. سخن نغزی است که مشکلات و رنج و تعب مردمش را میکا
نظری یافت نشد.